عید فطر در روایات
جابر بن عبدالله انصاری از امام باقر(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده:
«چون روز اول ماه شوال شود، منادی ندا میدهد: ای مؤمنان! صبحگاهان به سوی جایزههایتان بشتابید». سپس فرمود: «ای جابر جایزههای خدا، جوایز این پادشاهان نیست». سپس فرمود: آن روز،(عید فطر) روزِ جایزههاست».[۱]
پیامبر خدا(ص) فرمودند:
«فرشتگان در روز عید، سر کوچهها و گذرها میایستند و میگویند: «بشتابید به سوی پروردگار کریم که عطای بسیار میدهد و گناهان بزرگ را میآمرزد».[2]
امام علی(ع) فرمودند:
«این، عیدِ کسی است که خداوند، روزه او را پذیرفته و عبادتش را قبول کرده است و هر روزی که در آن، خدا معصیت نشود، آن روز عید است.»[3]
امام حسن مجتبی(ع) در روز عید به مردمی نگاه کرد که به بازی و خنده مشغول بودند. رو به اصحاب خود کرده، فرمود: «خدای متعال، ماه رمضان را به عنوان میدانی برای مسابقه آفریدگانش آفرید تا به وسیله فرمانبُرداری از خدا، به سوی رضای الهی سبقت بگیرند. گروهی پیش افتاده، برنده شدند و گروهی هم عقب مانده، محروم گشتند. پس شگفت از خنده کننده بازیگر است در روزی که نیکوکاران پاداش مییابند و کوتاهی کنندگان، ناکام میشوند. به خدا سوگند، اگر پرده کنار رود، نیکوکار سرگرم نیکوکاری خود خواهد شد و بدکار، گرفتار بدکاری خویش».[4]
امام رضا(ع) فرمود:
«روز فطر، از آن جهت عید قرار داده شده است که مسلمانان، اجتماعی داشته باشند که در آن روز گرد هم آیند و برای خدا بیرون آیند و او را بر نعمتهایی که به آنان داده شده است، بستایند و روز عید، روز تجمع، روز خوردن روزه، روز زکات، روز شوق و روز نیایش است؛ و برای آن که اولین روز از سال است که خوردن و آشامیدن در آن حلال است؛ چرا که ماه رمضان، اولین ماه سال نزد اهل حق (شیعیان اثنی عشری) است. پس خداوند، دوست داشت که در چنین روزی، همایشی داشته باشند تا خدا را حمد و ستایش کنند و در این روز، تکبیر در نماز، از آن روی بیش از روزهای دیگر قرار داده شده که تکبیر، بزرگداشت خداوند و ستایش و ثنای او بر نعمت هدایت است، آن گونه که خداوند فرموده است: «تا خداوند را بر این که هدایتتان کرد، بزرگ بدارید و باشد که شکر گزارید». و در آن روز، دوازده تکبیر قرار داده شده است؛ چون در هر دو رکعت، دوازده تکبیر است هفت تکبیر در رکعت اول و پنج تکبیر در رکعت دوم قرار داده شده و آن دو، یکسان نشدهاند؛ چرا که مستحب است نماز واجب، با هفت تکبیر آغاز شود. از این رو در این جا با هفت تکبیر آغاز شده است. و در رکعت دوم، پنج تکبیر است؛ چرا که تکبیرة الاحرام نمازها در شبانه روز، پنج تکبیر است، و برای این که تکبیرها در هر دو رکعت، فرد فرد باشند.»[5]
منابع:
1.کلینی، الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۷، ص۶۵۰.
2.نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۶، ص۱۵۴.
3.نهج البلاغه، حکمت ۴۲۸.
4.صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۷۴
5.صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۲