خدایا! به گناه آلوده ام و تو پاک و مطهر هستی!خدایا! تشنه رحمت توام تا از دریای خطاهایم عبور کنم خدایا! بخشایش تو بیکران است این خطاکار را از خاطر مبر!
مولای من! دوست دارم گوشه ای بنشینم و زیر لب صدایت کنم. به گوشه ای خیره شوم و تو هم مقابلم بنشینی و متوجه ات شوم. هی نگاهت کنم و هی گریه کنم؛ آن قدر گریه کنم تا از هوش بروم و بعد به هوش بیایم و ببینم که سرم روی دامان شماست.از بوی خوش و نسیم روح نواز وجودت از خود بی خود شوم. در آغوشت گیرم و تو اشک از چشمانم پاک کنی. سرم روی دامان شماست. از بوی خوش و نسیم روح نواز وجودت از خود بی خود شوم. در آغوشت گیرم و تو اشک از چشمانم پاک کنی . سرم را بر سینه ات قرار دهی و موهایم را نوازش کنی ؛ آن گاه به من وعده شهادت بدهی و من خود را بر بال ملایک ببینم و بشنوم که مرا وعده ی شفاعت می دهی ؛ آن وقت با خیال راحت از آتش عشق تو چون شمع بسوزم و آب شوم و ریو دامنت بریزم و هلاک شوم.
*****
مهربان من! هرکسی به روشی تو را شناخته است و به زبانی از تو چیزی می خواهد و من افتخارم این است که تو را نشناختنم شناختم. فهمیده ام که تو فهمیدنی نیستی و در وهم نمی گنجی . اصلا یک جوری هستی. گاهی اوقات در نهایت ناامیدی به آدم امید می دهی و گاهی در نهایت امیدواری ، تلنگری می زنی که مواظب باش.