روزه در ادیان مختلف
روزه در صحف حضرت ادريس(ع): حضرت ادريس پيامبر(ع) در صحف خويش ميفرمايد: هرگاه وارد ماه روزه شديد، خود را از هر پليدي و ناپاكي پاك كنيد و براي خداوند با قلبي خالص و نوراني و پاك از فكرهاي بد روزه بگيريد. دهنهاي شما نبايد فقط از خوردنيها امساك كند بلكه جوارح نيز بايد از گناهان به دور باشند (يعني اعضا بايد از معصيت خدا امساك نمايند)
روزه در دين يهود: بعد از غرق شدن فرعون، قوم موسي از وي تقاضاي كتاب كردند؛ چون خداوند ميخواست كتابي براي هدايت اين قوم بفرستد، ابتدا به حضرت موسي وحي فرمود كه در پايين كوه طور سي روز روزه بگيرد. موسي(ع) چنين كرد ولي متوجه شد كه بر اثر روزه، بوي دهانش تغيير كرده است. با خود انديشيد كه چه بسا با چنين بويي مناجات نمودن مناسب نباشد پس، از پوست درخت خوشبويي براي مسواك زدن استفاده كرد تا بوي دهانش رفع شود. در وقت مناجات، جبرئيل آمد و گفت: بوي دهان روزهدار در نزد خداوند از بوي مُشك خوشتر است.4
در بخشهاي مختلف كتاب عهد قديم ـ كتاب مقدس يهوديان ـ از روزه داشتن قوم يهود و حتي غير يهود سخن به ميان آمده و نشان دهنده آن است كه اين قوم به عناوين مختلف روزه ميگرفتهاند؛ مانند روزه داشتن داود، عزرا، الياس، دانيال و… از اين رو روزه، يك ادب ديني كاملاً متداول براي نيل به هدف مورد نظر در ميان يهوديان بوده است.
قوم يهود در موارد مختلف مبادرت به روزه گرفتن ميكردند؛ از جمله براي بر سر لطف آوردن خداوند به منظور پيشگيري يا پايان بخشيدن به يك مصيبت الهي؛ هنگامي كه يك تهديد يا حملهاي از سوي دشمنان و يا مصيبت طبيعي متوجه آنها ميشد، به روزه عمومي توجه ميكردند؛ و روزه داشتن به منظور كسب آمادگي براي قبول امري خطير يا ملاقات با ارواح مردگان.
روزهاي كه امروز، بين يهوديان معمول است دو نوع ميباشد: روزه واجب ساليانه كه يكي روزه كيپور در روز قربان است به عنوان كفّاره گناه گرفته ميشود و از ساعت 5 بعدازظهر روز دهم «ايلول» تا ساعت 7 بعدازظهر روز بعد ادامه داردو مدت آن 26 ساعت است. دوم، روز محرّم، روز شهادت زكرياي نبي(ع) و خراب شدن بيتالمقدس است كه از ساعت 9 بعدازظهر تا عصر دهم ماه «آب» انجام ميگيرد.
برخي از آداب روزه در قوم يهود به شرح زير است:
پرهيز از غذا و آب؛ روزه توأم با قرباني، روزه توأم با دعاي اعتراف به گناه و توبه، روزه همراه با پلاس پوشيدن و خاك يا خاكستر بر سر نهادن و بر زمين يا خاكستر خوابيدن، قرائت تورات.
روزه در دين مسيحيت
نصارا نيز ماه رمضان را روزه ميگرفتند و چون با فصل گرماي شديد مواجه شدند، آن را به ماههاي شمسي انتقال دادند تا زمان روزه همواره ثابت باشد و با تابستان مواجه نشود. ده روز به آن اضافه كردند، و آن گاه سلطاني براي حل مشكلي هفت روز روزه نذر كرد؛ نصارا آن هفت روز را به آن اضافه نمودند و پادشاه ديگري نيز سه روز به آن اضافه نمود، كه مجموع روزه اهل نصارا پنجاه روز شد.
بنابراين همان گونه كه حضرت موسي(ع) به فرمان الهي به مدت 40 روز روزه بود؛ حضرت عيسي(ع) نيز به قوت روح به بيابان برده شد تا ابليس او را امتحان كند؛ پس چهل شبانه روز روزه داشته و نهايتا گرسنه گرديد.7
به نظر برخي حضرت عيسي(ع) تنها اصول را بيان كرده و وضع قوانين را به عهده كليسا نهاده است، اما از يك سو كليسا در وضع قوانين روزه كند حركت كرده است، از سوي ديگر در زمانهاي مختلف دستورات كليساها توسط كليساهاي ديگر نقض شده است كه اين امر باعث گرديد كه كمّيت و كيفيت روزه در مسيحيت همواره دچار تغيير و تحوّل شود. از اين رو روزهايي كه در آيين مسيحيت جهت روزهداري متداول بوده است، چه بسا در حال حاضر منسوخ شده باشد؛ مثل روزه روز جمعه و يا روزه چهل روز قبل از عيد پاك و يا روزه چهل روز قبل از هفته مقدس.
اختلافهاي زيادي در مورد روزه ميان شاخههاي مختلف مسيحيت ديده ميشود؛ از جمله در كليساي يوناني هرهفته روزهاي شنبه و چهارشنبه و چهل روز قبل از ميلاد مسيح و چهل روز از عيد فصح، از عيد تثليث تا تولد سن پير، از اوّل تا 16 ماه اوت روزه ميگيرند. در كليساي كاتوليك در ايّام چلّه كارم (به استثناي روزهاي يكشنبه) و در كترتان، و ويژيلها، و شبهاي بعضي از اعياد روزه گرفته ميشود. پروتستانها (به استثناي آنگليكانها) تمام دستورات روزه را لغو كردهاند. فريسيها دو روز در هفته را روزه ميگرفتهاند.
البته در ميان مسيحيان روزه به معناي پرهيز از مطلق خوردن و آشاميدن كم رواج داشته است، و بيشتر روزه را به معناي پرهيز از برخي غذاها و كارها ميدانستند. اما آنچه مسلم است اصل روزهداري در دين مسيح وجود دارد؛ چنان كه از انجيل «لوقا» بر ميآيد كه حواريون مسيح نيز روزه ميگرفتند.9 و يا در «قاموس كتاب مقدس» آمده است: «بنابراين حيات حواريون و مؤمنين ايام گذشته، عمري مملو از انكار لذات و زحمات بيشمار و روزهداري بود».10
در انجيل متي آمده است: «پس از شفا دادن حضرت مسيح جوان مصروعي را، فرمود: ليكن جنس اين مرض جز به دعا و روزه، بيرون نميرود».11
و يا چون روزه داريد؛ مانند رياكاران ترشرو مباشيد.
روزه در اديان غيرالهي
روزه نه تنها در اديان الهي بلكه در برخي اديان غيرالهي نيز وجود دارد؛ مثلاً مصريان در ايام بتپرستي خود گرفتن روزه را واجب ميدانستند، مخصوصا براي زنان و روحانيان.
مردم عربستان نيز پيش از اسلام روزه را يكي از عبادات و وظايف خود ميدانستند. نمونههاي ديگري از وجود روزه در اديان غيرالهي عبارت است از:
1 ـ روزه در آيين هندو و جاين (Jain): زاهدان اين دو آيين براي ايجاد آمادگي روحي خويش در برخي جشنها و اعياد روزه ميگيرند. حتي پارسايان پيرو آئين جاين، بهترين مرگ را، مرگ در اثر پرهيز كامل از غذا و آب ميدانند و بسياري از آنها داوطلبانه روزه را در پيش ميگيرند تا به اين طريق به زندگي خود پايان بخشند.
2 ـ روزه در آيين بودا: بسياري از راهبان اين آيين، تنها به يك وعده غذا در روز اكتفا ميكنند و اول ماه و نيمه ماه را روزه (كامل) ميگيرند. امروزه مردم عامي آيين بودا هرماه چهار بار روزه ميگيرند و به گناهان خود اقرار ميكنند.
3 ـ مردم تبت مراسمي به نام روزه مدام دارند كه چهار روز طول ميكشد. آنها دو روز اول را با دعا، اقرار به گناهان و تلاوت متون مقدس به سر ميآورند و روز سوم هيچ چيز نميخورند و حتي آب دهان خود را هم فرو نميبرند و اين روزه را با دعا و اقرار به گناهان تا طلوع آفتاب در روز چهارم ادامه ميدهند.
4 ـ قبايل بومي امريكا معتقد بودند روزه گرفتن در كسب هدايت و راهنمايي از روح عظيم مؤثر است و از جمله مراسم عزاداري آنها پرهيز از غذا بوده است.
5 ـ مردم كهن مكزيك امساك از غذا را به عنوا كفاره گناهان به جا ميآوردند و مدت آن از يك روز تا چند سال متفاوت بوده است و پارسايان آنها در هنگام بروز مصيبتي عام، چندين ماه امساك ميكردند.
مقايسه روزه در اسلام با ساير اديان
بر خلاف آنچه بعضي افراد بياطلاع تصوّر ميكنند، آسانترين روزهها روزهاي است كه در دين اسلام به آن سفارش شده است كه مدّت آن در ايام تابستان شانزده ساعت و در ايام زمستان دوازده ساعت ميباشد، در صورتي كه روزههاي واجب يهوديان از 22 تا 26 ساعت طول ميكشد و در روزه مسيحيان نيز مقررات سختي حكمفرماست كه بيشتر پيروان آنها از زير آن شانه خالي ميكنند.
زمان روزه در اسلام بسيار منظم و مطابق با آغاز و پايان روز است، در صورتي كه در اديان ديگر اين ترتيب جاري نيست؛ مثلاً زمان روزه يهوديان و مسيحيان نامنظم بوده و نياز به دقت فراوان دارد.
پی نوشت :
1ـ بقره، 183.
2ـ وسائل الشيعه، ج 7، ص 390؛ تفسير نمونه، ج 13، ص 46.
3ـ ر.ك: وقايع الايام خيابانى، ص 431.
4ـ همان، ص 423.
5ـ ره توشه راهيان نور، سال 1376، صص 198 و 199.
6ـ تفسير فخر رازى، ج 5، ص 68.
7ـ ره توشه سال 76، ص 210.
8ـ لوقا 18 ـ 12؛ روزه درمان بيماريهاى روح و جسم، ص 153 ـ 152
9ـ تفسير نمونه، ج 1، ص 634.
10ـ قاموس كتاب مقدس، ص 428؛ همان.
11ـ انجيل متى، باب 67، آيه 21.
12ـ همان، باب 6، آيه 26.
13ـ ره توشه، سال 76، ص 220.
صفحات: 1· 2