بر آستان دوست
مشهد آن شهر علی موسی الرضا
آن که باشد قبله حاجات ما
تا به مشهد پای کوبان می رویم
در حرم با چشم گریان می رویم
قطعه ای از خاک زیبای بهشت
بهتر از هر معبد و دیر و کنشت
قطعه ای از خاک زیبای بهشت
وصف آن را با طلا بـاید نوشـت
*****
بر در دوست به امید پناه آمدهایم
همره خیل غم و حسرت و آه آمدهایم
چون ندیدیم پناهى به همه مُلک جهان
لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ایم
*****
شمع جمع شاپرکهایی رضا
ای کلید ساده مشکل گشا
آن گل زیبا گل خوشبو تویی
ای رضا جان، ضامن آهو تویی
با نگاهت چون کبوتر کن، مرا
تا بگیرم اوج، خوشحال و رها
*****
هر چند حال و روز زمین و زمان بد است
یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
آنجا برای عشق شروعی مجدد است
*****
کبوتر وار می آیم به آب و دانه ای دل خوش
عطش دیده ، ترک خورده ، به سقا خانه ای دل خوش
دلم خورشید می خواهد ، هوای گنبدت کرده
دوباره برنگشته دل ، هوای مشهدت کرده