سیره سیاسی فاطمه (ع)
اخلاق ورفتار اجتماعی حضرت فاطمه(ع) درمکتب پیامبر شکل گرفت وپس از وفات رسول خدا(ص) مسئولیت های اجتماعی جدیدی به فاطمه زهرا(ع) محول شد. وی جریان سیاسی عظیمی ایجاد کرد وبرای حفظ وتکریم جامعه نوپایی که رسول خدا (ص) بنیان گذارده بود، با شیوه های مسالمت آمیز دست به مبارزه زد.
پس از رحلت پیامبر، دشمنان دیرینه اسلام برای بازگشت به جاهلیت که منافعشان درآن نهفته بود، شرایط را مناسب دیدند، ولی اهل بیت پیامبر ودر رأس آنان علی (ع) وفاطمه(ع) بزرگ ترین مانع برای قدرت یافتن آنها بودند. (16)
فاطمه(ع) که می دید شمشیرهای انتقام جاهلی ازهر سو امام علی(ع) وحریم ارزش های انسانی را نشان رفته است، با صراحت دربرابر جبهه باطل و دشمنان اسلام وانحراف یافتگان قد برافراشت وبه دفاع از کیان دین وپیامبر برخاست. آن حضرت دریافته بود که با از دست رفتن حقوق اهل بیت پیامبر درآینده به سبب انحراف در رهبری، خسارت سنگینی به اسلام وارد خواهد شد. ودیری نخواهد پایید که سنت های جاهلی که پیامبر درمحو آنها و جایگزین کردن سنت های اسلامی به جای آنها کوشیده بود، زنده خواهد شد. ازاین رو، فاطمه (ع) با تمام توان خود برای بازگرداندن خلافت به مدار اصلی وحق خود می کوشید.
آگاهی دادن به امت
نخستین گام حضرت زهرا(ع) بیدار کردن وجدان های خفته و آگاهی دادن به جامعه بود. به همین منظور، سیاسی- تربیتی آن حضرت درمسجد پیامبر ودرجمع یاران پیامبر اعم از مهاجرین وانصار وخلیفه وقت حاضر شد. (17) وبا گفتار رسا وبیان فاطمی خود، از حقیقت اسلام وحقانیت پیامبر واهل بیت (ع) دفاع کرد.
تیغ فاطمی علیه ستم
خطبه آتشین حضرت فاطمه (ع)، سندی محکم واستوار در باطل بودن انحراف ها و بدعت های پس از رسول خدا (ص) به شمار می آید. فرازی از سخنان آن بانوی شجاع در دفاع ازکیان اسلام به این شرح است:
«هنوز دو روزی از مرگ پیامبرتان نگذشته وسوز سینه ما خاموش نگشته، آنچه نباید کردید وآنچه از آنتان نبود، بردید، ولی در آتش فتنه افتادید وآنچه کشتید، به باد دادید که دوزخ، جای کافران است ومنزلگاه بدکاران. شما کجا وفتنه خواباندن کجا؟ دروغ می گویید وراهی جز راه حق می پویید وگرنه این کتاب خدا درمیان شماست ونشانه هایش بی کم و کاست هویداست. چه زود رنگ پذیرفتید وبی درنگ درغفلت خفتید. . . . من آنچه شرط بلاغ است، با شما گفتم، ولی می دانم خوارید ودرچنگال زبونی گرفتار. . . آنچه می کنید، خدا می بیند وستمکار به زودی می داند که درکجا نشیند. من ازپایان کار نگرانم وچون پدرم شما را از عذاب خدا می ترسانم. به انتظار بنشینید تا میوه درختی را که کشتید، بچینید وکیفر کاری را که کردید، ببینید. »(18)
1- مکتب فاطمه زهرا(س) ص 284
2- سید هاشم رسول محلاتی، زندگانی حضرت فاطمه ودختران آن حضرت، ص 686
3- سید جعفر شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا(س)، صص 131- 135