ارم ذات العماد
هيكل (معبد) بزرگى كه در شهر دمشق بود، و بنام ((جيرون )) شهرت داشت ، بانى و سازنده آن ((جيرون بن سعد عادى )) بود، سنگهاى مرمر را از جاهاى مختلف براى بناى آن فراهم نمود، و ((ارم ذات العماد ))كه در قرآن از آن ياد شده همان هيكل جيرون است ، نه آن افسانه اى كه كعب الاحبار براى جلب خوشنودى معاويه بافته و جعل كرده .
در كتاب قمقام مى نويسد: موقعى كه سرهاى ابو عبدالله عليه السلام و يارانش و اسراى اهل بيت را از دوازده جيرون وارد شام ميكردند يزيد در غرفه نشسته و تماشا ميكرد، چون نظرش به اسراء و سرها افتاد اين اشعار را سرود:
لما بدت تلك الحمول و اشرقت
تلك الشموس على ربى جيرون
نعب الغراب فقلت : صح اولا تصح
فلقد قضيت من الرسول ديونى
چون آن بارها از دور نمايان و آن خورشيدها بر تپه هاى جيرون نور افشان شدندت غراب صداى مرگ و سوگ سرداد، گفتم : فرياد كن و يا فريادنكن برايم فرقى نمى كند، چون من از پيغمبر طلبهاى خود را گرفتم ، يعنى قصاص بدر و احد را از فرزندانش گرفتم …
منابع:
1-قمقام زخار چاپ اسلاميه ج 2 ص 555 تاءليف حاج فرهاد ميرزا پسر عباس ميرزا نوه فتحعليشاه متولد ماه جمادى الاولى سال 1233 قمرى ، متوفاى سال 1306 قمرى
2-مروج الذهب ج 2 ص 225
برگرفته از كتاب : قصه هاى اسلامى و تكه هاى تاريخى،نوشته عمران علیزاده