موقعیت و شخصیت امام علی ابن موسی الرضا (ع)
این از چیزهایی است که تمام مورخان درباره آن اتفاق نظر دارند.
کوچکترین مراجعه به کتابهای تاریخی این نکته را بخوبی روشن میگرداند. حتی مامون بارها خود در فرصتهای گوناگون آن را اعتراف کرده میگفت: رضا(ع) دانشمندترین و عابدترین مردم روی زمین است. وی همچنین به رجاء بن ابیضحاک گفته بود:
«. . . بلی ای پسر ابیضحاک، او بهترین فرد روی زمین، دانشمندترین و عبادت پیشهترین انسانهاست. . . »
مامون به سال 200 که بیش از سی و سه هزار تن از عباسیان را جمع کرده بود، در حضورشان گفت:
«. . . من در میان فرزندان عباس و فرزندان علی رضی الله عنهم بسی جستجو کردم ولی هیچیک از آنان را با فضیلتتر، پارساتر، متدینتر، شایسته تر و سزاوارتر به این امر از علی بن موسی الرضا ندیدم »
موقعیت و شخصیت امام علی ابن موسی الرضا (ع)
این موضوع از مسائل بسیار بدیهی برای همگان است. تیرهگی روابط بین امین و مامون به امام این فرصت را داد تا به وظایف رسالت خویش عمل کنند و به کوشش و فعالیت خویش بیفزایند. شیعیانشان نیز این فرصت را یافتند که مرتب با ایشان در تماس بوده از راهنماییهای ایشان بهره ببرند. پس در نتیجه، امام رضا از مزایای منحصر به فردی سود می جستند و توانستند راهی را بپیمایند که به تحکیم موقعیت و گسترش نفوذشان در قسمتهای مختلف حکومت اسلامی بیانجامد.
در نامهای که مامون از حضور امام تقاضا میکند که اصول و فروع دین را برایش توضیح دهند، ایشان را چنین خطاب میکند: «ای حجتخدا بر خلق، معدن علم و کسی که پیروی از او واجب میباشد. . . » . مامون ایشان را «برادرم» و «ای آقای من» خطاب میکرد.
در توصیف امام، مامون برای عباسیان چنین نگاشته بود:
«. . . اما اینکه برای علی بن موسی بیعت میخواهم، پس از احراز شایستگی او برای این امر و گزینش وی از سوی خودم است. . . اما اینکه پرسیدهاید آیا مامون در زمینه این بیعتبینش کافی داشته، بدانید که من هرگز با او بیعت نکرده مگر با داشتن بینایی کامل و علم به اینکه کسی در زمین باقی نمانده که به لحاظ فضیلت و پاکدامنی از او وضع روشنتری داشته و یا به لحاظ پارسایی، زهد در دنیا و آزادگی بر او فزونی گرفته باشد. کسی از او بهتر جلب خشنودی خاص و عام را نمیکند و نه در برابر خدا از وی استوارتر کسی دیگر یافت میشود. . .
از یادآوری این مطالب به وضوح به خصوصیات امام، موقعیت و منش ایشان پی میبریم، مگر نگفتهاند که: «فضیلت آن است که دشمنان بر آن گواهی دهند»؟
باز از چیزهایی که دلالتبر بزرگی و شوکت امام دارد، روایتی است که گزارش کننده، چنین نقل میکند:
«من در معیت امام بر مامون وارد شدم. مجلس مملو از جمعیتبود، محمد بن جعفر را گروهی از طالبیان و هاشمیان احاطه کرده بودند و فرماندهان نیز حضور داشتند. به مجرد ورود ما، مامون از جا برخاست، محمد بن جعفر و تمام افراد بنی هاشم نیز بر پا شدند. آنگاه امام و مامون در کنار هم نشستند، ولی دیگران همچنان ایستاده بودند تا امام همه را اذن جلوس دادند. آنگاه ساعتی بگذشت و مامون همچنان غرق توجه به امام بود. . . ».
صلی الله علیک یا علی ابن موسی الرضا
منبع :
مقاله، زندگی سیاسی امام هشتم،
شهیدی، سید جعفر؛