این بار بخاطر خودم ...
بچه که بود باباش با داد و بیداد و به زور صبح ها از خواب بلندش میکرد نماز بخونه ،
واسه اینکه صداش رو بخوابونه چشم بسته می رفت سمت آشپزخونه رو صندلی کنار گاز میشست و 5 دقیقه بعد می رفت
می خوابید … که یعنی خوندم…
یک روز باباش مچشو گرفت
از فرداش مهر و میگرفت دستش می رفت تو آشپزخونه دو دقیقه هم شیر آب رو باز میگذاشت
یعنی که دارم وضو میگیرم 5 دقیقه هم چشم بسته و نشسته می خوابید و بعد دوباره می رفت تو رخت خواب.
اما باز هم مچش گرفته شد که چرا دست و صورتم خیس نیست؟
این دفعه صورتش رو هم می شست 5 دقیقه رو هم بیدار می موند اما باز هم نماز نمی خوند
انگار بحث لج و لجبازی شده بود. خودشم نمیدونست باکی با خدا یا با باباش؟
یه روز صبح باباش دیگه صداش نکرد راس همون ساعت چشم هاش رو باز کرد اما هرچی منتظرشد صداش نکرد ،
از خواب بلند شد و رفت سمت آشپزخونه وضو گرفت ، نمازش رو خوند و بعد هم خوابید.
خوابید اما دیگه بیدار نشد اون آخرین نماز صبحی بود که به خواسته ی خودش خونده بود
صبح روز بعد یه زلزله ی شدید همه ی شهرش رو ویرون کرده بود….
قفل بودن یا نبودن...مسئله این است...
پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند.
آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت که: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد
و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی که آن جدول را حل نکنید
نخواهید توانست قفل را باز کنید. اگر بتوانید مسئله را حل کنید می توانید در را باز کنید و بیرون بیایید».
پادشاه بیرون رفت و در را بست. سه تن از آن چهار مرد بلافاصله شروع به کار کردند. اعدادی روی قفل
نوشته شده بود، آنان اعداد را نوشتند و با آن اعداد، شروع به کار کردند.
نفر چهارم فقط در گوشه ای نشسته بود. آن سه نفر فکر کردند که او دیوانه است. او با چشمان بسته در
گوشه ای نشسته بود و کاری نمی کرد. پس از مدتی او برخاست، به طرف در رفت
در را هل داد، باز شد و بیرون رفت!
و آن سه تن پیوسته مشغول کار بودند. آنان حتی ندیدند که چه اتفاقی افتاد!
که نفر چهارم از اتاق بیرون رفته.
وقتی پادشاه با این شخص به اتاق بازگشت، گفت: «کار را بس کنید. آزمون پایان یافته.
من نخست وزیرم را انتخاب کردم». آنان نتوانستند باور کنند و پرسیدند:
پس کعبه کجاست؟
از این به بعد، چه در شب و چه در روز، از ارتفاعات مکه نمی توان کعبه را دید.
برای پیدا کردن جهت دقیق قبله و محل کعبه، کافیست برج ششصد متری مشرف به حرم را دید و به سمت قبله ایستاد. هنگام قنوت و قیام هم، همین برج و ساعت مقابل چشم خواهد بود.
این برج با ۸۱۷ متر ارتفاع، دومین برج بلند دنیاست و ساعت هایی که آلمانی ها برایش ساخته اند با ۴۳ متر در ۴۵ متر مساحت، بزرگترین ساعت دنیاست. هر ساعت، زمان را به وقت گرینویچ و لندن، توکیو، پاریس و نیویورک نشان می دهد.
حاکمان سعودی سی میلیارد دلار برای ساختن آن هزینه کردند و ساختمان برج نیز به هتل و مراکز تبلیغی و دینی اختصاص یافته است.
who is khamenei
تیتر یک معتبرترین نشریه آمریکا آیت الله خامنه ای کیست؟
این نخستین بار است که یک مجله معتبر آمریکایی تیتر اول و مطلب اصلیش را به مرور مواضع و جهتگیریهای رهبر کنونی ایران اختصاص میدهد.
در این شماره از مجله عکس آقای خامنهای را بر روی جلدش چاپ کرده است که این کار نیز در این نشریه بی سابقه بوده است که چهره ای سیاسی را به صورت تکی و تمام صفحه چاپ کند.
گدین روز، مدیر مسول این مجله گفت است: علت اختصاص مطلب اصلی این شماره نشریه به آیتالله خامنهای آشنایی بیشتر مخاطبان آمریکایی از رهبری ایران است که “قدرت سیاسی بسیار دارد و تصمیمات و سخنانش با پیامدهای مهم منطقهای و بین المللی همراه است.”
این مجله تیزهوشی و مدیریت بالای آیت الله خامنه ای را مانع تحققق اهداف غرب در مقابل ایران دانسته است.
چندی پیش نیز بی بی سی در مطلبی با عنوان آیت الله خامنه ای مرد فضا های خالی ایران نوشته بود آنچه آیت الله خامنه ای را از بسیاری از رهبران و حاکمان تاریخ معاصر ایران متمایز می کند، نگاه منطقی و عملگرایانه او به سیاست است.
پیوند مردم با روحانیت پشتوانه اساسی نظام و دولت است.
دولت جدید می تواند با برنامه ریزی شایسته و نگاهی ژرف از توانمندی و ظرفیت های بالای حوزه های علمیه برای پیشبرد اهداف خود در مسائل فرهنگی، دینی، اجتماعی و سیاسی در راستای ارزش های انقلاب اسلامی استفاده کند. بی شک از حجت الاسلام حسن روحانی به عنوان فرزند حوزه انتظاری غیر از این نیز وجود ندارد
پیوند مردم با روحانیت نقطه مثبتی است برای رساندن دولت به اهداف خود مخصوصا در این دوران که مردم از فشارهای مالی و اقتصادی و تأثیرات تحریم های ظالمانه دولت های استکباری بر علیه ایران اسلامی در رنجند، بدون تردید تأثیر مراجع و روحانیت در همراه ساختن مردم با نظام به عنوان یک پشتوانه اساسی مورد تأکید و موضوعی ضروری است.
فرهنگ بستر اصلی توسعه و پیشرفت محسوب می شود و حوزویان بعنوان متولیان و دیده بانان فرهنگ دینی نقشی مؤثر در ترویج فرهنگ دینی که برگرفته از آموزه ها و تعالیم مکتب اهل بیت است، دارند خصوصا در این زمان که غارت و تهاجم فرهنگی از آسیب های جامعه اسلامی است و رهبری معظم انقلاب نیز بارها بر ضرورت گسترش و تبیین تعالیم اسلام ناب محمدی تأکید نموده اند، نقش آفرینی بیش از پیش روحانیان در ترویج فرهنگ، منش و اخلاق اسلامی بر اساس تعالیم مکتب اهل بیت امری لازم است.
دولت باید کابینه ای از افراد توانمند در حوزه های تخصص آنان را به مجلس معرفی نماید و نمایندگان نیز با بررسی های دقیق و جامع و کارشناسانه و به دور از هرگونه حب و بغض های سیاسی و جناحی شرایط و ویژگی های افراد پیشنهادی را سنجیده و با ارائه نظرات موافق و مخالف وزرایی دلسوز ، کارامد، پایبند به قانون در عمل و گفتار و وفادار به نظام و انقلاب و آگاه و متخصص به حوزه فعالیت خود را انتخاب نموده و دولت را در رسیدن به اهدافش یاری نمایند که تعامل و همفکری و همکاری قوا خصوصا قوه مجریه و مقننه به نفع ایران و انقلاب و مردم خواهد بود
دستگاه های فرهنگی کشور اعم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و … باید با همکاری و یاری حوزه های علمیه مردم را با فرهنگ ناب محمدی آشنا کرده و احتمال استحاله فرهنگی و جانشین شدن و نقش آفرینی بدعت ها به جای سنت ها را از میان بردارد.
** سخنان آقای ابوالفضل خراسانی **
استاد حوزه و دانشگاه - از اساتید سطح 3 مؤسسه آموزش عای حوزوی فاطمیه دامغان
عضو هیأت علمی و معاون پژوهشگاه علوم وحیانی معارج وابسته به بنیاد بین المللی اسراء
تخریب بقیع، خود یکی از دلایل بر حق بودن مذهب ماست.
بسم الله الرحمن الرحیم:
وَ كَذلِكَ أَعْثَرْنا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ لا رَيْبَ فيها إِذْ يَتَنازَعُونَ بَيْنَهُمْ
أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْياناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذينَ غَلَبُوا عَلى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ
عَلَيْهِمْ مَسْجِداً(21-کهف)
ترجمه:بدينسان كسانى را از آنها مطلع كرديم تا بدانند كه وعده خدا حق است، و در رستاخيز ترديدى نيست،
وقتى كه ميان خويش در كار آنها مناقشه مىكردند، گفتند بر غار آنها بنائى بسازيد پروردگار به كارشان داناتر است،
و كسانى كه در مورد ايشان غلبه يافته بودند گفتند بر غار آنها مسجد و عبادتگاهی خواهيم ساخت.
نکات مورد نظر در این ایه:
1-پیروان دین الهی حضرت عیسی علیه السلام،نماز می خواندند و مکانی برای سجده داشته اند که دلالت بر نماز خوان بودن ان ها دارد.
2-بهترین پیشنهادی که برای حفظ اصحاب کهف داده شد،توسط موحدین ان زمان یعنی مسیحیون داده شد.
3-ساختن مسجد بر قبر ها هیچ اشکالی ندارد و عمل موحدین بر ان بوده است.
4-استفاده از کلمه ی مسجد برای ساختمان قبر ان ها،واگر مسجد ساختن جایز نبود،میشد از کلمه معبد استفاده کرد.
5-بنای بر قبور مومنین و موحدین،سبب تقویت ایمان به رستاخیز و خداوند متعال مس=یشود.
6-تکریم از اولیای الهی جایز است و جایز است برای این تکریم،مکانی رفیع الشان برای انان ساخت.
کلید طلایی
حالا ١٠ کلید طلائی برای خلق زندگی که آرزویش دارید و نحوه آشکار ساختن سرمایههای درونی:
** قدرت برتری را انتخاب کنید که حقیقتاً و کاملاً شما را دوست میدارد و به شما عشق میورزد.
کسی که قلباً به شما علاقه دارد و میخواهد تا شما از تمام خوشیها و ثروتهای جهان بهرمند گردید.
** هنگام طراحی نقشه رسیدن به موفیت، بهتر است از خوش بینی و توانمندی کمک بگیرید.
یک تصویر ذهنی کاملاً روشن از آرزوهایتان مجسم کنید و سعی کنید در این راه دقیق، روشن و منحصر بفرد عمل کنید.
** هر زمان و هر لحظه حس کامیابی خود را زنده نگه دارید.
اجازه ندهید افکاری نظیر کمبود، محدودیت، و یا چشم و هم چشمی به ذهنتان وارد شوند.
فقط با این حقیقت روبرو شوید که فراوانی بیحد و حصری در کائنات وجود دارد که برای همه افراد از جمله شما کفایت خواهد کرد.
** در افکار، گفتار و رفتار خود عقاید نیرومند، مثبت، و پشتوانه دهنده را به کار بندید.
** طبق چیزی که اعتقاد دارید درست است، عمل کنید.
مطمئن باشید به هر چیزی که فکر میکنید، گسترش پیدا خواهد کرد؛ جایی که توجهتان را به آن معطوف میکنید،
باید درست همان جایی باشد که آرزوهایتان در آن قرار گرفتهاند.
** زمانی که در مورد مسائل مالی صحبت میکنید همیشه از “حداقل” و یا “بیشتر” نیز استفاده کنید.
به عنوان مثال: “من هر ماه میتوانم حداقل ١٠٠ هزار تومان و یا بیشتر پس انداز کنم.” به حقایق مالی خود “و یا بهتر” اضافه کنید.
سعی نکنید انرژیهایی که از سوی کائنات به سمت شما روانه هستند را محدود کنید.
خوشبختی یعنی ...
کسانی که زندگی خود را وقف بدست آورن منافع مادی و ثروت کرده اند به شما خواهند گفت:
که احساس خوشبختی را در اموال خود نمی یابند.
خوشبختی هرگز انعکاس ثروتهای مادی یک شخص نیست،
بلکه انعکاس ثروتهای معنوی و احساسی او است.
خوشبختی انعکاس تعداد روابط دوستانه ای است که هر کس می تواند داشته باشد،
انعکاس تعداد افرادی است که در طول زندگی خود توانسته خوشبخت و هدایت کند،
و نتیجه قدرشناسی از داشته ها است و نه میزان نارضایتی از نداشته ها.
قدردان داشته هایتان در زندگی باشید
و تا می توانید در خوشبختی و هدایت دیگران تلاش کنید
و زندگیتان را بخاطر آنچه که هم اکنون هست دوست بدارید.
حفظ بركات ماه رمضان، ماه نیایش
بدون ترديد يك ماه روزهداري و مبارزه عملي با هواهاي نفساني، تأثير بسيار عميقي در روح و روان و سلامت جسماني انسان دارد؛ اما چه كنيم روزه ما اثرش بر نفس و جان باقي بماند؟
در مرحله نخست بايد بكوشيم تا روزه ما كامل و واقعي باشد و آن گاه اثر آن تا سال آينده، بلكه براي هميشه، باقي ميماند.
امام جعفر صادق عليهالسلام ميفرمايد: «هرگاه روزه دار هستي، پس بايد گوش و چشم تو از حرام به دور و جوارح و اعضاي تو از زشتيها پاك باشد و بايد كارهاي بيهوده و لغو را از خود دور كني… لازم است بر تو حلم و وقار و خشوع روزه واقعي [زيرا روزهدار واقعي كسي است كه] كاملاً مراقب و مواظب تمامي شئون زندگياش باشد تا كوچكترين نواقص شرعي، عرفي و اخلاقي از او مشاهده نگردد… روزهدار بايد در حد امكان، سكوت و خاموشي را اختيار كند؛ مگر ذكر خدا و بيان نيازمنديهايش؛ از قهقهه و بلند خنديدن بپرهيزد؛ زيرا خداوند بر خندههاي قهقهه خشم دارد».1
از اين سخنان پر معناي امام صادق عليهالسلام، استفاده ميشود كه روزه وقتي كامل است و ما روزهدار واقعي محسوب ميشويم كه اين عمل، فقط خودداري از خوردن و آشاميدن نباشد؛ بلكه همه اعضا و جوارح ما روزهدار باشند و چنين روزهاي، كامل و واقعي است و طبعاً اثر آن پايدار خواهد بود. علاوه بر آن چه گفته شد، دو عمل مهم ديگر بايد انجام دهيم تا اثر روزه تا ماه مبارك رمضان بعدي باقي بماند كه عبارتند از:
1. پرهيز از آن چه كه موجب زايل شدن اثر روزه ميشود. علت غايي روزه، دستيابي به «تقوا» (دوري از گناه) است؛ زيرا گناه با هدف روزه منافات دارد و ما هنگامي ميتوانيم از اثر روزه (تقواي الهي)به طور مستمر بهرهمند شويم كه رفتارمان، همسو و هم جهت و در راستاي پرهيزگاري باشد.
2. علاوه بر اجتناب از گناه، بايد ارتباط خود را با آن چه در ماه مبارك رمضان انجام دادهايم، قطع نكنيم؛ يعني براي تقويت آثار روزه، گاهي روزه بگيريم؛ البته اين روزهها واجب نيست؛ ولي از نظر كيفيت بايد به همان صورتي باشد كه در ماه مبارك رمضان روزه ميگيريم؛ يعني، همه اعضا و جوارح ما روزه باشند.
بنابراين، استواري عمل و مداومت بر آن، موجب ميشود تا اثر آن عمل باقي بماند. امام باقر عليهالسلام فرمود: «دوست داشتنيترين عمل نزد خداوند، عملي است كه بنده آن را ادامه دهد؛ هر چند اندك باشد».2 و يكي از دلايل استمرار عمل، حفظ و بقاي اثر آن است. از نظر علمي و تجربي نيز اين حقيقت ثابت شده است كه براي ماندگاري يادگيري و نهادينه شدن صفات اخلاقي و معنوي، يك فرآيند دو مرحلهاي را بايد طي كرد؛ شكلگيري و تثبيت و بقا.
هر مهارتي كه انسان به دست ميآورد، براي تثبيت و بقاي آن، بايد ارتباط خود را با آن مهارت - اگر چه به صورت اندك - حفظ كند. اين مطلب در مورد مسائل معنوي و اخلاقي نيز صدق ميكند؛ يعني اگر بخواهيم اثرات ماه مبارك رمضان، نه تنها تا ماه رمضان بعدي حفظ شود، بلكه به عنوان يك سرمايه معنوي براي هميشه باقي بماند، بايد ارتباط خود را با اين ماه حفظ كنيم. نگه داشتن اين ارتباط، ممكن نيست؛ مگر با انجام دادن همان اعمالي كه در ماه رمضان انجام ميداديم.
از اين رو، توصيه ميشود كه بعد از ماه مبارك رمضان، گاهي روزه بگيريد و تلاوت قرآن را - هر چند روزي يك صفحه - قطع نكنيد و دعاهاي مربوط به ماههاي بعد از رمضان را هر روز بخوانيد؛ سيره عملي بزرگان دين - مانند پيامبر و ائمه عليهمالسلام همواره اين بود كه بعضي از روزها را روزه ميگرفتند و توصيه ميكردند كه حداقل هر ماه سه روز، روزه بگيريد (اول، وسط و آخر ماه) و حداقل هر روز پنجاه آيه قرآن را تلاوت كنيد و… . اين سيره و سفارشها، براي استمرار و بقاي آثار ماه مبارك رمضان و تبديل آن حالات معنوي، به صفات و ملكات ماندگار و هميشگي است؛ به گونهاي كه اين آثار، جزء وجود و شخصيت انسان شود و همواره رفتارهاي او را تحت تأثير قرار دهد.
1. بحارالانوار، ج 96، ص 292.
2. اصول كافي، ج 3، ص 129، ج2.
تلنگری در شب بندگی
جمله ای الهام بخش
درخشش آفتاب بامدادی فطر بر اینه جلا یافته دلتان مبارک باد
رمضان دعوتی است به بازیافتن خود گمشده و ضیافتی است برای تناول از مائده تقوا که پایان این مهمانی خدایی عید فطر است.
فطر چیدن میوههایی است که از فطرت میجوشد و سپاس نعمتی است که در رمضان نازل شده است.
پیروزی بر خصم درون جشنی روحانی دارد به نام عید فطر که میثاق بستن با فطرت را از سوی روزهداران مجاهدهگر اعلام میدارد.
عید فطر روزی است که همه مسلمانان جهان در کنار یکدیگر به نماز میایستند و به عبادت خداوند متعال میپردازند و کام خویش را با حلاوت ذکر او شیرین میکنند.
عید فطر حکایت از پیوند معنوى انسان با خداى خویش دارد.
در روز عید فطر گویى یک مسلمان از نو متولد مىشود چرا که طبق گفتار امیر مؤمنان (ع) روزهداران در شب عید فطر از تمام آلودگىها و پلیدىها پاک شده اند و کمترین پاداش خود را که پاکى و پاکیزگى است دریافت نموده اند
شعار تکبیر، تحمید و تقدیس از جمله اعمالى است که به روز عید جلوه خاصى مىبخشد
عید فطر روزی است که فطرت آدمی به واسطه 30 روز اخلاص شکوفا شده و به معطر کردن فضای زندگی انسان میپردازد.
فطرت چه عطر دل انگیز و روح افزایی دارد و عید فطر عید زیباییهای معنوی و عید بشارت و عید سعادت است.
عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و مهر قبولی انفاقهای به قصد قربت و در حقیقت پایاننامه دوره ایثار و گذشت است.
عید میعادی در زمان و فطر میثاقی با فطرت است زیرا رمضان دعوتی به بازیافتن خود گمشده است.
عید فطر ضیافتی برای تناول از مائده تقوا، عید توفیق بر طاعت و اطاعت، عید توبه و تهذیب نفس، عید ذکرهای شبانه، عید مهار خواستهها و خودخواهیها و عید محرومان و گرسنگان است.
بقلم فائزه
شب قدر، شب پیوند الهی
شب 21 از دو جهت دارای اهمیت است: 1- شهادت حضرت علی (ع) 2- یکی از لیالی قدر بودن که درک و معرفت آن موجب می شود ره صد ساله در یک شب پیموده شود شب قدر، شب تفکر در مورد خویشتن است.
** حضرت علی شخصیت الهی در کالبد انسانی است که هنوز بشریت نتوانسته است به قدر و منزلت او پی ببرد. شخصیتی که تمام صفات خالق در حد مخلوق به طور کامل و جامع در او وجود دارد. شخصیتی که حتی از سوی دشمنان خویش با تعابیری زیبا و واقعی توصیف می شود. شخصیتی که افضل من الاشیا است اما خود را بنده ای از بندگان رسول خدا معرفی می کند.
علی (ع) شخصیتی است که پیامبر در معراج دیدند که جایگاه علی در نزد آسمانیان کمتر از زمینیان نیست که ملائکه در آسمان تمثالی از علی را بخاطر حب به او در آسمان دارند.
علی در زهد، تقوا و علم منحصر بفرد است. علی شخصیتی است که بخاطر حفظ اسلام ردای خلافت را پذیرفت. علی در کلیه آزمون های قبل و بعد از رحلت پیامبر سرافراز و سربلند فارغ التحصیل شد.
على از آن نظر محبوب است كه پيوند الهى دارد. دلهاى ما به طور ناخودآگاه در اعماق خويش با حق پيوستگى دارد و چون على را آيت بزرگ حق و مظهر صفات حق مى يابند به او عشق مى ورزند. در حقيقت پشتوانه عشق على پيوند جانها با حضرت حق است كه براى هميشه در فطرتها نهاده شده و چون فطرتها جاودانى است مهر على نيز جاودان است.
در یک کلام علی یعنی وجود علوی در سایه تعالیم نبوی برای پیوند سرمدی
** چگونه شب قدر را درک کنیم که تمام گناهان انسان حتی اگر به اندازه ستارگان آسمان و به سنگینی کوهها باشد بخشیده شود؟
1- آشتی با خداوند: مثل آشتی یک فرزند با والدین، برای خداوند ناز کنیم مثل یک کودک خردسال
2- رو راست بودن با خداوند، اهل کلک نباشیم، از طرفی آمرزش بخواهیم اما ازطرفی همچنان ربا، دروغ ، بی احترامی و … در زندگی ما جاری باشد.
3- دعا نمودن، یعنی درخواست از خدا داشتن، اظهار محبت به او نمودن
4- شب قدر باید ظرف وجودی و درونی خود را پاک کنیم و به اندازه ظرفیت خود رحمت الهی را دریافت کنیم. شب قدر، شب افاضه رحمت الهی است اما بین رحمت الهی و ظرفیت انسانی سنخیت و ارتباط وجود دارد. که باید از خداوند بخواهیم ظرف ما را به اندازه صالحان درگاه خود قرار دهد.
5- شب قدر، شب پذیرش و آمادگی رحمت الهی است. اما به شرط که طهارت باطنی که همان رشد و کمال معنوی است را در خود ایجاد نماییم. شب قدر ، شب انس با خداست. یعنی تسلیم او بودن دل از غیر او بریدن. وتنها عاشق او باشیم. تا حب الهی ایجاد نشود حب عبادت معنا نمی یابد..
شب قدر یعنی صفاتی مثل سوء ظن، بداخلاقی، حسادت، تهمت، غضب و… که مزرعه شیطان است را از خود دور نماییم. زیرا چه بسا یک صفت رذیله مثل تند خویی و بداخلاقی 20 سال توفیق رسیدن به سعادت و هدایت را از انسان سلب می نماید.
شب قدر دعوت خداوند از بندگان برای رجوع به خویش و اظهار پشیمانی از گناهان خویش است.
شب قدر کیمیاترین شب سال است که تمام مقدمات برای آمرزیده شدن فراهم است.
شب قدر، شب سرنوشت و تقدیر است. شب تسلیم و ارتقا و رشد است.
بقلم فائزه
شب قدر وقت شناخت قدر خویش است
عظمت و فضیلت این شب بر سایر شبها را از این امور میتوان به دست آورد:
۱) آمرزش گناهان:
پیامبر خدا(ص) در تفسیر سوره «قدر» فرمودند:
«هر کس شب قدر را احیا بدارد و مؤمن باشد و به روز جزا اعتقاد داشته باشد، تمامی گناهانش آمرزیده میشود.»
۲) قلب رمضان:
امام صادق(ع) فرمودند:
«از کتاب خدا استفاده میشود که شماره ماههای سال نزد خداوند، دوازده ماه است و سرآمد ماهها ماه رمضان است و قلب ماه رمضان لیلة القدر است.»
۳) نزول قرآن:
طبق روایات، مجموع قرآن در شب قدر دفعی و یکباره بر پیامبر (ص) نازل شده است. این نزول دفعی و یکباره قرآن است، اما نزول تدریجی قرآن طی 23 سال دوران نبوت پیامبر گرامی(ص) به صورت الفاظ نازل شده است.
4) برتر از هزار ماه:
نزول همهی ملائکه و روح در شب قدر بر زمین و سلام دادن بر بندگان خدا نشانه شرافت آن بر هزار ماه است.
امام باقر(ع) فرمودند:
«عمل صالح در شب قدر از قبیل نماز، زکات و کارهای نیک دیگر بهتر است از عمل در هزار ماهی که در آن شب قدر نباشد.»
فرصت شب قدر را غنیمت بدانیم
شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل. این شب بهترین فرصت است تا خوبیها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین و صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم.
در شب قدر که شبزندهداری میکنیم، خداوند نام ما را در گروه نیکبختان ثبت میکند و آتش جهنم را بر ما حرام میسازد. آیا توفیقی بالاتر از این هست که آتش جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزدیکتر شویم؟
دعاهای شبهای رمضان مجموعهای است روشنیبخش که با تکرار تلاوت آنها، آموزشهای آنها به صورت هدفهایی برای ما در میآیند. پس هنگام خواندن این ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش و کوشش به سوی این هدفهای مطرحشده در دعاها گام برداریم.
آثار و برکات امر به معروف و نهی از منکر
الف - برکات معنوی
1- نجات از قهر خدا
امیر المومنین (علیه السلام) فرمودند: هر کس منکر و خلافی را دید و قلباً از آن نا راحت شد، همانا از قهر خدا نجات پیدا کرده وتن به سلامت برده است؛ و هر کس با زبان از کار خلاف نهی کرد، به پاداش رسیده است.
2- بهره از الطاف خدا
هر کس با شمشیر و قوت و قدرت برای عزت کلمه الله قیام کند ، به واقعیت الطاف الهی رسیده است.
هرکس بدعتگزاری را با نهی از منکر بترساند، خداوند قلبش را از ایمان پرکند؛ ولی اگر نسبت به او نرمش نشان دهد، قانون خدا را تحقییر کرده است.
3- نشانه بهتر بودن
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : بهترین مردم کسی است که مردم را به معروف دعوت کند.
و برعکس اگر کسی در برابر معروف و منکر هیچ گونه احساسی نداشته باشد، انسانیت او دگرگون شده است؛ بنحوی که دیگر حرف خیری را نمی پذیرد.
4- اثر امربه معروف در خود انسان
حضرت علی (علیه السلام) به فرزندش فرمودند : امربه معروف کن تا اهل معروف باشی.
آری ! همان گونه که هر کس لباس می شوید، دست خودش نیز پاک می شود، کسی که مردم را به خیر دعوت می کند ، به طور طبیعی سعی می کند تا خودش نیز به آن کار عمل کند که به دیگران سفارش می کند.
5- شرکت در همه ثوابها
در روایات متعدد می خوانیم : هر کس مردم را به کار خیر راهنمائی و سفارش و دعوت کند و مردم به خاطر دعوت او آن کار را انجام دهند ، دعوت کننده در پاداش شریک می شود؛ بدون آنکه از اجر دیگری کاسته شود.
هرکس دیگری را به کار خیر راهنمائی و سفارش و با دعوت او آن کار را انجام دهند، دعوت کننده در پاداش شریک می شود؛ بدون آنکه از اجر دیگری کاسته شود .
هر کس دیگری را به کار خلاف و انحراف دعوت کند، در کیفر مفاسد او شریک است . بنابراین، کسی که امر به معروف می کند ، در پاداش همه کارهایی که مردم به خاطر دعوتش انجام می دهند شریک است.
ب- برکات اقتصادی
خداوند در قرآن می فرماید: اگر مردم مناطق ایمان آورند و تقوا پیشه کنند ( که یکی از مصادیق تقوی امر به معروف و نهی از منکر است) به طور قطع از آسمان و زمین برکاتی خواهیم گشود .
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: با امر به معروف و نهی از منکر، کسبها حلال و زمین ها آباد می شود.
و در جای دیگر می فرمایند : مقدار باران در هر سال یکسان است؛ ولی اگر مردم گناه کردند ، خداوند مسیر باران را تغییر می دهد. سپس ایشان برای هر گناهی آثاری را بیان فرمودند:
- اگردر جامعه زنا زیاد شود، سکته و مرگ ناگهانی زیاد می شود.
- اگر کم فروشی رایج شود، قحطی پیدا می شود .
- اگر زکات پرداخت نشود، برکات زمین کم می شود .
- اگر پیمان شکنی و بی وفایی زیاد شد، دشمن غالب می شود.
- اگر صله رحم قطع شود، اموال به دست نااهلان می افتد.
- اگر امر به معروف ونهی از منکر ترک شود، اشرار بر مردم تسلط می یابند؛ بنحوی که فریادها بی اثر می شود.
ج- برکات اجتماعی
قرآن، جامعه ای را رستگار می داند که گروه ویژه ای برای امر به معروف ونهی از منکر داشته باشد.
در آیه دیگری می فرماید : نشانه بهترین جامعه آن است که امربه معروف و نهی از منکر در آن زنده باشد.
صالحانی راکه ما در هر نماز با جمله (( السلام علینا و علی عبادالله الصالحین)) بر آنان سلام می فرستیم، کسانی هستند که امر به معروف و نهی از منکر می کنند.
در آیه دیگری می خوانیم : هنگام عذاب ، تنها ناهیان از منکر نجات پیدا می کنند و بقیه مردم خواه گناهکار و خواه افراد ساکت و بی تفاوت گرفتار قهر خدا می شوند.
امام باقر (علیه السلام) درباره امر به معروف و نهی از منکر فرمودند : هرکس آن دو را یاری کند خداوند به او عزت می دهد. هر کس خوارشان کند ، خدا او را خوار می کند.
د - برکات سیاسی
حضرت امیر (علیه السلام) فرمودند: پشتوانه مومنان و وسیله تحقیر کفار، امربه معروف ونهی از منکر است.
اگر امر به معروف نهی از منکر نشود، بتدریج اشرار بر شما حاکم خواهند شد و کار به جایی خواهد رسید که خوبان شما هر چه فریاد زنند، پاسخی نشنوند.
در روایت دیگری می خوانیم: اگر امر به معروف و نهی از منکر نکنید و پیرو اهل بیت پاک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نباشید، خداوند اشرار را بر شما مسلط خواهد کرد وچنان در فشار قرار خواهید گرفت که هر چه خوبان شما دعا کنند، مستجاب نشود .
حق به حقدار می رسد
جمله دیگر در باره نقش امر به معروف ونهی از منکر، در سالم نمودن قوه قضائیه است؛ آنجا که می فرماید : و ترد المظالم ؛ با امر به معروف و نهی از منکر حق به صاحبش بر می گردد. آری! اگر مردم اطلاعات صادقانه ی خود را به عنوان شاهد در اختیار قاضی و دادستان قرار دهند و مسئولان قضایی را آگاه کنند ، بسیاری از ظلمها قابل برگشت است.
اگر هر کس در برابر ظلم به وظیفه خود عمل کند، ظالم میدانی برای ظلم کردن نمی یابد و قهراً حق ها به صاحبش بر می گردد.
امام صادق(علیه السلام) به یکی از یاران خود فرمودند: اگر شما دور بنی عباس را نمی گرفتید ، آنها ما را خانه نشین نمی کردند. سکوت شما ما را خانه نشین کرد.
اگر امروز همه کشورهای اسلامی بر سر اسرائیل غاصب فریاد زنند، او مناطق تحت اشغال خود را به اعراب پس می دهد.
گردآورنده: حجت الاسلام منصور کوهی
مسئول روابط عمومی اداره اوقاف و امور خیریه دامفان
محبوب رسول خدا صلی الله علیه و آله
از راه های شناخت عظمت و برتری یک انسان این است که محبوب انسان های برتر و با فضیلت باشد . در عالم هستی برتر از خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله نداریم و حسن بن علی علیهما السلام سخت محبوب پیغمبر گرامی اسلام بود و این محبت و دوستی را در گفتار و کردار خویش ظاهر، و به اصحاب خود
می فهماند . بخاری از ابی بکر نقل می کند که گفت: «رایت النبی صلی الله علیه و آله علی المنبر والحسن بن علی معه وهو یقبل علی الناس مرة وینظر الیه مرة ویقول: ابنی هذا سید ; دیدم نبی اکرم صلی الله علیه و آله را که بر فراز منبر بود، و حسن بن علی هم با او بود . او گاهی به مردم رو می کرد و گاهی به حسن، و می فرمود: این فرزند من [سید و] آقاست .» و می فرمود: «من احب الحسن والحسین فقد احبنی ومن ابغضهما فقد ابغضنی ; هر که حسن و حسین را دوست بدارد، مرا دوست دارد، و هر که با آن دو دشمنی کند با من دشمنی کرده است .»
در این حدیث علاوه بر محبوبیت امام حسن علیه السلام در نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله که خود نشانه فضیلت است، محبت او و برادرش حسین علیه السلام معیار فضیلت و خوبی ها قرار داده شده است، چنان که دشمنی آن دو، نشانه مبغوضیت نزد رسول خدا و پلیدی است .
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در جای دیگری فرمود: «هما سیدا شباب اهل الجنة وهما ریحانتی ; آن دو (حسن و حسین) آقای جوانان بهشت و ریحانه من هستند .»
عبادت و خوف از خدا
بندگی رمز پیشرفت اولیاء الهی و زمینه ساز رسیدن به اوج کمالات و فتح قله سعادت است . با عبادت، انسان محبوب خدا شده و به او تقرب می یابد .
اگر ایوب و داوود و دیگر پیامبران الهی مدال افتخار دارند، به خاطر بندگی خداست که خداوند با عبارت «نعم العبد» آنان را ستوده است . و اگر خضر نبی علم لدنی داشت و پیغمبر اولوالعزمی همچون موسی علیه السلام شاگردی او می کرد و جدایی از او را تلخ ترین حادثه زندگی می دانست، در اثر بندگی او بود . قرآن کریم نام حضرت خضر را نیاورد بلکه فرمود: «فوجدا عبدا من عبادنا» ; «بنده ای از بندگان ما را یافتند .» که نشان دهنده مقام بندگی و عبودیت در پیشگاه خداوند است . و اگر پیامبر خاتم، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله به اوج قله مکاشفه و دریافت آخرین دین الهی دست یازید، بر اثر بندگی بود، از این رو در شبانه روز حداقل ده نوبت عرضه می داریم: «اشهد ان محمدا عبده ورسوله; شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله بنده و رسول خداست .» خداوند هدف از آفرینش انسان را بندگی می داند و می فرماید: «ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون » ; «من جن و انس را نیافریدم جز برای این که عبادت کنند .»
راستی بندگی چه اکسیری است که در دسترس همگان قرار دارد، ولی اکثر مردم از آن بی خبر و نسبت به آن بی توجه اند . در حالی که تمام عزت ها، سربلندی ها و افتخارها، زیر سایه بندگی است .
امام مجتبی علیه السلام می فرماید: «اذا اردت عزا بلا عشیرة، وهیبة بلا سلطان فاخرج من ذل معصیة الله الی عز طاعة الله (14) ; هرگاه اراده عزتی بدون دار و دسته، و هیبتی بدون سلطنت داشتی، از خواری معصیت الهی بیرون آمده، به سوی عزت طاعت خداوند رو کن .»
از مصادیق کامل بندگان مقرب الهی، امام حسن مجتبی علیه السلام است که در تمام حالات رو به سوی خدا داشت، خود را در محضر او می دید و خوف عظمت الهی سراسر وجود او را پر کرده، و تمام هستی او را فرا گرفته بود .
مترسک ...
از مترسکی سوال کردم: آیا از تنها ماندن در این مزرعه بیزار نشدهای ؟
پاسخم داد : در ترساندن دیگران برای من لذتی به یاد ماندنی است پس من از کار خود راضی هستم و هرگز
از آن بیزار نمیشوم!
اندکی اندیشیدم و سپس گفتم : راست گفتی! من نیز چنین لذتی را تجربه کرده بودم!
گفت : تو اشتباه می کنی!
زیرا کسی نمی تواند چنین لذتی را ببرد مگر آنکه درونش مانند من با کاه پر شده باشد!!!
به این میگن بهشت ...
ﻣﻌﻠﻤﯽ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯﺵ ﮔﻔﺖ: ﺗﺎ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺧﺎﮎ ﻧﯿﺎﻭﺭﯼ، ﻧﻤﺮﻩﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﻤﯽﺩﻫﻢ!
ﺷﺎﮔﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺍﺳﺘﺎﺩ! ﺍﮔﺮ ﺧﺎﮎ ﺑﻬﺸﺘﯽ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﺮﻩﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﻣﯽﺩﻫﯽ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ.
…
ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻣﺸﺘﯽ ﺧﺎﮎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻌﻠﻢ ﺁﻭﺭﺩ.
ﻣﻌﻠﻢ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩ: ﺍﯾﻦ ﺧﺎﮎ ﺍﺯ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﻭ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﯼ؟!
ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﮔﺎﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺁﻭﺭﺩﻡ! ﻭ ﻫﻤﺎﻥﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﯼ، ﺑﻬﺸﺖ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ.
ﻣﻌﻠﻢ ﮔﺮﯾﺴﺖ ﻭ ﻧﻤﺮﻩﯼ ﮐﺎﻣﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ.
گامی بسوی موفقیت
شهر آرمانى غدير
تاليف رسالات گوناگون، جان شيفته وى را خشنود نساخت. لذا بر آن شد، مدينه فاضله اسلامى را به امت اسلامىعرضه دارد و داستان سال دهم هجرت را در خاطرهها زنده كند و آن زمانى است كه استعمارگران با حيلههاى خاص خود امپراطورى عثمانى را از بين بردهاند و در عرصه عقيدتى، دولت سنى مذهبى را كه به عنوان حكومت اسلامى بر سرزمين پهناورى حكومت مى كرد، از صحنه خارج ساختهاند. علامه امينى به عنوان آسيب شناس اجتماعى، اينگونه تشخيص داد كه با زوال دولت عثمانى نبايد به دولتهاى استعمارگر اجازه داد، تا جايگزين دولت؛ ولو ظاهراً اسلامى شوند.
از ديدگاه او، امت اسلام كه با زوال دولت 623 ساله عثمانى روبرو گشته است، و تلخى هاى بسيار چشيده، بهتر است، نظام مدينه فاضله اسلامى را كه در آن اصل بنيادى غدير مطرح است، تجربه نمايد. نظامى كه پيامبر جز به آن سفارش نفرموده است .
علامه امينى با تاليف “الغدير” خاطرات عصر نبوى را تجديد مى کند، عصرى كه سرورى از آنِ امت قرآنى است و رسول اكرم صلى الله عليه و آله رهبرى آن را بر عهده دارد و بعد از خود، ولايت على بن ابى طالب عليه السلام را معرفى كرده است .
امينى، احياگر سنت نبوى ، با “الغدير” جلوههاى شوكت و عظمت امت اسلامى را در خاطرهها زنده مى دارد و اصل اصيل و محور حكومت قرآنى، جريان غدير خم را يادآور مىشود.
امينى در عصرى زندگى مى كند كه شكست دولت عثمانى روى داده است. شكستى كه اگر"اصل غدير” و رهبرى امت آنگونه كه پيامبر اسلام و قرآن كريم فرموده، اجرا مى گرديد، روى نمى داد و انگليس را جرات آن نبود كه عراق را جزء مستعمرات خويش درآورد.
امينى علاوه بر اين كه با رجوع به قرآن و سنت و رعايت موازين “سند شناسى” و “نقد حديث” حقائق غير قابل انكارى را پيش چشم امت اسلامى نهاد و مساله اختلاف اهل يك كتاب و قبله را از ميان برداشت جهانيان را به اين مساله واقف ساخت كه فلسفه امامت و رهبرى از اصول شناخته شده تشيع، از مبانى اصيل اسلامى است .
علامه مصلح با نقد آثار و تاليفات كسانى چون “ابن تيميه"، “آلوسى"، “قصيمى” و “رشيد رضا” در صدد برآمد وحدت و اخوت اسلامى را در جهان اسلام بگستراند و تخمهاى نفاق و تفرقه را بخشكاند. وى در پى اسناد حديث غدير، بيست و چهار كتاب تاريخى، بيست و هفت محدث و چهارده مفسر قرآن و هفت متكلم اسلامى را مى يابد كه به نقد حديث غدير پرداختهاند. آنگاه راويان حديث غدير از صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله را به ترتيب حروف الفبا ذكر مى كند.