حرف های خاکی
بيا باهم اندك زماني به عقب برگرديم و دوباره درآينه تاريخ آنچه بر ملت و ميهن عزيزمان گذشته را باز خواني كنيم، روزهاي مقابله مشت در برابر گلوله هاي سرخ استكبار و استبداد و استقامت و ايستادگي آنان كه پيشاني بلندشان را سپر ايمانشان ساختند و از خود گذشتگي و ايثار آنان كه بهمن خونين را برايمان به ارمغان آوردند…………….. .
پيروزي انقلاب ربوده شدن خواب دشمنان ، آنچنان عرصه بر آنان تنگ شده بود كه با تمام قوا كشورمان را مورد تهاجم قرار دادند ودر این هنگام پیر مرادمان فرمان جهاد را در مقابل همه كوردلان و دنيا صفتان صادر كرد. و آن وقت جان بر كفان بند هاي دنيا را يكي پس از ديگري از دلشان وا نهادند و پروانه وار به ديدار معبودشان شتافتند ، همان عارفان طريق عشق كه آهنگ روزگار جواني خويش را طور ديگري نواختند تا زمزمه نجوايشان براي هميشه در گوش ها ماندگار شود آنان كه يك شبه ره صد ساله پيمودند منيت را به باد فنا دادند و در اين راه با بال هايي از جنس اطاعت از او، و به تقليد از مولايشان خالصانه خود را در حريم عشق گم كردند. و در اين خيل عشاق از آنان بگوييم كه هيچ قلمي را ياراي نوشتن ايثار و شكوه آنان نيست و عظمت جهاد ايشان را هيچ كس نمي تواند درك كند همان مادران و همسراني كه سربازانشان را بدون هيچ ترديدي با قلبي آكنده از شور و عشق و ايثار ، راهي راهی پر شكوه ساختند و در اين راه از هيچ دريغ نكردند…
و اينك من و تو مانده ايم و مسیری طولاني كه در پيش رو داريم همان راهي كه شهدا بر گزيدند و مسئوليتي خطير كه بر دوش من و توست ، شهدا سربازان امام زمان خود بودند و حقيقتا سر بلند از خدمت سربازي بيرون آمدند، ما نيز بايد از آنچه شهدا براي آن جهاد كردند پاسداري كنيم و بدانيم كه دشمن لحظه اي ما را آسوده نخواهد گذاشت.
پس با بصيرت به پشتيباني از ولايت رهسپار كوي شهادت شویم.
نوشته شده توسط زندی