ابوذر غفاری
ابـن بـابـويـه از عـبـداللّه بـن عـبـّاس روايـت كـرده كـه روزى رسـول خـدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم در مسجد قُبا نشسته بود و جمعى از صحابه در خـدمـت او بـودنـد فـرمـود: اوّل كـسـى كـه از ايـن در درآيـد در ايـن سـاعـت ، شـخـصـى از اهـل بـهـشـت بـاشـد! چـون صـحـابـه اين را شنيدند جمعى برخاستند كه شايد مبادرت به دخـول نـمـايـنـد؛ پس فرمود: جماعتى الحال داخل شوند كه هر يك بر ديگرى سبقت گيرند هـركـه در مـيـان ايـشـان مـرا بـشـارت دهـد بـه بـيـرون رفـتـن آذرمـاه ، او از اهل بهشت است ؛ پس ابوذر با آن جماعت داخل شد، حضرت به ايشان فرمود: ما در كدام ماهيم از مـاهـهـاى رومـى ؟ ابـوذر گـفـت كـه آذر بـه در رفـت يـا رسـول اللّه . حـضـرت فرمود كه من مى دانستم وليكن مى خواستم كه صحابه بدانند كه تو از اهل بهشتى و چگونه چنين نباشى و حال آنكه ترا بعد از من از حرم من به سبب محبّت اهـل بـيت من و دوستى ايشان بيرون خواهند كرد، پس تنها در غربت زندگانى خواهى كرد و تـنـهـا خـواهـى مـرد، و جـمـعـى از اهـل عـراق سعادت تجهيز و دفن تو خواهند يافت آن جماعت رفيقان من خواهند بود در بهشتى كه خدا پرهيزكاران را وعده فرموده .
(معانى الاخبار) شيخ صدوق ص 205 .