ازدواج لولو مرجان
علی (علیه السلام) خدمت رسول الله (صلی الله علیه و آله) آمد و پس از گفتگوهای بسیار به حضرت عرض کرد : « یا رسول الله ، تو در دنیا و آخرت برای من ذخیره و پناهگاه هستی و … یا رسول الله من دوست دارم با این همه رعایتی که نسبت به من فرموده ای همسر و خانواده ای داشته باشم که بدان انس بگیرم . یا رسول الله من به نزد شما آمده ام تا تقاضا کنم دخترت فاطمه (سلام الله علیها) را به عقد من در آوری .
ام سلمه می گوید : دیدم رخسار مبارک پیامبر (صلی الله علیه و آله) از شدت خوشحالی درخشید . سپس به صورت مبارک امیرالمؤمنین (علیه السلام) تبسمی کرد و فرمود : « یا ابوالحسن ، آیا تو چیزی داری که من فاطمه را به عقد تو در آورم ؟ » علی (علیه السلام) فرمود : « پدر و مادرم به فدایت ، اوضاع زندگی من بر شما مخفی نیست ، من تنها یک شمشیر و یک زره و یک شتر دارم که با آن آب می کشم و غیر از اینها چیزی ندارم . »
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند : « یا علی ، تو از شمشیرت مستغنی نیستی ، زیرا می خواهی در راه خدا با آن جهاد کنی و با دشمنان خدا بجنگی و شتر خود را برای آب دادن درختان خرما و آب آوردن و بار سفر را به پشت آن بستن لازم داری ، من فاطمه (سلام الله علیها) را در برابر زره ات به تزویج تو در می آورم .»
منبع: حسین مظاهری ـ خانواده در اسلام ـ ص 92
تدوین: فاطمه ملک آستانه