پای صحبت استاد
استاد فاطمی نیا:
«هر ماه نوری دارد و هر روز نوری دارد که مجانی به در خانه آدم میایند. این ما هستیم که باید این نورها را حفظ بکنیم.
شیعیان امیرالمومنین نزد خدا عزیز هستند. اینها اگر بر نمازها مراقبت کنند، مساله والدین، مساله غیبت و حسن خلق و…. را رعایت کنند، این انوار هر روز به در خانه شان می آید.
منتها ما چه می کنیم؟ این انوار را حفظ نمی کنیم. از یکی از بزرگان علما که با آشیخ حسنعلی(نخودکی اصفهانی) محشور بود، پرسیدم ایشان چگونه به این مقام نزد خدا رسیدند؟ آن ولی خدا جواب داد: “ایشان هرچه بدست می آورد نگه می داشت.” ولی ما انوار را ضایع می کنیم. شب بلند می شود نماز شب می خواند، صبح می نشیند غیبت می کند. نور نماز شب رفت. با یک حرف تلخ این نورها از بین می رود.
من تعجب می کنم از بعضی ها! یک خانم مومن 20 بار به عمره رفته. بار 21 به او می گویند بیا این پول عمره را بده برای یک دختر یتیم، می گوید: “نه من نمی توانم. دوستان همه دارند می روند عمره. من چطور نروم؟”
حالا به این خانم بگو شما این همه عمره رفتی، مساله اخلاق رو در خانه رعایت می کنی؟ مگر دین خدا مسخره است؟ هر سال عمره می روی یک عیب و بدی را از خودت دور نکردی؟ یا آقا؛ فرقی ندارد. آقا بداخلاق بشود، عبادتش ضایع می شود. خانم بداخلاق بشود، عباداتش ضایع می شود.»
حال و روز دین داری ما در این روزها شاهد مثال خوبی بر صحبت های
استاد فاطمی نیا ست.کاش کمی به حرف استاد کنیم….
عفو و گذشت ، در روابط اجتماعى
از جمله صفات بارز امام سجاد (ع ) تحمل و شكيبايى او در برابر ناگواريها و عفو و گذشت از كسانى است كه نسبت به وى بى حرمتى يا جفا كرده بودند.
مردان الهى در هميشه تاريخ دشمنانى داشته اند كه گاه در نتيجه ناآگاهى و زمانى دليل دنيا پرسى و دنيا دارى با اولياى به ستيز برخاسته وايشان را مورد اهانت و آزار قرار مى داده اند.
امام سجاد (ع ) نيز كه در عصر حاكميت جور و جهل امويان مى زيست و دستگاه خلافت به عناوين مختلف از اهل بيت و فرزندان على (ع ) عيب جويى و بدگويى داشت ، مردم عامى و جاهل جامعه تحت تبليغات سوء آنها نسبت به شخصيت ائمه بدگمان شده بودند گاه در برخوردهاى اجتماعى بشدت عليه ايشان به ناسزاگويى مى پرداختند.
از آن جمله مردى با مشاهده على بن الحسين (ع ) دهان به اهانت گشود و سخت ناسزا گفت .
امام همراهانى داشت كه خواستند آن مردم را تنبيه كنند اما امام مانع شد و فرمود: متعرض او نشويد؛ سپس رو به آن مرد كرده و فرمود: كار ما بيش از اينها بر تو پوشيده است اگر نيازى دارى بگو تا بر آوريم .
تکبر
بزرگان اخلاق گفته اند: اساس تكبّر اين است كه انسان از اينكه خود را برتر از ديگرى ببيند احساس آرامش كند، بنابراين تكبّر از سه عنصر تشكيل مى شود: نخست اينكه براى خود مقامى قائل شود، ديگر اينكه براى ديگرى نيز مقامى قائل شود و در مرحله سوم مقام خود را برتر از آنها ببيند و احساس خوشحالى و آرامش كند.
از همين رو گفته اند تكبّر(خود برتربينى) با عجب(خود بزرگ بينى) تفاوت دارد، در عجب هيچ گونه مقايسه اى با ديگرى نمى شود، بلكه انسان به خاطر علم يا ثروت يا قدرت و يا حتّى عبادت، خود را بزرگ مى بيند، هر چند فرضاً كسى جز او در جهان نباشد، ولى در تكبّر حتماً خود را با ديگرى مقايسه مى كند و برتر از او مى بيند.
واژه «كبر و تكبّر» گاه به آن حالت نفسانى كه در بالا اشاره شد گفته مى شود و گاه به عمل يا حركتى كه ناشى از آن است، مثلا چنان مى نشيند يا راه مى رود و سخن مى گويد كه نشان مى دهد خود را برتر از همه اطرافيانش مى بيند، اين اعمال و حركات را نيز تكبّر مى نامند كه ريشه اصليش همان حالت باطنى و درونى است.
نشانه هاى تكبّر، بسيار زياد است، از جمله اينكه افراد متكبّر انتظارات زيادى از مردم دارند، انتظار دارند ديگران به آنها سلام كنند، كسى پيش از آنها وارد مجلس نشود، هميشه در صدر مجلس جاى گيرند، مردم در برابر آنها كوچكى كنند، كسى از آنان انتقاد نكند و حتّى پند و اندرز نگويد، همه براى آنها امتيازى قائل شوند و حريمى نگه دارند، مردم در برابر آنها دست به سينه باشند و هميشه از عظمت آنان سخن بگويند.
بديهى است ظهور و بروز اين حالات تابع درجه شدّت و ضعف تكبّر است، در بعضى همه اين نشانه ها ظاهر مى شود و در بعضى قسمتى از اينها!
اين حالات و حركات ريشه هاى درونى دارد، گاه بسيار ضعيف و پنهان است به طورى كه ممكن است افراد در برخوردهاى نخستين هرگز متوجّه آن نشوند و حتّى اين صفت مذموم را با نقطه هاى مثبت و قوّت(مانند اعتماد به نفس و بزرگى شخصيّت) اشتباه كنند و گاه به قدرى آشكار است كه هر كس از دور متوجّه آن مى شود.
اخلاق نیک و بد در قرآن
نماز شب
فضیلت نماز شب در كلمات علمای اخلاق
آخوند ملاحسینقلی همدانی(ره) میگوید: از طالبان آخرت، احدى به مقامى از مقامات دینى نرسید مگر آنانكه اهل تهجد و شب زندهدارى بودند.[1]
شیخ أنصارى(ره) به شاگردان دستور مى داد كه حتماً باید نماز شب بخوانند و خیلى روى این معنى تأكید داشت.[2]
علامهی طباطبایی(ره) امر شانزدهم از امور ضروری برای سالك را شبزندهداری میداند[3] و نقل میكند كه در آغاز ورودم به نجف یك روز درِ مدرسه اى ایستاده بودم كه مرحوم قاضى از آنجا عبور مى كردند، چون به من رسیدند دست خود را روى شانه من گذاردند و گفتند: «اى فرزند! دنیا مى خواهى نماز شب بخوان؛ و آخرت مى خواهى نماز شب بخوان!»
برخی از فضیلت های نماز شب
1. نماز شب، باعث نابودی گناهان در روز است.
2. نماز شب، سبب نور در قیامت است.
3. نماز شب، افتخار مؤمن در دنیا و آخرت است.
4. ثواب همه چیز در قرآن بیان شده به جز نماز شب، به خاطر زیادی ثواب آن.
5. نماز شب، خلوت با خداوند است.
6.نماز شب، بوی خوشی در نماز شب خوان به وجود می آورد که همه از معاشرت با او خوششان می آید.
7. شبهای بلند، بهار مؤمن است برای نماز شب خواندن و تهجد.
8. نماز شب، باعث وفور نعمت و برکت است.
9. نماز شب، سبب رفع فقر و ناداری است.
10. نماز شب، اخلاق نماز شب خوان را نیکو می کند.
11. نماز شب، دین و قرض نماز شب خوان را ادا می کند.
12. نماز شب، غم و اندوه را برطرف می کند.
13. نماز شب، نور چشم را زیاد می کند.[4]
منابع:
1. کتاب خانه طهور
2. ملكى تبریزى، میرزا جواد آقا؛ پیشین، ص 462 و 463.
3.طهرانی، سید محمّد حسین حسینی؛ رسالة لُبّ اللباب فى سیر وسلوك أولی الألباب، دار المحجة البیضاء - بیروت، چاپ چهارم، 2010 – 1431، ص 132.
4.پایگاه اطلاع رسانی حوزه
سفيان ثورى و امام صادق(ع)
در زمان امام صادق (ع ) گروهى پيدا شدند كه سيرت رسول اكرم (ص ) را با اعراض از دنيا تفسير مى كردند و معتقد بودند كه مسلمان هميشه و در هر زمانى بايد كوشش كند از نعمتهاى دنيا احتراز كند، به اين مسلك و روش خود نام زهد مى دادند و خودشان در آن زمان به نام (متصوفه ) خوانده مى شدند. (سفيان ثورى ) هم يكى از آنها است ، سفيان يكى از فقها اهل تسنن به شمار مى رود و در كتب فقهى ، اقوال و آراء او زياد نقل مى شود اين شخص معاصر با امام صادق بوده و در خدمت آن حضرت رفت و آمد و سئوال و جواب مى كرده است .
در كافى مى نويسد: روزى سفيان بر آن حضرت وارد شد، ديد امام جامه سفيد، لطيف و زيبايى پوشيده است ، اعتراض كرد و گفت : يابن رسول الله سزاوار نيست كه خود را به دنيا آلوده سازى . امام به او فرمود: ممكن است اين گمان براى تو از وضع زندگى پيامبر (ص ) و صحابه پيدا شده باشد، آن اوضاع در نظر تو مجسم شده و گمان كرده اى اين يك وظيفه است از طرف خداوند مثل ساير وظايف و مسلمانان بايد تا قيامت آن را حفظ كنند و همانطور زندگى كنند. اما بدان كه اينطور نيست ، رسول خدا در زمانى و جايى زندگى مى كرد كه فقر و تنگدستى مستولى بود، عامه مردم از داشتن وسايل و لوازم اوليه زندگى محروم بودند، اگر در عصرى و زمانى وسايل و لوازم فراهم شد ديگر دليلى براى آن طرز زندگى نيست ، بلكه سزاوارترين مردم براى استفاده از موهبتهاى الهى ، مسلمانان و صالحانند نه ديگران .
برگرفته از« کتاب چهل داستان» ،مؤ لف : اكبر زاهرى
پای درس مرحوم مجتهدی تهرانی
مسئولیت اخلاقی
از مفاهیم مهمی که از دیرباز مورد توجه فیلسوفان اخلاق قرار گرفته، مفهوم «مسئولیت اخلاقی» است. برای اصطلاح «مسئولیت اخلاقی» تعاریف گوناگونی ارائه شده است؛ مانند «قابلیت مدح و ذم اجتماعی» یا «در معرض مجازات بودن» یا «مسئولیت در برابر خداوند که نتیجه آن مجازات و کیفر اخروی است». بر این اساس، وقتی گفته می شود؛ زید اخلاقاً مسئول فلان کار است، مانند این است که گفته شود؛ او در معرض مجازات اخلاق است. برخی نیز آن را به معنای اقرار شخص به افعال صادره از خویش و آمادگی برای تحمل نتایج آن تعریف کرده اند.
تعاریف فوق؛ تعریف حقیقت مسئولیت اخلاقی نیست، بلکه به نوعی، بیان لوازم و پیامدهای مسئولیت اخلاقی است که در تعریف مسئولیت اخلاقی گنجانده شده است. تعریف «مسئولیت اخلاقی» و تفکیک آن از سایر مسئولیت های انسان، با توجه به منشأ و هدف مسئولیت اخلاقی، امکان پذیر است؛ زیرا مسئولیت اخلاقی مانند هر مسئولیتی، مبتنی بر وظایف اخلاقی است؛ چون این وظیفه است که مسئولیت را با خود می آورد.
تعریف «مسئولیت اخلاقی» و تفکیک آن از سایر مسئولیت های انسان، با توجه به منشأ و هدف مسئولیت اخلاقی، امکان پذیر است؛ زیرا مسئولیت اخلاقی مانند هر مسئولیتی، مبتنی بر وظایف اخلاقی است؛ چون این وظیفه است که مسئولیت را با خود می آورد.
در اخلاق نیز مسئولیت با وظایف اخلاقی مرتبط است؛ یعنی مسئولیت به معنای مورد بازخواست قرار دادن شخص در موارد وظایف اخلاقی است. شخص در مقابل وظایف اخلاقی ای که بر عهده او است مواجه با سؤال و بازخواست است، اگر وظایف خود را به درستی انجام دهد مستحق مدح است و گرنه مستوجب مذمّت و نکوهش. روشن است که مستوجب مدح و ذم بودن از پیامدهای مسئول بودن او است.
نتیجه آن که؛ مسئولیت در جایی معقول است که «مسئول» نسبت به امر مورد سؤال، وظیفه و تکلیفی داشته باشد. به همین جهت؛ مفهوم مسئولیت در قبال انجام یا ترک وظیفه مطرح می گردد؛ یعنی اگر مکلف به وظیفه خود عمل کرده باشد در حسابرسی مورد ستایش قرار گرفته و به او پاداش داده می شود و اگر از انجام وظیفه خویش کوتاهی یا سرپیچی نموده باشد، مورد نکوهش و بعضاً مجازات و کیفر قرار می گیرد. پس می توان گفت: مسئولیت اخلاقی، تعهدی است در برابر وظایف اخلاقی.
تاثير شناختن نفس در تهذيب اخلاق
ملا احمد نراقی در معراج السعاده در باره تاثیر شناخت نفس در تهذیب اخلاق می فرمایند:
شناختن خود، موجب شوق به تحصيل كمالات و تهذيب اخلاق و باعث سعى در دفع «رذائل» مى گردد، زيرا كه آدمى بعد از آنكه حقيقت خود را شناخت و دانست كه: حقيقت او «جوهرى» است از «عالم ملكوت» ، كه به اين عالم جسمانى آمده باشد، كه به اين فكر افتد كه: چنين جوهرى شريف را عبث و بى فايده به اين عالم نفرستاده اند، واين گوهر قيمتى را به بازيچه در صندوقچه بدن ننهاده اند، و بدين سبب در صدد تحصيل فوائد تعلق نفس به بدن بر مى آيد، و خود را به تدريج به سر منزل شريفى كه بايد مى رساند.
و گاه است كه گوئى: من خود را شناخته ام، و به حقيقت خود رسيده ام.زنهار زنهار،كه اين نيست مگر از بى خبرى و بى خردى.عزيز من چنين شناختن را كليد سعادت نشايد، و اين شناسائى ترا به جائى نرساند، كه ساير حيوانات نيز با تو در اين شناختن شريكاند، و آنها نيز خود را چنين شناسند.زيرا كه: تو از ظاهر خود نشناسى مگر سر وروى و دست و پاى و چشم و گوش و پوست و گوشت، و از باطن خود ندانى مگر اينقدر كه چون گرسنه شوى غذا طلبى، و چون بر كسى خشمناك شوى در صدد انتقام برآئى، و چون شهوت بر تو غلبه كند مقاربت خواهش نمائى و امثال اينها، و همه حيوانات با تو در اينها برابرند.
پس هرگاه حقيقت تو همين باشد از چه راه بر «سباع» و «بهائم» ، مفاخرت مى كنى؟ و به چه سبب خود را نيز از آنها بهتر مى دانى؟ و اگر تو همين باشى به چه سبب خداوند عالم ترا بر ساير مخلوقات ترجيح داده و فرموده:
«و فضلناهم على كثير ممن خلقنا تفضيلا»
يعنى: «ما تفضيل داديم فرزندان آدم را بر بسيارى از مخلوقات خود» .
و حال اينكه در اين صفات و عوارض، بسيارى از حيوانات بر تو ترجيح دارند.
پس بايد كه: حقيقت خود را طلب كنى تا خود چه چيزى، و چه كسى، و از كجا آمدهاى، و به كجا خواهى رفت.و به اين منزلگاه روزى چند به چه كار آمدهاى، تو رابراى چه آفريده اند.و اين اعضا و جوارح را به چه سبب به تو داده اند، و زمام قدرت واختيار را به چه جهت در كف تو نهاده اند.
و بدانى كه: سعادت تو چيست، و از چيست، و هلاكت تو چيست.
و بدانى كه: اين صفات و ملكاتى كه در تو جمع شده است بعضى از آنها صفات بهايم اند، و برخى صفات سباع و درندگان، و بعضى صفات شياطين، و پارهاى صفات ملائكه و فرشتگان.
و بشناسى كه: كدام يك از اين صفات، شايسته و سزاوار حقيقت تو است، و باعثنجات و سعادت تو، تا در استحكام آن بكوشى.و كدام يك عاريتاند و موجب خذلانو شقاوت، تا در ازاله آن سعى نمائى.
و بالجمله آنچه در آغاز كار و ابتداى طلب، بر طلب سعادت و رستگارى لازماست آن است كه: سعى در شناختن خود، و پىبردن به حقيقتخود نمايد، كه بدون آنبه سر منزل مقصود نتوان رسيد.
علّت محروميّت از نماز شب
شخصى نزد امير مؤ منان عليه السلام آمد و گفت : اى اميرمؤ منان ! از نماز شب محروم شده ام .
حضرت فرمود: گناهانت تو را مقيّد كره و دست و پايت را بسته اند.
كلينى قدس سره در باب ذنوب از كتاب ايمان و كفر، نقل مى نمايد كه امام صادق عليه السلام فرمود: «چون مرد گناه كند، از نماز شب محروم گردد و عمل زشت ، از چاقويى كه در گوشت فرو رود، سريعتر در كسى كه مرتكب آن شده ، فرو مى رود».
برگرفته ازكتاب : داستانهاى عارفانه در آثار (علامه حسن زاده آملى) نويسنده : عباس عزيزى
آرامش دنیا مال کیه؟
یه پسر و دختر کوچولو داشتند با هم بازی می کردن پسر کوچولو چند تا توپ رنگی داشت و دختر کوچولو چند تا شیرینی. پسر به دختر گفت من همه توپ هامو به تو می دم تو همه شیرینی هاتو به من بده . دختر قبول کرد .
پسر قشنگ ترین توپ رو یواشکی واسه خودش کنار گذاشت و بقیه رو به دختر کوچولو داد .اما دختر همه ی شیرینی ها رو همانطور که قول داده بود به پسر داد .اون شب دختر کوچولو با آرامش تمام خوابید و خوابش برد اما پسر کوچولو نمی تونست بخوابه ،چون فکر می کرد که همون طوری که خودش بهترین توپش رو پنهان کرده شاید دختر هم یه خورده از شیرینی ها رو واسه خودش نگه داشته .به نظر شما از میان همسرانی که تازه تشکیل خانواده دادند ،کدومشون با آرامش خوابشون می بره؟
برگرفته از مجله زیره کرمان شماره 14نوشته ی دکتر مهدی قاسمی
فرق آدم و ابلیس
ابلیس به پنج علت بدبخت شد:
۱- اقرار به گناه نکرد
۲- از کرده پشیمان نشد
۳- خود را ملامت نکرد
۴- تصمیم به توبه نگرفت و از رحمت خدا نامید شد
اما آدم به پنج علت سعادتمند شد:
۱- اقرار به گناه کرد
۲- از کرده پشیمان شد
۳- خود را سرزنش کرد
۴- تعجیل در توبه کرد وبه رحمت حق امید داشت.
گفتار حکيمان
به لقمان گفتند: تو غلام فلان قبيله نيستي؟ گفت: چرا، گفتند: از چه رو به اين مقام رسيده اي؟
گفت: راستگويي، امانت داري، کار بيهوده نکردن ،پوشيدن چشم، نگهداري زبان، و مناعت طبع،
هر که از اين پايه کمتر باشد، از من پايين تر است و هر که بيشتر باشد بالاتر، و هر که در اين
رتبه باشد مثل من است
امام زمان بیا ؟!
بهترین زمان برای استغفار
توصیه شده است که بهترین وقت استغفار، سحرگاهان به ویژه سحر شب جمعه است تا جایی که
استغفارکنندگان در سحرگاهان مورد مدح خداوند عالمیان قرار میگیرند.
همچنین طبق روایات ذکر استغفار از جمله تعقیبات نماز صبح و نماز عصر است که مرحوم حاج
شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان به آن اشاره کرده است.
آیتالله محمد تقی بهجت آن عارف بالله در پاسخ به سؤال فردی که در امور مختلف از جمله اشتغال
وازدواج دچار گرفتاری شده بود، این چنین بیان کردند:
زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از
ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال
آنها پیش نیاید و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه ندادهاید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفتهاید.
برگرفته از سایت مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت
آیت الله سید احمد خوانساری (ره)
من از شش سالگى تا امروز، نود سال نماز خود را خواندهام، اما به نظرم آمد که شاید عیب داشته
باشد و قبول نکنند، نود سال دیگر نیز خودم دوباره خواندم که اگر آن را قبول نکنند، این را قبول
کنند، باز نود سال دیگر نیز خواندم که اگر دومى را رد کردند، سومى را به من رحم کنند، باز شما
این قالیچه را که فروختید، با پول آن براى من اجیر بگیرید که به نیابت از من نماز و روزه بجا
بیاورد، شاید خدا نماز و روزهام را بپذیرد.
محل سکونت، آرامش روانی، انس و تکامل دو انسان با یکدیگر
خانواده در اسلام یعنی محلسکونت دو انسان، محل آرامش روانی دو انسان، محل انس دو انسان با
یکدیگر، محل تکامل یک نفر به وسیله ی یک نفر دیگر، آنجایی که انسان در آن صفا می یابد،
راحتی روانی می یابد، این محیط خانواده است.کانون خانواده در اسلام این قدر اهمیت دارد.
(خطبه عقد مورخه ی4/10/1374.)
اسلام در بیان قرآن، در چند جا این آفرینش زن و مرد و هم زیستی این ها و در نهایت زوجیت
آن ها را برای آرامش و سکن برای زن و مرد شناخته است.
(خطبه عقد مورخه ی6/9/1376).
دل آماده
دل یک جوان آماده تر است برای توبه کردن تا دل یک پیر. چه خوب می گوید مولوی :
خاربن در قوت و برخاستن
خارکن در سستی و در کاستن
مثلی را می آورد و می گوید: شخصی خاری را در سر راه مردم کاشته بود. این خار بزرگ شد.
گفتند: آقا بیا این خار را بکن. گفت: دیر نمی شود، بوته خاری است کنده می شود. دوباره گفتند، باز
گفت: دیر نمی شود، حالا می کنیم! سال بعد بوته خار بزرگ تر شد ولی خارکن چطور؟ پیر تر شده
گفتند: بیا بکن. گفت: دیر نمی شود، بعد می کنیم! سال به سال بوته خار بزرگتر و بیشتر رشد می
کرد، بیشتر ریشه می دوانید، تنه اش کلفت تر، خارهایش تیز تر و خطرش بیشتر می شد، اما
خارکن پیر تر و از نیرویش کاسته می شد. می خواهد بگوید که این ملـکات رذیلـه و این اخلاق
فاسد، روز به روزدر وجود تو مثل آن بوته خار بیشتر رشد می کند، بیشتر ریشه می دواند، تنه اش
کلفت تر خارهایش تیز تر و خطرش بزرگ تر می شود، ولی تو خودت روز به روز پیر تر می
شوی و از نیرویت ( از آن نیروهای مقدس تو) کاسته می شود. وقتی که جوان هستی، مثل یک آدم
قوی و نیرومندی هستی که می خواهد یک نهال را بکند، بسرعت می کنی، ریشه اش را هم می کنی
می اندازی دور ، اما وقتی پیر شدی ، مثل یک آدم سست قوه ای هستی که می خواهد یک درخت
قوی را با دست خودش بکند، هر چه زور می زند درخت از ریشه در نمی آید. به خدا قسم یک
روزش هم یک روز است، یک ساعتش یک ساعت است، یک شب را اگر به تأخیر بیندازیم اشتباه
می کنیم! نگویید فردا شب برای توبه بهتر است، نه همین امشب بهتر است. همین ساعت از یک
ساعت بعد بهتر است، هر لحظه از لحظه بعدش بهتر است. عبادت بدون توبه قبول نیست، اول باید
توبه کرد. گفت: « شسته شویی کن و آن گاه به خرابات خرام » اول باید شستشو کرد، بعد وارد آن
محل پاک و پاکیزه شد . ما تا تـوبه نکنـیم ، چه عبـادتی می کنیم ؟ مـا توبه نمی کنیم و روزه می
گیریم! توبه نمی کنیم نماز می خوانیم توبه نمی کنیم و حج می رویم! توبه نمی کنیم و قرآن
می خوانیم! به خدا قسم اگر شما یک توبه بکنید تا پاک بشوید و بعد یک شبانه روز به اندازه ده سال
شما را جلو می برد و به مقام قرب پروردگار می رساند. این ندای خداست: ای بندگان اسراف کار
من. ای بندگان من که بر خودتان ظلم کرده اید! از رحمت من نا امید نباشید بیایید به سوی من، من
می پذیرم قبول می کنم، در فضای توبه وارد شوید.
برگرفته از کتاب آزادی معنوی
استاد شهید مرتضی مطهری
وصیت آیت الله قاضی (ره)
وصیت نامه آیت الله قاضی(ره) سرشار از نکات مهم و تکان دهنده است که عمده آنها
نماز است و توسل است.
نماز را بازارى نکنید، اوّل وقت بجا بیاورید و با خضوع و خشوع اگر نماز را تحفّظ
کردید همه چیزتان محفوظ مىماند. و تسبیحه صدّیقه کبرى سلام الله علیها، و آیة
الکرسى در تعقیب نماز ترک نشودآن اهمّ واجبات است.
در مستحبّات ترک تعزیه دارى و زیارت حضرت سیّدالشّهداء مسامحه ننمائید و روضه
هفتگى ولو دو سه نفر باشد اسباب گشایش امور است. و اگر از اوّل عمر تا آخرش در
خدمت آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیرهما بجا بیاورید هرگز حقّ آن بزرگوار
اداء نمىشود. و اگر هفتگى ممکن نشد دهه اوّل محرم ترک نشود.
دیگر آنکه اگر این حرفها آهن سرد کوبیدن است ولى بر بنده لازم است بگویم: اطاعت
والدین، حسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن، وترک خدعه و حیله، و
تقدّم در سلام و نیکوئى کردن با هر برّ و فاجر مگر در جائى که خدا نهى کرده. اینها
را که عرض کردم و امثال اینها را مواظبت نمائید.الله الله که دل هیچ کس را نرنجانید.
ایشان نیز ثلث ما ترک خود را وقف کردند که تحت نظر اوصیا به مصرف عزاداری
ایام تاسوعا و عاشورا برسد.
نشان صبر
از کسی پرسیدند علامت شکیبایی چیست؟ در پاسخ گفت :از ناراحتی خود شکایتی
نکنی و گرفتاری خودت را از دیگران پوشیده بدار.
کشکول شیخ بهایی
بزرگ ترین صبر
از کسی پرسیدند بزرگ ترین شکیبایی کدام است ؟
در پاسخ گفت :دوستی کردن با کسی که اخلاق او با تو سازگار نباشد و از طرفی هم
نتوانی از او جدایی اختیار کنی.
کشکول شیخ بهایی