مفهوم سکینه
یکی از کلمات رایج در عرفان اسلامی است که به طور معمول از آن به آرامش تعبیر میشود. سکینه صاحب سه درجه است:
1. سکینه خشوع است. آنگاه که سالک به طاعت و بندگی حق قیام میکند.
2. سکینه هنگام معامله، رفتار و کردار است بدین صورت که نفس را به حساب کشد و ازعیوب و آفات آن مطلع گردد و با مردم ملاطفت کند. حق را با ادای حقوق بندگی و حفظ حدود،همراه با خلوص نیست و تهذیب و قصد عمل، مراقبت کند. این درجه از سکینه اختصاص به اهل فتوت دارد.
3. سکینهای که رضا به روزی قسمتشده را بر سالک ایجاد کند و بپروراند. و از بیان شطحیات فاحش باز دارد و صاحب خود را به حد رتبه واقف گرداند این درجه از سکینه تنها در قلب نبی یا ولی فرود میآید.(انصاری، 1373، 207)
در بیان اقسام مراحل سیرو سلوک از طمأنینه هم یاد شده است. در بسیاری از اوقات طمأنینه و سکینه به یک معنا یعنی همان آرامش تعبیر میشود اما حق این است که در کلام برخی از عارفان نامدار همچون خواجه عبدالله انصاری میان آن دو فرق گذاشته شده.( کیایی،1390، 39)
سکینه قهر و غلبهای است که هر از چندگاه آتش هیبت را خاموش میکند اما طمأنینه، سکون وآرامشی امنی است که در آن راحت انس است. پس سکونی که در طمأنینه است دائم و همیشگی است نه گهگاهی و موقت و آن برخلاف سکینه، راحت انس است. .(انصاری، 1373، 210)
خداوند در قرآن می فرماید:« هُوَ الَّذِي أَنزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَّعَ إِيمَانِهِمْ …» ( سوره فتح، آیه 4)
منابع:
1- کیایی، محمد حسین، آرامش واقعی و توهم آرامش، قم، عصرآگاهی، چاپ اول،1390
2-انصاری، عبد الله بن محمد، منازل السائرین،تهران ،نشر الزهرا، 1379