سلام آقاجان
نمي دوني چه ارادت خاصي بهت دارم نمي دوني كه چقدر دوست دارم ….. نمي دوني كه هميشه ورد زبونم اسم قشنگ توهست …….. بهت فكر كه ميكنم يه آرامش خاصي سراسر وجودمو ميگيره …
مهدي جان
دعاي عهدت هر روز صبح روح و جانم رو سرزنده ميكنه و باهاش تكرار ميكنم العجل العجل يا مولاي يا صاحب الزمان ….
آقاجان
دلم خيلي تنگه … نمي دونم آيا قسمت من هم ميشه كه صورت ماهت رو ببينم … آخه خيلي دوست دارم ………………..مهدي جان بيا كه آسمان دلم هواي باريدن دارد ……….. بيا كه غصه ها دست از سرم بردارد ………… بيا كه دلخوشي من ديدن توست ……….. بيا مولايم كه جانم فداي توست ……………
“من عاشق گل نرگس ام”
گل نرگس من، گل نرگسی یگانه است.
او صاحب تمامی گل های عالم است.
او مقتدای تمامی پروانه های عاشق پیشه است.
من گل های زیادی دیده ام…
اما هیچ كدامشان برای من، گل نرگس نمی شوند.
گل یگانه ، تنها نوازشگر من !!!
با خود عهد كرده ام تا آن هنگام كه در سرزمین ما گل نرگس هست از عشق هیچ گل دیگری سخن نگویم.
تو بگو !!!
آیا تا وقتی وجود نازنین گل نرگس هست، می توان عاشق دل باخته ی گل دیگری بود؟!