ابزارهای تهاجم فرهنگی
در سالهای اخیر تهاجم فرهنگی ویا بهتر است بگوییم شبیخون فرهنگی ضربات زیادی را به پیکر جامعه اسلامی چه در ایران و چه در سایر کشورهای اسلامی وارد کرده است .در این زمینه آشنایی و بررسی چند نمونه از ابزارهای تهاجم فرهنگی دشمن ضروری به نظر می رسد.
1- تربيت دست آموزها
سياستمداران ، اساتيد دانشگاهها، دانشجويان فارغ التحصيل غرب ، تاجران ، صاحبان قلم ، هنرمندان و شاعران مى توانند بهترين عوامل براى نفوذ و نشر فرهنگ بيگانه باشند.
اينان در صورتى كه از هويت فرهنگى و ملى خود بيگانه شده و تبديل به مهره هاى ساخته و پرداخته استعمار گردند، با زبان و قلم خويش ، و با بهترين شيوه ، تلاش مى كنند تا فرهنگ مبتذل غرب را جايگزين فرهنگ ملى و بومى خود نمايند. همچنان كه خود مجذوب بى بند و باريهاى فرهنگ بيگانه مى شوند، مى كوشند تا ملت خود را از ارزشهاى فرهنگ خودى تهى كرده ، مجذوب جلوه هاى فرهنگ و تمدن نمايند. در اين ميان ، آنان كه دوره هاى تحصيلى و تخصصى خود را در دنياى غرب گذرانده و اينك به عنوان استاد دانشگاه و متخصص رشته هاى گوناگون علمى و صنعتى به كشور خود باز مى گردند. مى توانند اين نقش مخرب فرهنگى را به بهترين وجه ايفا نمايند. مگر آنكه پيش از آن در فرهنگ دينى و ملى خود پخته و وارسته شده باشند.
2 - ارائه الگوها و نمونه ها
اصولا كاركرد اساسى تحميل فرهنگ و وظيفه اصلى استعمار فكرى اين است كه افراد و ملتهاى زير سلطه ، شخصيت اصلى خويش را از دست داده و به صورت زائده و فرعى از كشور استعمارگر در آيند؛ آن هم زائده و فرعى كه اصول تفكر و فرهنگ اصل (استعمارگر) را به صورت بهترين ارمغان و يا حتى به شكل وحى منزل آسمانى پذيرا شده و آن را معلم مطلق فرهنگ ، دانش ، آداب و… آن اعتراف نمايد.
بر همين اساس است كه استعمار با ارائه الگوهايى براى افراد جوامع مختلف ، در جهت وابستگى فرهنگى آنان مى كوشد و فرهنگ خود را بگونه اى القا مى كند كه ملل استعمار شده فرهنگ اصيل خويش را رها كرده و مجذوب فرهنگ او شوند. از اين جهت ، كشور ما نيز مد نظر و مورد توجه اسعمارگران كهنه كار و هزار چهره بوده و هست . حضرت امام خمينى (ره ) در اين باره مى فرمايد:
از جمله نقشه ها، كه مع الاءسف تاءثير بزرگى در كشور عزيزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زيادى به جا مانده ، بيگانه نمودن كشورهاى استعمار زده از خويش و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است ؛ به طورى كه خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هيچ گرفتند و غرب و شرق - دو قطب قدرتمند را - نژاد برتر و فرهنگ آنان را والا تر و آن دو قدرت را قبله گاه عالم دانستند و وابستگى به يكى از دو قطب را از فرايض غير قابل اجتناب معرفى كردند.
3 - جدايى جوانان از اعتقادات دينى
جوانان سازندگان كشورند و اگر خوب تربيت شوند و باورهاى دينى را در قلب پاك خويش بپرورانند، هاديان جامعه اند. شور و نشاط جوانان وقتى با فرهنگ پاك و پوياى اسلام عجين شد، آنگاه به بار خواهد نشست و همگان از ثمرات آن بهره مند خواهند گرديد. دشمنان اسلام اين نكته را خوب مى دانند؛ از اين رو، باورهاى اسلامى در نوك پيكان يورش آنان است و مى كوشند از هر طريق اعتقادات مذهبى را در وجود جوانان سست و كم رنگ كنند تا به خود برسند؛ زيرا با وجود فرهنگ اسلامى - كه با فطرت (بخصوص فطرت و بى آلايشى جوانان ) سازگار است - جاى هيچ نفوذى براى فرهنگ بيگانه نيست .
رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آية الله خامنه اى از اين توطئه شوم اينچنين نقاب بر مى گيرند:
يكى از راههاى تهاجم فرهنگى اين بود كه سعى كنند جوانهاى مؤ من را از پايبنديهاى متعصبانه به ايمان - كه همان چيزى است كه يك تمدن را نگه مى دارد - منصرف كنند؛ مانند همان كارى كه در قرنهاى گذشته در اندلس كردند. جوانها ريختند در عالم فساد، شهوترانى و ميگسارى ، اين كارها در حال حاضر دارد انجام مى گيرد.