چکیده و کلیدواژه
چکيده دو نقش عمده دارد:
1. جستوجوي الکترونيکي را در شبکههاي اطلاعاتي ممکن ميسازد. از آنجا که، آوردن تمام یک اثر در سايت امکانپذير نيست، محقق از طريق ارايه چکيده، دستيابي به خلاصه اثر را ممکن ميسازد و با محققان ديگر، ارتباط برقرار ميکند.
2. با توجه به عصر انفجار اطلاعات و فراواني تحقيقات عرضه شده، صرفهجويي در وقت خواننده، يک اصل اخلاقي در حرفة پژوهش است. چکيده به خواننده کمک ميکند تا در مورد تخصیص وقت براي مطالعة همه اثر، تصميم بگيرد.
استاندارد کمّي چکيده، در حدود سيصد کلمه است.
اجزاي چكيده شامل بيان مسأله، دلايل نگارش و بيان مشكلي است كه در متن مورد توجه قرار گرفته است. هم چنین نظرهاي مختلف پيرامون آن بررسي شده و ادله و شواهد كافي در همان راستا بررسي و نتايج علمي بهدست آمده را میشکافد.
چکیده بايد از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) و ترجیحاً به صورت فعل ماضي آورده شود. چكيده غير از فهرست نویسی يا مقدمه است و جزئي از محتواي متن و اجمالي از مطالب تفصيلي آن است و از طريق مطالعة فهرست مطالب، مقدمه و نتايج، نوشته ميشود. در چكيده لازم نيست به منابع و مآخذ، ارجاعي انجام شود و از بيان خطابي، مثال و توضيح مفاهيم پرهيز ميشود. چكيده پس باید پس از نگارش متنِ پژوهش تهيه شود.
چکيده بايد آيينه تمام نماي پژوهش باشد و به گونه ای تدوین شود که:
· مسئله چیست؟
· سوال اصلی کدام است؟
· با چه روشی به آن پرداخته شده است؟
· نظرهای مختلف درباره مسئله چیست؟
· نظر انتخابی کدام است و چه دلایلی برای اثبات آن ارائه شده؟
· نتیجه و یافته چیست؟
به هنگام چکيدهنويسي، بايد دقت کنيم تا با آسيبهاي زير مواجه نشويم:
الف) تبديل چکيده به فهرست؛ چکيده هرگز مروري بر مباحث رساله نيست.
ب) تبديل چکيده به طرح مسئله؛ برخي از افراد، در چکيده به شرح و تفصيل موضوع پاياننامه، مسائل آن و ضرورت بحث از مسئله ميپردازند که نادرست است. البته بيان اجمالي مسئله نيز از مباحث چکيده است، اما سهم آن، متناسب با سهم حجم چکيده است، نه اينکه اهم مطالب چکيده بر محور بيان مسئله بنا شده باشد.
ج) ارجاع به مآخذ: رويکردي با معرفي منابع و مآخذ در چکيده نيز، نادرست است.
د) بيان خطابي: ادبيات چکيده، بايد همانند ادبيات رساله باشد. در واقع، استفاده از زبان انگيزشي، بيان شعارگونه، گزافگويي و خطابه در شأن رساله و مقاله علمي نيست.
كليد واژه: كلماتي است برآمده از متن، مرتبط با موضوع اصلي كه خواننده با مطالعة آنها، به محتواي اصلي پژوهش پي ميبرد. در حقيقت، كليد واژهها، در حكم موضوعات جزئي هستند که پس از چكيده ميآيند. واژگان كليدي به خواننده كمك ميكند تا پس از خواندن چكيده و آشنايي اجمالي با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين اثر مورد توجه قرار گرفته است. هم چنین کلیدواژهها در نقش نمایة یک متن علمی هستند. انتخاب درست کلیدواژهها به نمایهسازی استاندارد متون در فضای مجازی کمک میکند و دسترسی مخاطبان را به اثر پژوهشی تسهیل مینماید. كليد واژهها باید با واژههای اصلي عنوان و مسأله تحقيق و در حد امكان با سرفصلها تناسب داشته باشد. میانگین کلید واژه ها 5 تا 7 کلمه است.