فتنه، اسلحه جنگ نرم
در دوران استعمار کهنه، استعمارگران از طریق لشکرکشیهای نظامی و با تکیه بر قدرت نظامی خود به تسخیر سرزمینهای دیگر میپرداختند. در استعمار نو، از طریق حکومتهای دستنشانده و مزدوران داخلی و قوانین و مقررات بینالمللی اهداف استعماری خود را دنبال میکردند و در استعمار فرانو از طریق تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و یا به اصطلاح جدیدتر و کاملتر، از طریق جنگ نرم به فعالیت میپردازند.
تقابل «فتنه» و «قتل» و شدیدتر و بزرگتر دانستن فتنه از قتل در آیات191«وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» و 217 «وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ» سوره بقره، حاکی از خطرناکتر بودن تهاجم فرهنگی و جنگ نرم نسبت به جنگهای سخت میباشد. قتل، مربوط به جنگهای سخت و عملیاتهای نظامی است، اما فتنه از شگردها و لوازم جنگ نرم است؛ زیرا در فتنهها، به ویژه فتنههای دینی و اعتقادی، باورها و ارزشهای مردم مورد هجوم قرار میگیرند و با ترفندهای مختلف شیطانی، تضعیف و تحقیر میشوند.
تجربه تاریخی بشر، نشان داده است که جنگهای سخت و نیمه سخت، کارایی چندانی ندارند. تأثیرگذاری آنها کوتاه مدت و لغزنده می باشد و هزینههای فراوانی برای مهاجمان در پی دارند. محصول جنگهای نیمه سخت نیز معمولاً برپایی یک دیکتاتوری تمام عیار است و در بسیاری از موارد، موجب جنگهای خیابانی و ناامنیهای درازمدت اجتماعی می شود. دست کم این که امنیت روانی و استقرار فکری جامعه را از بین می برد. به همین دلیل، استعمارگران به این نتیجه رسیدهاند که اگر بخواهند به طور کامل بر مخالفان خود غلبه کنند و سیطره طولانیمدت خود را حفظ کنند، باید شیوه استعماری خود را تغییر دهند. راه تثبیت سیطره بر یک کشور، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم است.
برگرفته از پایگاه حوزه نت