بررسی پیدایش واژه استشراق و مستشرق
بررسی پیدایش واژه استشراق و مستشرق
این واژه در آغاز سال 1766م. در موسوعه ای لاتینی، دربارهی «پدر بولینوس» به کار برده شد و یا طبق نظر برخی از نویسندگان، سال 1779 یا1780 اولین کاربرد را در انگلستان داشته است، سپس در سال 1779 به زبان فرانسه و در سال 1838به فرهنگ آکادمی فرانسه و در سال1812م به فرهنگ آکسفورد وارد میگردد.[1] در اینجا لازم به ذکر است که وجود جلوههای گوناگون شرق شناسی در دورههای مختلف تاریخی و مناطق متعدد موجب شده که هر نویسندهای برای استشراق تدریسی خاص ارائه نماید که با مشاهدات و معلومات خودش منطبق باشد؛ به همین دلیل تعریفهای فراوان و متفاوت از سوی دانشمندان ارائه شده است، به گونهای که برخی کارشناسان استشراق، تدوین یک تعریف دقیق و جامع و مانع را برای استشراق محال دانستهاند.[2]
گروهی برآنند که شرق شناسی رسمی از قرن 18 میلادی آغاز شده است؛ زیرا واژه « orientalism » در نیمه دوم قرن 18م. در فرهنگ کشورهای غربی وارد شد. برخی معتقدند که جریان مشرق شناسی از قرن 16 میلادی در اروپا آغاز شده است, زیرا نهادهای شرق شناسی و اسلام شناسی در کشورهای اروپایی و امریکایی در طول چهار قرن اخیر تأسیس شده است. عده ای می گویند که غرب از قرن 14م. پس از جنگ های صلیبی به فکر افتاد تا به جای جنگ نظامی به شناسایی فرهنگ شرق زمین بپردازد تا براساس دستاوردهای پژوهشی شرق شناسی، راههای واقع بینانهتری را برای تعامل با شرق داشته باشد. جمعی مانند رودی بارت و گوستاو دوجا برآنند که غرب در قرن 12 که شکوفایی تمدن اسلامی را در اندلس و انتقام علوم یونان و رم به امت اسلامی را مشاهده کرد، به ترجمه کتب عربی و اسلامی و شرق شناسی اقدام نمود تا از آن دانش عظیم بهرهمند شود؛ به همین جهت گوستاو دوجا نام کتابش را که در سال 1960منتشر کرد، تاریخ مستشرقان در اروپا از قرن 12 تا 19 نهاد.[3]
[1] . قاسم، محسنی مری، رویکرد خاور شناسان، شهریور 1382، شماره 156، ص10.
.[2] ساسی سالم، حاج، الظاهره الاستشراقیه و اثرها فی الدراسات الاسلامیه، ج10، قم: كتابخانه جامع جامعة المصطفی (صلی الله علیه و آله) العالمية، بی تا، ص20.
[3] . ادوارد، سعید، شرق شناسی، ترجمه عبدالرحیم گواهی، بی جا: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بی تا،ص95 (نقل از: نظرات مغرب زمین درباره اسلام در قرون وسطی، چاپ دانشگاه هاروارد، ص72.)