لقب های حضرت عباس(ع)
به عناوینی که بر اثر بروز و ظهور ویژگی هایی در انسان ها، به آنان نسبت داده شود و بیانگر ویژگی شان باشد، لقب می گویند. حضرت عباس(ع) القاب بسیاری دارد. برای ایشان بیش از بیست لقب مشهور برشمرده اند که معروف ترین آنها عبارت اند از:
1. قمر بنی هاشم
حضرت عباس(ع) از جمال و زیبایی ویژه ای برخوردار بوده؛ به گونه ای که سیمای دل ربای او جلب توجه می کرد و چهره اش مانند ماه تمام، تابناک می نمود. چون از دودمان هاشم، جد پیامبر(ص) بوده، او را «ماه فرزندان هاشم» می خواندند. این لقب، لقبی مشهور برای حضرت به شمار می رود و بسیاری از منابع آن را برشمرده اند.(1)
2. باب الحوائج
حضرت عباس(ع) در دوران زندگانی امام مجتبی(ع) پیوسته در کنار آن حضرت به مددکاری مردم و برآوردن نیازهایشان می پرداخت. این رویه در زمان امامت امام حسین(ع) و پیش از جریان عاشورا نیز ادامه داشت تا آن جا که هر گاه نیازمندی برای کمک خواستن نزد این دو امام همام می آمد، حضرت عباس(ع) مأمور اجرای دستور امام خویش می شد. حضرت عباس(ع) جایگاه بلندی نزد برادرش امام حسین(ع) داشت. نوشته اند:
«همان گونه که پدرش امیر المؤمنین(ع) جایگاه بلندی نزد پیامبر اکرم(ص) داشت و باب او بود و هر گاه مشکلی روی می داد پیامبر اکرم(ص) ابتدا آن را با علی(ع) در میان می گذاشت، عباس(ع) نیز چنین حالتی نسبت به امام حسین(ع) داشت. امام با پیشامد هر مشکلی آن را با برادرش در میان گذاشته و از او می خواست که آن مشکل را برطرف نماید».(2) این مسأله سبب شد تا ایشان را باب الحوائج؛ «برآورنده نیازها» بخوانند.(3) البته به نظر می رسد این لقب بعدها در نتیجه توسل ها و کرامت های آن حضرت به ایشان داده شده است.
3. باب الحسین(ع)
شدت دلبستگی حضرت عباس(ع) به برادر بزرگ تر خود، امام حسین(ع) تا آن جا بود که همواره خود را خدمتگزار وی می دانست و برای اجرای فرمان های ایشان همیشه پیش قدم بود. این بدان دلیل بود که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اَنَا مَدِینَةُ العِلمِ وَ عَلِیٌّ(ع) بَابُهَا فَمَن اَرَادَ مَدِینَةَ فَلْیَأْتِ البَابَ؛ من شهر دانش هستم و علی(ع) دروازه ورود به آن است. پس هر کس خواهان ورود به شهر دانش است، باید نخست سراغ درِ آن را بگیرد».(4) حضرت عباس(ع) نیز درب ورود به شهر حسینی(ع) بود.
از علامه فقید طباطبایی؛، نویسنده تفسیر بزرگ المیزان در این باره نقل شده است که فرمود: «مرحوم سید السّالکین و برهان العارفین، آقا سید علی قاضی فرمود در هنگام کشف بر من روشن و آشکار شد که وجود مقدس ابا عبداللّه الحسین(ع) مظهر رحمت کلیّه الهیه است و باب و پیش کار آن حضرت، سقای کربلا، سرحلقه ارباب وفا، آقا باب الحوائج الی اللّه، ابوالفضل العباس صلوات اللّه و سلامه علیه است».(5)
4. سقّا
سقّا از مشهورترین لقب های حضرت عباس(ع) است و پس از واقعه کربلا به این لقب متصف گردید.(6) یکی از بی رحمانه ترین حربه های جنگی دشمن در واقعه کربلا، بستن آب به روی لشگر امام حسین(ع) بود که از روز هفتم ماه محرّم آغاز شد اما حضرت عباس(ع) به همراه برخی دیگر از بنی هاشم، به فرات حمله می برد و آب می آورد.(7) او این لقب را از پدران خویش به ارث برده بود؛ زیرا حضرت عبدالمطّلب، هاشم، عبد مناف و قُصَیّ نیز چنین لقبی داشتند. حضرت ابوطالب(ع) و عباس عموی پیامبر نیز به چنین ویژگی پسندیده ای مشهور بودند.(8)
5 . کَبْش الکتیبة
اصطلاحی نظامی است که در جنگ ها به کار می رفته و به فردی شجاع اطلاق می شده که فردی که تمام صفات شجاعت و نام آوری در او جمع بوده و در پیشانی لشگر به جنگ با دشمن می پرداخته است. این لقب پیش از حضرت عباس(ع) تنها به دو نفر داده شده؛ ابتدا به فردی قریشی از قبیله بنی عبدالدار که از دشمنان سرسخت مسلمانان بود و طلحة بن ابی طلحة نام داشت. او در جنگ احد توسط امیر المؤمنین(ع) کشته شد زیرا شخص دیگری را جرأت رویارویی با او نبود و شجاعت و جنگاوری او باعث تضعیف روحیه مسلمانان شده بود.
با کشته شدن او توسط امیر المؤمنین(ع) روحیه به مسلمانان بازگشت و سبب خوشحالی پیامبر اکرم(ص) شد زیرا کشته شدن او باعث شد اتحاد مشرکین به شدت از هم گسیخته شود و بسیاری از آنان پا به فرار گذارند.(9)
دومین فردی که پیش از حضرت عباس(ع) به این لقب خوانده شد مالک اشتر نخعی بود. او را در دوران خلافت امیر المؤمنین(ع) کبش العراق می خواندند.(10) پس از وی این لقب به حضرت عباس(ع) رسید آن گونه که از زبان امام حسین(ع) سروده اند:
عَبَّاسُ(ع) کَبْشُ کَتِیبَتی وَ کَنَانَتی
وَ سرُّ قَوْمی بَلْ اَعَزُّ حُصُونی
«عباس(ع) پهلوان لشگر و اهل بیت من بلکه شکست ناپذیرترین دژ من است».(11)
6. حامی الظُعَینة
در لغت عرب ظعینة از ریشه ظَعَنَ (= کوچ کرد) گرفته شده و به معنای زن هودج نشین(12) می باشد. این لقب نیز از جمله القابی است که پس از واقعه عاشورا به حضرت داده شده و به معنای پشتیبان زنان هودج نشین است. چرا که دلگرمی زنان اهل حرم به بازوی توانای عباس(ع) بود. چه بسا پشتیبانی و حمایت از زنان بی دفاع، خود بخش بزرگی از دفاع است و وجود او در بین لشگر قوت قلبی برای همه به شمار می آمد. این لقب در عرب پیش از حضرت عباس(ع) تنها به یک نفر داده شده و او ربیعة بن مکدم کنانی از قبیله بنی فراس می باشد و چه در زمان زندگی و چه پس از مرگش او را این گونه می خوانده اند. آن سان که درباره اش سروده اند:
حامی الظعینة این منه ربیعة
أم أین من علیا ابیه کلام(13)
القاب یاد شده از مشهورترین لقب های حضرت عباس(ع) است. البته ایشان لقب های دیگری نیز دارند که بدین شرح است:
7. شهید؛(14)
8 . عبد صالح؛
9. مستجار (پشت و پناه)؛
10. فادی (فداکار)؛
11. ضَیغَم (شیر)؛
12. مُؤثر (ایثارگر)؛
13. ظَهر الولایة (پشتیبان ولایت)؛
14. طیار؛(15)
15. اکبر؛(16)
16. مواسی (ایثار کننده)؛
17. واقی (پاسدار)؛
18. ساعی(17) (تلاشگر)؛
19. صدّیق (راست گفتار و درست کردار)؛
20. بَطَل (گُرد)؛
21. اطلس (چابک و شجاع، در لغت به معنای رنگارنگ یا دو رنگ بوده(18) و کنایه از فرد زیرک و چابک است)؛
22. حامل اللّواء (پرچمدار).(19)
23. صابر؛
24. مجاهد؛
25. حامی؛
26. ناصر؛(20)
در کلام معصومین علیهم السلام لقب های دیگری نیز برای حضرت عباس آمده است که از جایگاه والا و مقام ارجمند حضرت عباس(ع) حکایت می کند.
پی نوشت ها:ـــــــــــــــــــــــ
1.مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب السروی المازندرانی، ابو جعفر محمد بن علی، قم، مطبعة العلمیة، بی تا، ج 4، ص 108 ؛ بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الرسالة، 1403 ه . ق، ج 45، ص 40 .
2. بطل العلقمی، ج 3، ص 35.
3. مقاتل الطالبیین، ص 55 ؛ بحار الأنوار، ج 45، ص 40 ؛ مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 108 ؛ بطل العلقمی، ج 3، ص 208 ؛ کبریت الأحمر، ص 384.
4. مستدرک الحاکم النیسابوری، حافظ ابو عبد الله محمد بن عبد الله الحاکم النیسابوری، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول 1411 ه . ق ، ج 3، ص 126.
5. چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس(ع)، علی ربانی خلخالی، قم، مکتب الحسین، چاپ پنجم، 1378 ه . ش، ج 1، صص 147 و 148.
6. الثقات، محمد بن حبّان، دائرة المعارف العثمانیة، چاپ اول، بی جا، 1395 ه . ق، ج 2، ص 310 ؛ السیرة النبویة، محمد بن حبّان، بیروت، مؤسسة الثقافیة، چاپ اول، 1407 ه . ق، ج 1، ص 559 .
7. الإختصاص، محمد بن محمد بن نعمان الشیخ المفید، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، 1402 ه . ق، ص 78 ؛ رجال الطوسی، ابو جعفر محمد بن الحسن، نجف، مطبعة الحیدریة، چاپ اول، 1381 ه . ق ، ص 72 .
8. تاریخ الیعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، بیروت، دار صادر، بی تا، ج 2، ص 76 ؛ سیرة النبویة، ابن هشام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1355 ه . ق، ج 1، ص 96.
9. بطل العلقمی، ج 2، صص 53 ـ 54 .
10. بطل العلقمی، ج 2، صص 53 ـ 54 .
11. همان، ص 60.
12. فرهنگ معاصر، آذرتاش آذرنوش، تهران، نشر نی، چاپ اول، 1379 ه . ش، ص 213.
13. بطل العلقمی، ج 2، صص 63 و 64.
14. مصباح الزائر، سید بن طاووس، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ اول، 1417 ه . ق، صص 245 ـ 249 ؛ بحار الأنوار، ج 98، صص 222 ـ 227.
15. بطل العلقمی، ج 2، ص 108.
16. الطبقات، محمد ابن سعد، لیدن، مطبعة بریل، 1321 ه . ق، ج 3، ص 1 ؛ سیر إعلام النبلاء، شمس الدین محمد بن احمد الذهبی، مصر، دار المعارف، بی تا، ج 3، ص 216 .
17. سه لقب اخیر در زیارت ناحیه مقدسه آمده است.
18. لسان العرب، ج 6، ص 135.
19. مناقب آل ابی طالب، ج 4، ص 108 ؛ بحار الأنوار، ج 45، ص 40 ؛ بطل العلقمی، ج 2، ص 12.
20. چهار لقب اخیر در: الإقبال، علی بن موسی بن جعفر السید بن طاووس، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1390 ه . ق، ص 334 ؛ بحار الأنوار، ج 98، ص 364 ؛ مصباح الزائر، ص 351.