مَثَل شتر و سوراخ سوزن
إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُواْ بَِايَتِنَا وَاسْتَكْبَرُواْ عَنْهَا لاَتُفَتَّحُ لَهُمْ ابْوَا بُ السَّمَآءِ وَلاَيَدْخُلُونَ ا لْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ ا لْجَمَلُ فِى سَمِّ
ا لْخِيَاطِ وَكَذَا لِكَ نَجْزِى المُجْرِمِينَ
كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند و در برابر آن تكبّر ورزيدند، (هرگز) درهاى آسمان به رويشان گشوده نمى شود و (هيچگاه ) داخل بهشت نمى شوند مگر اين كه شتر از سوراخ سوزن بگذرد! اين گونه گنه كاران را جزامى دهيم
وجه تشبيه
خداوند متعال در اين آيه بهشت رفتن مستكبران لجوج را تشبيه كرده است به اين كه اگر شتر از سوراخ باريك سوزن خياطى بتواند عبور كند، آنها هم مى توانند وارد بهشت شوند!
وجه شباهت در اين تشبيه ((محال و غيرممكن بودن )) است ؛ يعنى همان طور كه امكان ندارد شتر با آن جثّه بزرگش از سوراخ باريك سوزن عبور كند، همچنين ممكن نيست افراد متكبّر مغرور داخل بهشت گردند. زيرا بهشت ((دارالسلام ))و خانه انسانهاى سالم است و آدم متكبّر تاوقتى كه مرض كبرش را معالجه نكند، نمى تواند وارد بهشت شود.
مولوى دراين زمينه مى گويد:
نيست سوزن را سر رشته دو تا
چون كه يكتايى در اين سوزن درآ
رشته را با سوزن آمد ارتباط
نيست در خور با جمل سمّ الْخياط
شيخ عطّار نيز در اين باره مى گويد:
شنيدم من كه موشى در بيابان
مگر ديد اشترى را بى نگهبان
مهارش سخت بگرفت و دوان شد
كه تا اشتر به آسانى روان شد
چو آوردش به سوراخى كه بودش
نبودش جاى آن اشتر چه سودش
بدو گفت اشتر، اى گم كرده راهت
من اينك آمدم كو جايگاهت
كجا آيم درون اى تنگ روزن
چو من اشتر بدين سوراخ سوزن
برو دم دركش اى موش سيه سر
كه نتواند گذشت اشتر از اين در
منبع: كتاب چهل مثل از قرآن، مؤ لف : حسين حقيقت جو