سوز عشق
راز خون را جز شهدا در نمي يابند . گردش خون در رگهاي زندگي شيرين است؛اما ريختن آن در پاي محبوب شيرين تر است نگو شيرين تر!بگو بسيار بسيار شيرين تر است.
راز خون در آنجاست كه همه حيات به خون وابسته است ؛اگر خون يعني همه ي حيات …و از ترك اين وابستگي دشوار تر چيزي نيست ؛پس،بيشترين از آنكس است كه دست به دشوار ترين عمل بزند.
راز خون در آنجاست كه محبوب،خود را به كسي مي بخشد كه اين راز را در يابد . آن كس كه لذت اين سوختن را كشيد ،در اين ماندن و بودن جز ملامت و افسردگي هيچ نمي يابد.
شهيد سيد مرتضي آويني
*****
خدایا، با تو میگفتم که از دوزخ تو وحشتی ندارم ، به بهشت تو طمعی ندارم ، مرا بسوزان ، استخوان هایم را خاکستر کن و به باد بسپار . از تو هیچ گله ای نمیکنم . من عاشقم و محرک عشق من جز ذات تو چیزی نیست . من تاجر پیشه نیستم که در ازای عشق خود چیزی بطلبم .
من عاشقم ولی امروز که تو مرا میسوزانی به شدت رج میبرم ، به شدت میسوزم ، تاب تحمل ندارم ، احساس میکنم که ضعیفم ، کوچکم ، نیستم ، ناچیزم ، احساس میکنم که تو چقدر بزرگی ، قدرتت بی پایان است ، به همه چیز دسترسی داری ، به همه چیز قادر ما یشائی . احساس میکنم که چقدر مغرور بوده ام ، چقدر در برابر تو اسائه ادب کرده ام .چقدر هل من مبارزهای بی جا کشیده ام .
خدایا ، میسوزم ، میسوزم، میسوزم، میسوزم، میسوزم، میسوزم، میسوزم، میسوزم، میسوزم و چه امتحان دردناکی در سر راهم گذاشتی ، چه آتش سوزانی ، چه کیفر بزرگی ، چقدر ضعیفم ، چقدر بیچاره و دردمندم . ای اشک ، بیا ، بیا ، بیا که شاید از سوزش قلبم بکاهی ، بیا که به تو نیازمندم ، بیا که قدرت تحمل و توانایی ام به کلی سلب شده است .
خدایا ، این بار عاجزانه به سوی تو می آیم . ادعاهای بی جا نمیکنم ، فریادهای مستانه سر نمیدهم ، مرا ببخش ، مرا دستگیری کن ، من محتاجم ، محتاج توام ، محتاج عشق توام ، محتاج محبت و دستگیری توام .
خدایا ، سراپای وجودم را بگیر . در عشق خود فرو بر ، مرا با خود ببر ، مرا از خود محو کن ، بگذار که دیگری را دوست نداشته باشم ، بگذار که پیش دیگری نسوزم ، بگذار که یکسره تسلیم تو باشم . درد عشق تو چقدر زیبا و جان افزاست . من آنرا دوست دارم .
هنگامی که در عشق تو میسوزم لذت میبرم ، تخلیه میشوم ، به آسمانها صعود میکنم ، در قلب خود احساس انبساط مینمایم ولی اکنون به درد مهلکی گرفتار شده ام ، عشق او چیزی جز رنج کدر ، رنج کشنده ، رنج پست کننده ، رنج محو کننده ، رنج کثیف چیز دیگری نیست . بگذار یکسره در تو فرو روم ، بگذار یکسره بنده عاشق دلسوخته تو باشم ، بگذار که عشق من به تو به نفع انسانیت تمام شود ، بگذار که دردمندان ، یتیمان ، بیوه زنان ، بیماران و محتاجان به عشق از محبت ابدی و بی پایانی که تو به من ارزانی داشته ای مستفیض گردند
شهید مصطفی چمران