باورت می شد؟
28 بهمن 1396
وقتی مردم شهر دور پدر جمع شدند تا شتر او را به سمت خانه خودشان ببرند و با اشتیاق تمام پدر را همراهی می کردند ،وقتی پدر بوسه بر دستان تو می زد ،وقتی اولین و آخرین کسی بودی که هنگام رفتن به سفر تو را میدید ،وقتی فرزندانت بر شانه های پدر می نشستند ،وقتی… بیشتر »
نظر دهید »