معرفی کتاب
11 مرداد 1395
نویسنده: رویا شاهحسین زاده
انتشارات صف
داستان این کتاب از زبان کودکی بیان میشود که عمویش با نام حسین که یکی از خلبانان هوانیروز بوده، در یک عملیات انتقال مجروح به شهادت رسیده است. پدر این کودک هم که روزی خلبان بوده از اسارت آزاد شده است، اما آزادی او هم نتوانسته به مادربزرگ غمگین این کودک کمک کند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
مامان عکس را لای قرآن بابا پنهان کرده بود، اما عزیزجان آن را پیدا کرده است. به محض این که فرصتی پیدا میکند، سراغ قرآن بابا میرود. از کوچه صدای سنج و دهل میآید. به سمت پنجره میروم. دسته عزاداری دارد از کوچه ما میگذرد. عزیزجان عکس را میبوسد و میگذارد لای قرآن. قرآن را هم میبوسد و میگذارد روی طاقچه. بلند میشود و به سمت پنجره میآید.