جامعیت قرآن
و فى القرآن نبا ما قبلكم و خبر ما بعدكم و حكم و ما بينكم
سرگذشت نسلهاى پيشين شما، و خبرهاى مربوط به نسلهاى آينده شما، و احكام و دستورات
به امورى كه بين شما جارى است، همه در قرآن آمده است.(امام علی(ع))
آنچه انسان، در زندگى اين جهانى خود به آن نيازمند است، بطور كلى، خارج از اين سه مورد نيست:
* نخست، مي خواهد بداند كه پدران و مادران و نياكان او، در گذشته، چگونه بوده اند، چگونه زيسته اند، چه ها مى انديشيده اند،
* آن گناه مىخواهد بداند پس از مرگ او، دنيا چه صورتى خواهد داشت، و نسلهاى آينده در چه اوضاع و شرايطى خواهند زيست، و احوال آنها، در دنياى آينده چگونه خواهد بود.
* و سپس مى خواهند بداند: در حال حاضر، در دوران بين گذشته و آينده، كه خود در آن زندگى مي كند، با مردم چگونه بايد رفتار كند، و امورى را كه بين او و ديگران جارى است، چگونه سر و سامان دهد، تا به راه نادرست نرود و به طريق آسايش و رستگارى گام بردارد
قرآن مجيد، كلام الهى و آسمانى ما مسلمانان، كتاب سازنده و روشنگرى است كه اين سه موضوع مهم و حياتى را، براى ما، به روشنى و بدون ترديد يا ابهام، توضيح داده است.
نام كتاب: پندهاى كوتاه از نهج البلاغه، نويسنده : هئيت تحريريه بنياد نهج البلاغه
خاموش کردن آتش جهنم
علامه طباطبایی: وقتی از ایشان می پرسند: چگونه طبق فرمایش امام صادق(ع) یک قطره اشک عزادار، آتش جهنم را خاموش می کند؟ می فرمایند: چه مانعی دارد که قطره اشکی با اذن و خواست خدا، آتش جهنم را خاموش گرداند؟ درواقع قطره اشک نظیر توبه است که باعث آمرزش گناه و محو آثار و از بین بردن عذاب می شود و نیز در نقطه مقابل آن کفر، باعث حبط و نابودی حسنات و نعمت های بهشتی و سبب افروختن آتش می گردد.
اختلاف در امر واحد
ما اختلفت دعوتان الا كانت احداهما ضلالة
هر گاه در مورد امرى واحد، دو ادعاى مختلف وجود داشته باشد، ناچار، يكى از آن دو گمراهى (باطل) است.(امام علی (ع))
بسيار ديده مىشود كه دو شخص، يا دو گروه، بر سر يك مسئله اختلاف دارند. به اين معنى كه هر كدام، در مورد آن مسئله، ادعايى دارد كه با ادعاى ديگرى مخالف است، و هر يك نيز، ادعاى خود را صحيح و بر حق ميداند و ادعاى ديگرى را غلط و باطل ميشمارد.
اما، از آنجا كه هميشه حق يگانه است، و هر چيزى كه بر حق باشد، نمىتواند دو صورت و دو شكل جداگانه داشته باشد و هر دو نيز، درست و بر حق باشند، ناگزير بايد قبول كرد كه دستكم، يكى از آن دو ادعا، باطل و گمراهانه است.
روشنتر بگوييم: نمى شود كه دو نفر، در مورد يك موضوع دو ادعاى مختلف بكنند، و هر دو نيز درست گفته باشند. يعنى اگر، در چنين مواردى، يقين داشته باشيم كه هر دو نفر در اشتباه نيستند، پس بايد مطمئن باشيم كه بطور قطع، فقط يكى از آنها ((حق)) ميگويد و ديگرى بر باطل است.
وظيفه كسى هم كه با چنين افراد يا گروههايى روبرو مي شود، آن است كه سخن و عقيده و ادعاى هر دو را، به دقت بررسى كند، تا آنچه را كه بر حق است دريابد، و با انتخاب و پذيرش حق، از باطل دورى كند.
منبع: پندهاى كوتاه از نهج البلاغه، نويسنده : هئيت تحريريه بنياد نهج البلاغه
گفتار کوتاه
اذا تم العقل نقص الكلام.
هنگامى كه عقل انسان كامل گردد، گفتارش كوتاه مى شود.
انسان، هر اندازه كه عقل و شعورش بيشتر شود و به سوى كمال برود، به همان نسبت، كمتر حرف ميزند و در عوض بيشتر فكر مى كند.
كسانيكه زياد حرف مىزنند و جلوى زبان خود را نميگيرند، عقلشان كم و فكرشان كوتاه است. بهمين دليل، هنگام سخن گفتن، درباره آنچه مىگويند، فكر نمى كنند، و هر چه به زبانشان آيد بدون فكر و انديشه، بيان مى كنند.
اما برعكس، افراد عاقل، تا زمانى كه موضوعى را خوب بررسى نكرده اند، و درباره خوب و بد آن نينديشيده اند، سخنى بر زبان نمى آورند. به همين دليل، شخص عاقل، كمتر حرف ميزند، چون مقدارى از وقت خود را، به فكر كردن درباره گفتارى كه مي خواهد بر زبان آورد، مى گذراند.
حضرت على عليه السلام، در جمله ديگرى ميفرمايد: (( زبان عاقل، در پشت عقل او قرار دارد)).
يعنى: شخص عاقل، عقل خود را پيش از زبانش به كار مىاندازد. در هر كارى، اول فكر مىكند، عقل و شعور خود را به كار مى گيرد، و هنگامى كه به درستى سخن خود مطمئن شد، زبان به گفتار مىگشايد. در حاليكه شخص نادان، پيش از آنكه فكر خود را به كار اندازد، شروع به حرف زدن مىكند، و چه بسا كه با سخنان بى معنى و حساب نشده اش، هم خود و هم ديگران را به زحمت و ناراحتى دچار مى سازد.
منبع: پندهاى كوتاه از نهج البلاغه،نويسنده : هئيت تحريريه بنياد نهج البلاغه
مردم دو دسته اند
پيامبر «صلى الله عليه وآله »: النّاسُ رَجُلانِ : عالِمٌ و مُتَعَلِّمٌ و لاخَيرَ فيما سِواهُما ؛
پيامبر «صلى الله عليه وآله »:مردم دو گونه اند : دانشمند و دانشجو ، و در جز اين دو دسته خيرى نيست .
منبع: . المعجم الكبير ، ج 10 ، ص 201 .
دوزبان
قالَ امام حسن عسکری عليه السلام : بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ يَكُونُ ذا وَجْهَيْنِ وَ ذالِسانَيْنِ، يَطْرى خاهُ شاهِداً وَ يَكُلُهُ غائِباً، إنْ أُعْطِىَ حَسَدَهُ، وَ إنْ ابْتُلِىَ
خَذَلَهُ.(98)
امام حسن عسکری (ع) فرمود: بد آدمى است آن كه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد؛ دوست و برادرش را در حضور، تعريف و تمجيد مى كند ولى در
غياب و پشت سر، بدگوئى و مذمّت مى نمايد كه همانند خوردن گوشت هاى بدن او محسوب مى شود، چنين شخص دو چهره اگر دوستش در آسايش
و رفاه باشد حسادت مى ورزد و اگر در ناراحتى و سختى باشد زخم زبان مى زند.
مومن به چند چیز نیازمند است
امام جواد عليهالسلام : المُؤمِنُ يَحتاجُ إلى تَوفِيقٍ مِنَ اللّهِ و واعِظٍ مِن نَفسِهِ و
قَبولٍ مِمَّن يَنصَحُهُ
امام جواد عليهالسلام :مؤمن به توفيق از جانب خدا ، پند دهندهاى از درون
خويش و پذيرش خيرخواهىِ آن كه خيرخواه اوست ، نيازمند است .
فقط برای خدا
فِي الحَديثِ القُدسِيِّ : يَابنَ آدَمَ ، خَلَقتُ الأَشياءَ لِأَجلِك
وخَلَقتُكَ لِأَجلي .
در حديث قدسى آمده است: «اى آدميزاد! همه چيز را
براى تو آفريدم و تو را براى خودم آفريدم» .
منبع: شرح الأسماء الحسنى : 139
رمضان و افزایش حسنات
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند:
شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ یُضاعِفُ اللّهُ فیهِ الحَسَناتِ وَ یَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَكَةِ؛
ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مىافزاید و گناهان را پاك مىكند و آن ماه بركت است.
بحارالأنوار، ج 96، ص 340، ح5
روزه آزمون اخلاص
قال اميرالمومنين عليه السلام: فرض الله … الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق
امام على عليه السلام فرمود: خداوند روزه را
واجب کرد تا به وسيله آن اخلاص خلق را بيازمايد.
نهج البلاغه، حکمت 252
علی (ع) از زبان فاطمه زهرا (س)
قالَتْ(علیها السلام): وَهُوَ الإمامُ الرَبّانی، وَالْهَیْکَلُ النُّورانی، قُطْبُ الاقْطابِ، وَسُلالَهُ الاْطْیابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَهُ دائِرَهِ الإمامَهِ.
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در تعریف امام علیّ (علیه السلام) فرمود : او پیشوائی الهی و ربّانی است، تجسّم نور و روشنائی
است، مرکز توجّه تمامی موجودات و عارفان است، فرزندی پاک از خانواده پاکان می باشد، گوینده ای حقّ گو و هدایتگر است، او مرکز و محور
امامت و رهبریّت است.
حدیث قدسی
قال الله عزّوجلّ:
ای آدم! آنچه بین من و توست: از تو دعا و از من اجابت.
(الخصال1/244)
اهمیت وفای به عهد در روایات
حضرت علی ـ علیه السلام ـ فرمود:
ان الوفاء بالعهد من علامات اهل الدین.
وفای به عهد از نشانه های مردم متدیّن است.
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
لا دین لمن لا عهد له.
کسی که پای بند به پیمان خود نباشد دین ندارد.
در حدیثی از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ نقل شده است که فرمود:
آیه المنافق ثلاثٌ إذا حدیث کذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان
نشانه منافق سه چیز است: دروغگویی، پیمان شکنی، و خیانت در امانت.
احسان و نیکوکاری در کلام ائمه معصوم(ع)
امام صادق عليه السلام :
يَعيشُ النّاسُ بِاِحْسانِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَعيشونَ بِاَعْمارِهِمْ وَ يَموتون بِذُنوبِهِمْ اَكْثَرَ مِمّا يَموتونَ بِآجالِهِمْ؛
مردم، بيشتر از آن كه با عمر خود زندگى كنند، با احسان و نيكوكارى خود زندگى مى كنند و بيشتر از آن كه با اجل خود بميرند، بر اثر گناهان خود مى ميرند.
دعوات الراوندى، ص 291، ح 33
پيامبر صلى لله عليه و آله :
اِنَّ اَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوابا البِرُّ وَ اِنَّ اَسْرَعَ الشَّرِّ عِقابا البَغْىُ؛
پاداش نيكوكارى زودتر از هر كار خوب ديگرى مى رسد و كيفر ستم و تجاوز زودتر از هر كار بد ديگرى گريبان مى گيرد.
خصال، ص 110، ح 81
احدى غيرتمندتر از خدا نيست
پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
أَلَا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْحَرَامَ وَ حَدَّ الْحُدُودَ وَ مَا أَحَدٌ أَغْيَرَ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ غَيْرَتِهِ حَرَّمَ الْفَوَاحِش
بدانيد كه خدا حرام را ممنوع فرموده و حدود را مشخص كرده است و احدى غيرتمندتر از خدا نيست و
از غيرت اوست كه زشتى ها را حرام فرموده است.
امالى(صدوق) ص 427
اندازه غیرت
امام على عليه السلام :
عَلى قَدرِ الحَمِيَّةِ تَكونُ الغَيرَةُ؛
غيرت به اندازه تعصّب و ننگ داشتن بستگى دارد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 259 ، ح 5533
خدا غیرت را دوست دارد
پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم :
كانَ إِبراهيمُ أَبى غَيورا و َأَنَا أَغيَرُ مِنهُ وَ أَرغَمَ اللّه أَنفَ مَن لا يَغارُ مِنَ المُؤمِنينَ؛
پدرم ابراهيم با غيرت بود و من با غيرت تر از اويم. خدا بينى مؤمنى را كه غيرت ندارد، به خاك مى مالد.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج100، ص248، ح33
غیرت
امام على عليه السلام :
غَيرَةُ المُؤمِنِ بِاللّه سُبحانَهُ؛
غيرت مؤمن به خاطر خداوند سبحان است.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 91 ، ح 1563
عزیزی که ذلیل می شود
امام على عليه السلام :
كُلُّ عَزيزٍ داخِلٌ تَحتَ القُدرَةِ فَذَليلٌ؛
هر عزيزى كه تحت قدرت و سلطه اى باشد ذليل است.
تحف العقول ص 215
عزت بی قرار است ...
امام صادق عليه السلام :
لَا يَزَالُ الْعِزُّ قَلِقاً حَتَّى يَأْتِيَ دَاراً قَدِ اسْتَشْعَرَ أَهْلُهَا الْيَأْسَ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ فَيُوطِنَهَا
عزّت پيوسته بى قرارى مى كند تا آن كه به خانه اى درآيد كه اهل آن چشم طمع به دست مردم نداشته باشند و در آن جا مستقر مى شود.
كشف الغمه(ط-القدیمه) ج2، ص 205