زمین به عترت و آل رسول بست امید
27 شهریور 1395
ستاره سحر از صبح انتظار دمید
غدیر از نفس رحمت بهار چكید
گرفت دست قدر، رایت شفق بر دوش
زمین به حكم قضا آب زندگى نوشید
بر آسمان سعادت ز مشرق هستى
سپیده داد نوید تولد خورشید
به باغ، بلبل شوریده رفت بر منبر
چو از نسیم صبا بوى عشق یار شنید
ز خویش رفته، نواخوان عشق بود و سرود
به بانك زیر و بم، اسرار خطبه توحید
فتاد غلغله در باغ و شورشى انگیخت
كه خیل غنچه شكفت و به روى او خندید
هوا ز عطر گلاب محمدى مشحون
زمین به عترت و آل رسول بست امید
رسول، سدرهنشین شد،على به صدر نشست
پى تكامل دینش خداى كعبه گزید
گرفت پرچم اسلام را على در دست
از این گزیده زمین و زمان به خود بالید
به یمن فیض ولایت شراب خم الست
به عشق آل على از غدیر خم جوشید
“دكتر یحیى حدادى ابیانه”