فلسفه جهاد
و در نيايشى ، هدف و فلسفه توسل به جنگ و جهاد را چنين بازگو مى فرمايد:
«اللهم انك تعلم انه لم يكن الذى كان منا منافسه فى سلطان و لا التماس شى ء من فضول الحطام ، وليكن لنرد المعالم من دينك و نظهر الاصلاح فى بلادك ، فيا من المظلومون من عبادك ، و تقام المعظله من حدودك »
پروردگارا! تو مى دانى آنچه ما انجام داديم نه براى اين بود كه ملك و سلطنتى به دست آوريم ، و نه براى اينكه از متاع پست دنيا چيزى تهيه كنيم ، بلكه به خاطر اين بود كه نشانه هاى از بين رفته دينت را بازگردانيم ، و صلح و مسالمت را در شهرهايت آشكار سازيم ، تا بندگان ستمديده ات در ايمنى قرار گيرند، و قوانين و مقرراتى كه به دست فراموشى سپرده شده بار ديگر عملى گردد.
يعنى ، خداوندا!
تو خوب مى دانى و شاهدى كه ما نه براى غنايم جنگى و نه جهت حفظ رياست ، به سايه اسلحه پناه برديم و شمشير به دست گرفتيم ، كه هدف ما زنده نمودن ارزش هاى اسلامى ، برقرارى صلح و صفا مى باشد، تا ستمديگان آسوده خاطر و فارغ بال زندگى نمايند، و دستوراتت كه از يادها رفته و به فراموشى سپرده شده است ، پياده گردد.د
نام كتاب : جنگ و جهاد در نهج البلاغه
مؤ لف : حسين شفائى