مناجات زینت عبادت کنندگان
حمد و سپاس خدای را آن نخستین بی پیشین را وآن آخرین بی پسین را
خداوندی را که دیده بینایان از دیدارش قاصر آید واندیشه واصفان از نعت او فرو ماند
آفریدگان را به قدرت خود ابداع کرد و به مقتضای مشیت خویش جامه هستی پوشید و به همان راه که ارادت او بود روان داشت و رهسپار طریق محبت خویش گردانید
چون ایشان را به پیش راند کس را یارای واپس گراییدن نبود،و چون واپس دارد کس را یارا ی پیش تاختن نباشد
هر زنده جانی را از رزق مقسوم خویش توشه ای معلوم نهاد آن سان که کس نتواند از آن که افزونش داده اندکی بکاهد و بر آنکه اندکش عنایت کرده چیزی بیفزاید
سپس هر یک از آدمیان را عمری معین مقرر کرد و مدتی محدود که با گام های روز ها و سالهایش می پیماید تا آنگاه که به سر آردش آن سان که چون آخرین گام ها را بر دارد و پیمانه عمرش لبریز شود او را فرو گیرد :یا به ثواب فراوانش بنوازد ،یا به ورطه عقابی خوفناکش اندازد،تا بد کاران را به کیفر عمل خویش برساند ونیکو کاران را به پاداش کردار نیک خویش و این خود عین عدالت اوست
منزه و پاک است نامهای او و نا گسستنی است نعمتهای او
کس را نرسد که او را در برابر اعمالش بازخواست کند و اوست که همگان را به بازخواست کشد
حمد و سپاس خدایی را که اگر معرفت حمد خویش را از بندگان خود دریغ می داشت،در برابر آن همه نعمت ها که از پس یکدیگر به آنها فرو می فرستاد آن نعمتها به کار می داشتند و لب به سپاسش نمی گشادند، به رزق او فراخ روزی می جستند وشکرش نمی گفتند،واگر چنین می بود از دایره انسانیت برون می افتادند و در زمره چارپایان در می آمدند چنان می شدند که خداوند در محکم تنزیل خود گفته است “چون چارپایانند بل از چارپایان هم گمراه تر”
نیایش یکم از صحیفه سجادیه