عالم ذّر از ديدگاه قرآن كريم
كنايه از اينكه : امر ما تدريج بدار نيست .
پس ، ما سوى الله و همه مخلوقات ، يك امر و به يك (كن ) ايجاد شده و يك فعل است ؛ و اين موجود واحد منبسط يك وجه الى الله دارد كه يكى است و زمان و تدريج و حركت كه از لوازم جسم و ماده است ، در آن راه ندارد، زيرا زمان از حركت پديد مى آيد، و حركت لازمه جسم است و آن لازمه ماده است و به مقتضاى سنخيت بين علت و معلول از او مسلوب است ، اين وجه الى الله عالم ذّر اين عالم است .
و همان موجود يك وجه ديگر دارد كه همين دنياى ظاهر است ، كه در آن زمان و حركت و تدريج فرض مى شود، بنابراين ، عالم ذّر از اين عالم مسلوب نيست .
همچنين عالم ذّر اين گونه نيست كه مردم به صورت ذّر و مانند مورچه يا ذرات ريز در اصلاب وجود داشته باشد، و خداوند متعال به مقتضاى
«الست بربكم ؟) (اعراف : 172): (آيا من پروردگار شما نيستم ؟)
خود را به آن ها بنماياند به گونه اى كه با چشم و امثال آن خداوند متعال را ببينند. و آنگاه «(بلى ) (اعراف : 172) (بله )» بگويند؛ زيرا دو محذورى كه خداوند در ذيل آيه فرمود كه
«ان تقولوا يوم القيمه ؛ انا كنا عن هذا غافلين ، او تقولوا، انما اشرك آباؤ نا من قبل ، و كنا ذريه من بعدهم ، افتهلكنا بما فعل المبطلون (اعراف : 172، 173): (تا مبادا روز قيامت بگوييد: ما از اين امر غافل بوديم ، يا بگوييد: پدران ما پيش از اين مشرك بوده اند و ما فرزندانى پس از ايشان بوديم ، آيا ما را به خاطر آنچه باطل انديشان انجام داده اند، هلاك مى كنى ؟»
با معناى اخير سازگار نيست ، هر چند مرحوم سيد مرتضى و طبرسى رحمهما الله به همين معناى دوم قائلند.
منبع:665 و پاسخ و پاسخ در محضر علامه طباطبایی(ره)