مشروعيت زكات در شرايع گذشته
نماز و زكات در اديان آسمانى قبل از اسلام مشروعيت داشته و نشان دهنده اهميت اين سنت الهى در آيين توحيدى است .
به اين آيه توجه كنيد:
و نبيناه لوطا الى الارض التى باركنا فيها العالين و وهبنا له اسحق و يعقوب نافلة و كلا جعلنا صالحين ، و جعلنا هم ائمة يهدون بامرنا و او حينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة و كانوا لنا عابدين .
او(ابراهيم ) و لوط را به سرزمين (شام يا بيت المقدس ) برديم آن را براى همه جهانيان با بركت ساختيم ، اسحق و يعقوب را به او بخشيديم و همه آنان را از صالحين قرار داديم . آنها را پيشوايان و رهبرانى قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مى كردند و انجام كارهاى نيك و برپا داشتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كرديم .
ابراهيم قهرمان توحيد بعد از آتش سوزى نمرود ماءمور اقامه نماز و دادن زكات مىشود
ابراهيم (عليه السلام ) از آتش نموردى به طور اعجايب انگيزى نجات يافت و پيروزى شد و دستگاه جبار وقت به كلى روحيه خود را از دست داد، اما دست از شيطنت برنداشت و با اقدام تلافى جويانه اى آن حضرت را به سرزمينى پربركت و حاصل خيز تبعيد كرد، سرزمينى سر سبز و شاداب از نظر مادى و معنوى ، آنجا كه مركز پرورش انبياء و ككانون تربيت آنان بود. نام آن سرزمين گرچه در قرآن مجيد نيامده است . اما با قرائنى مانند آيه اى در سوره اسراء (سبحان الذى اسرى بعبده ليلا من المسجد الاقصى الذيى باركناحوله ) مى تواند بيت المقدس يا شام باشد. به هر حال ابراهيم (عليه السلام ) پس از هجرت ، مشمول مواهب فراوان الهى مى گردد:
1- ابراهيمى كه سال ها انتظار فرزند صالحى را مى كشيد صاحب فرزندانى صالح ، برومند و شايسته همچون اسماعيل ، اسحق و يعقوب گرديد كه هر كدام منصب پيامبرى يافتند و از شخصيت هاى بزرگ اجتماعى شاند.
2- خداوند متعال مى فرمايد علاوه بر مقام نبوت و رسالت مقام امامت را هم به ابراهيم و فرزندانش داديم . و جعلنا هم ائمة ما آنان (ابراهيم و فرزندانش را) پيشوايان مردم قرار داديم تا مردم به آنها در گفتار و رفتارشان اقتدا كنند.
3- سومين امتياز عطا شده به حضرت ابراهيم و فرزندانش آنكه رهبران اجتماعند و مردم را هدايت مى كنند يهدون بامرناو مردم در كارهاى و رفتارشان از آنها اطاعت مى نمايند. در حقيقت نتيجه امامت و هدايت آنان ، راهنمايى و تحقيق بخشيدن به فرمان الهى است كه مردم را با ايصال الى المصلوب به سر منزل مقصود مى رسانند و با هدايت تشريعى و تكوين ، افراد مستعد جامعه را پرورش مى دهند و دستگيرى مى كنند، همچون خورشيد كه با اشعه تابناكش موجودات را تربيت مى نمايد.
امام و رهبران الهى با اجراى برنامه هاى معنوى ، انسان ها را به تكامل مى رسانند و از ضلالت و گمراهى به محيط پاك و نورانى وارد مى سازند.
4- چهارمين موهبت الهى به ابراهيم و فرزندانش اين بود كه خداوند متعال مى فرمايد: ما به آنها كار خير را وحى كرديم ، با نداى آسمانى كارهاى شايسته و پسنديده را الهام كرديم تا بدانيم وسيله هدايت گر جامعه باشند.
5 و 6 - پنجمين و ششمين ويژگى كه خداوند منان به ابراهيم و خاندانش مرحمت كرد، برنامه نماز و زكات بود كه برپاداشتن نماز و پرداختن زكات از جمله دستورات و آيين مذهبى آنان گرديد. اقام الصلوة و ايتاءالزكاة .
براى ما روشن نيست نماز و زكات در شريعت حضرت ابراهيم از نظر كمى و كيفى چگونه بوده است .
ولى آنچه قطعى است و در آن ترديد راه ندارد مشروعيت اصلى نماز و زكات ، در شرايع از از اسلام است . آيه فوق با صراحت ، دليل محكمى است بر اين مدعى و بيانگر اين معنى .
آيه و اوحينا اليهم فعال الخيرات و اقام الصوة و ايتاء الزكاة
(ما كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و اداى زكات را به آنها وحى كرديم ) نيز دلالت مستقيم كتاب وحى (قرآن ) بر پيشينه ديرينه ، تاءديه زكات از مؤ منان در اديان قبل از رسول گرامى اسلام و اهميت اين هديه الهى در آيين توحيدى است . در تورات حضرت موس و انجيل حضرت مسيح (عليه السلام ) اين مطلب به وضوح ديده مى شود كه زكات يكى از برنامه هاى مذهبى آنان براى مردم بوده است .
مشروعيت زكات در كتاب مقدس (عهد عتيق )
در آخر هر سال عشر محصول خود را در همان سال بيرون آورده و در اندرون دروازه هايت ذخيره نماى . ولاوى چون كه به تو حصه و نصيب ندارد و غريب و يتيم و بيوه زنى كه درون دروازه هايت مى باشد، بيايند و بخورند و سير شوند، تايهوه (خدايت ) تو را در همه اعمال كه مى كنى بركت دهد.
مشروعيت زكات در عهد جديد (انجيل )
در انجيل لوقا اشارتى ، مستقيم از حضرت عيسى (عليه السلام ) بر حصت قانون زكات ديده مى شود، آنجا كه مى فرمايد: هر هفته دو مرتبه روزه مى دارم و از آنچه پيدا مى كنم ده يك 10/1 مى هم .
پيامبر بزرگوار اسلام در مورد و جوب زكات دو ماءموريت از جانب خداوند داشت :
1- تبيين جايگاه زكات و بيان مشروعيت آن براى مردم از يكسو
2- ماءمور اجراءفريضه زكات و گرفتن آن از امت اسلامى بدستور خداوند متعال از سوى ديگر كه اى رسول گرامى : اخذ من اموالهم صدقة : زكات اموالشان را بگير، به همين خاطر با تاركين زكات برخورد تند مى كند.
برخورد انقلابى پيامبر اكرم (عليه السلام ) با تاركين زكات
پيامبر اكرم (عليه السلام ) به كسانى كه زكات نمى دادند اجازه نداد در مسجد توقف كنند و نماز بخوانند و فرمان اخراج آنان را از مسجد صادر كرد.
عن ابى جعفر (عليه السلام ) بينا رسول الله (صلى الله عليه وآله ) فى المسجد اذقال : قم يا فلان ، قم يا فلان ، قم يا فلان ، حتى اخرج خمسة نفر، فقال اخرجوا من مسجدنا.
رسول معظم اسلام به كسانى كه زكات نمى دادند، اجازه نمى داد در مسجد براى نماز خواندن توقف كنند، با فرمان ولايتى دستور اخارج آنها از مسجد صادر فرمودند. از حضرت امام باقر (عليه السلام ) روايت شده است كه حضرت ابى جعفر (عليه السلام ) فرمود رسول خدا صلوات الله و آله عليه سه نفر را از مسجد يكى يكى به نام خطاب كردند كه فلان … برخيزند تا پنج نفر، همه را بيرون كرده و فرمودند از مسجد ما بيرون برويد (اجازه نداريد بمانيد) و نماز بخوانيد زيرا شما زكات نمى دهيد
عن ابى جعفر (عليه السلام ) بينا رسول الله (صلى الله عليه وآله ) فى المسجد اذقال : قم يا فلان قم يا فلان ، قم يا فلان حتى اخرج خمسة نفر فقال اخرجوا من مسجدنا لاتصلوا فيه وانتم لا تزكون .
نكته هايى كه از حديث شريف استفاده مى شود:
1- قاطعيت پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله ) در برابر مانعين زكات - به روايت تذيب شيخ طوسى قدس سره و ديگر محدثين بزرگوار- به گونه اى بوده كه هيج ملاحظه و مماشاتى از خود نشان نداد و با صراحت ، امر به اخراج آنان از مسجد فرمود.
2- مانع الزكاة حق ندارد در مسجد درنگ كند، گرچه براى خواندن نماز باشد، حضرت فرمود: نماز نخوانيد در مسجد ما لاتصلوا فيه و انتم لاتزكون ، حال كه شما زكات نمى دهيد در مسجد اجازه نداريد نماز بخوانيد (ممكن است چون زكات نمى دادند نمازشان قبول نبوده است .)
3- پيغمبر خدا (صلى الله عليه وآله ) در مسجد در حضور مردم اين كار حكومتى را انجام داد، با توجه به اينكه كسانى را كه پيغمبر خدا (صلى الله عليه وآله ) از مسجد بيرون كرد، به ظاهر در جرگه مسلمان ها بودند و خود را مسلمان مى دانستند و چه بسا براى خود شخصيت و آبرويى قائل بودند، با همه اين احوال ، هيچ چيز مانع نهى از منكر پيامبر (صلى الله عليه وآله )نگرديد. با همه راءفت و مهربانى كه به امت داشت و همواره در برخوردهاى اجتماعى مراعات آبرو و احترام افراد را مى نمود در اينجا به خاطر جدى بودن موضوع هيچ يك از مسائل اخلاقى جلوى اقدام و انجام وظيفه آن حرت را نگرفت و با صراحت و قاطعيت به تكليف الهى خود عمل كرد و از ملامت ملامت گران بيمى به خود راه نداد.
4- برخورد شخص وجود مبارك پيامبر بزرگوار اسلام (صلى الله عليه وآله ) با افراد مانعين زكات در مسجد، در موقعيت حساس اجتماعى آن روز، مبين اهميت قضيه است و به ما همه مسلمانان آموزش مى دهد و مى فهماند كه مسلمين در هر حال بايد براى هدف مقدسشان در مقابل باطل بايستند و با منكر به مبارزه برخيزند.
وظيفه ما:
قرآن مجيد شيوه رفتارى و گفتارى رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) را براى مسلمانان الگو و اسوه و نمونه بارز اشد على الكفار(سخت گير بودن بر كافران ) قرار داده است . بنابراين بايد در راه مبارزه با فساد اجتماعى ، و عمل به احكام اسلامى كمترين مسامحه و بى تفاوتى از خود نشان ندهيم و اقامه عدل ، اجراى حدود و قوانين اسلامى و حقوق از دست رفته ستمديدگان را وظيفه شرعى دانسته و در راءس همه امور و سرلوحه كارها بدانيم .
همانطور كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) مراعات آداب اسلامى را تحت الشعاع وظيفه نهى از منكر دانست و انجام آن را علي رغم موازين اخلاقى ، به عنوان وظيفه اى الهى بعهده گرفت .
و در برابر تعطيل شدن يكى از واجبات اسلامى و بى اعتنايى به آن ، آنگونه با قاطعيت برخورد كرد.
پروردگارا در برابر وظيفه سنگين امر به معروف و نهى از منكر به ما احساس مسؤ وليت دينى مرحمت فرما.
منبع: زكات براى همه
نام نويسنده : احمد محسنى گركانى