بیاد مردان دولتمرد
03 شهریور 1392
● نگران آن روزم باش !
وقتی که نخست وزیر بود صبح روزی جهت دیدار و رساندن پیامی وارد همان خانه تاریخی (کلنگی ) وی شدم . از مشاهده صحنه ای قلبم به درد آمد. هوا کمی گرم بود. او خیلی ساده با یک زیر پیراهن که چند جای آن سوراخ بود و در گوشه حیاط خانه… بیشتر »
1 نظر
فرشته آسمانی
03 شهریور 1392
کودکی که آماده تولد بود، نزد خداوند رفت و از او پرسید:((می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید،اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟))
خداوند پاسخ داد:"از میان بسیاری از فرشتگان،من یکی را برای تو در نظر گرفت… بیشتر »
یادمان نرود ...
03 شهریور 1392
این بار بخاطر خودم ...
03 شهریور 1392
بچه که بود باباش با داد و بیداد و به زور صبح ها از خواب بلندش میکرد نماز بخونه ،
واسه اینکه صداش رو بخوابونه چشم بسته می رفت سمت آشپزخونه رو صندلی کنار گاز میشست و 5 دقیقه بعد می رفت
می خوابید ... که یعنی خوندم...
یک روز باباش مچشو گرفت
از فرداش م… بیشتر »
قفل بودن یا نبودن...مسئله این است...
03 شهریور 1392
پادشاهی می خواست نخست وزیرش را انتخاب کند. چهار اندیشمند بزرگ کشور فراخوانده شدند.
آنان را در اتاقی قرار دادند و پادشاه به آنان گفت که: «در اتاق به روی شما بسته خواهد شد
و قفل اتاق، قفلی معمولی نیست و با یک جدول ریاضی باز خواهد شد، تا زمانی که آن… بیشتر »