ضرورت امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر از بزرگترین و با اهمیت ترین فرائضی هستند که انبیاء عظام بر ای بپا داشتن آنها مبعوث شده اند پس از خود، برای بقاء آنها در جوامع بشری، اوصیاء و جانشینانی تعیین کرده اند. می توان گفت که این دو واجب عظیم، محور آسیای تمام ادیان و مال بوده و همگی برگرد آنها می چرخند و در صورت اهمال و اخلال در انجام آنها ، ملتها متلاشی شده و از میان می روند و جز اسمی از آنان باقی نمی ماند.
وجوب و لزوم امر به معروف و نهی از منکر، از ضروریات دین اسلام و بلکه تمام ادیان و مکاتب اجتماعی است و انکار کننده ی آنها در صورتی که متوجه به لازمه ی انکار خود (که انکار رسالت رسول اکرم (ص)است)، باشد ، در ردیف کافران خواهد بود.
ترک این دو وظیفه ی سازنده ی اسلامی ، اجتماعی و سستی در انجام آنها، یا در اثر ضعف نفسی و همت پست ترک کننده و یا به واسطه ی ترس از رسیدن به استفاده های مالی و غیر مالی از طرف خلافکاران و معصیت پیشگان است که در هر حال ، ترک آنها از رذائل اخلاقی و محرمات بسیار بزرگی شرعی می باشد و زیان انجام ندادن آنها، نه تنها دامنگیر ترک کننده ، بلکه به اجتماع انسانی نیز وارد می شود . زیرا اگر بساط امر به معروف و نهی از منکر برچیده شد، دین و منزلت انسانی از میان می رود، انسانها در نادانی و گمراهی غوطه ور می شوند و احکام و قوانین الهی نابود می گردند . بدین دلیل، در طول تاریخ و در هر عصری که مصلحان ، خیر اندیشان و علمای مذهبی به هر اندازه و میزانی که به این امور قیام کرده اند، به همان نسبت، راه مردم به سوی طاعت و نیکوکاری هموار گشته است و در خصلتها و اخلاق نیکوی انسانی ، آزادگی و رفاه، توفیق بیشتری حاصل شده است.
امر به معروف و نهی از منکر ، موجب برپایی واجبات، بقای دین، گرفتن حق ستمدیده ازش ستمگر می شود. امر به معروف و نهی از منکر حقایق را روشن ساخته و بدعتها را از بین می برد و بدعتگران را رسوا کرده و مانعی برای تحریف حقایق و دین می گردد.
امر به معروف و نهی از منکر در اسلام، به خلاف آنچه در اذهان جا گرفته و در برخی کتابها آمده تنها شامل موارد کوچک و محدود و منحصر به پندها و تذکرات خصوصی و فردی نمی شود؛ بلکه گستره ای دارد که قیام امام حسین و شهادت و اسارت خاندان پیامبر (ص) را برای برپایی حکومت حق و رسوایی و غاصبان حکومت الهی در بر می گیرد.
امر به معروف و نهی از منکر شرعاً و عقلاً از مهمترین واجبات است و اساسی است از اساسهایی که دین اسلام بر آن نهاده شده است، این دو موضوع از برترین عبادات و کاملترین طاعات و دری از درهای جهاد و دعوت به سوی حق و راهی برای هدایت خلق و مقاومت در برابر گمراهی و باطل است.
تربیت انسانهای موحد و عارفان به حق جز در جامعه ای که بر پایه ی عدالت و تقوی بنیان گذاشته شده باشد حاصل نمی گردد. اسلام به تمامی آنچه در ایجاد و استمرار اصلاح جامعه ی اسلامی و انسان مسلمان دخالت دارد توکه کرده است . واگذاری مردم به خود و برخورد نکردن در برابر کثریها و عدم تلاش برای تحقق راستیها به معنای نابودی جامعه ی اسلامی است . تذکر و تنبه و توجه همگامی و مسئولیت عمومی است که جامعه را اصلاح و از خطرها و گزندها محفوظ می دارد.