انواع نفس (لوامه، اماره، مطمئنه)
علمای علم اخلاق برای نفس سه مرحله قائلند که در قران مجید به آنها اشاره شده است:
نفس اماره : نخست نفس اماره؛ نفس سرکـش است کـه انسـان را به گـناه فرمان می دهد و به هر سـو می کشاند و لذا اماره اش گفته اند در این مرحله هنوز عقل و ایمان آن قدرت را نیافته است که نفس سرکش مهار کند و آن را رام کند بلکه در بسیاری از موارد در برابر او تسلیم می گردد و یا اگر بخواهد گلاویز شود نفس سرکش او را به زمین می کوبد و شکست می دهد نفس اماره همان روح سرکشی است که انسان را به زشتی ها دعوت می کند و شهوات را در برابر او زینت می بخشد این همان چیزی است که همسر عزیز مصر، آن زن هوسباز هنگامی که پایان شوم کار خود را مشاهده کرد به آن اشاره نمود و گفت : «و ما ابریء نفسی ان نفس لاماره بالسوء»[1]
«من هرگز نفس خود را تبرئه نمی کنم چرا که نفس سرکش همواره به بدی ها فرمان می دهد »[2]
نفس لوامه : مرحله دوم نفس لوامه است که پس از تعلیم و تربیت و مجاهدت انسان به آن ارتقاء می یابد در این مرحله ممکن است در اثر طغیان غرایز گاهگاه مرتکب خلاف هایی بشود اما فوراً پشیمان می گردد. و به ملامت و سرزنش خویش می پردازد و تصمیم به جبران گناه می گیرد و دل و جان را با آب توبه می شوید و به مسیر سعادت باز می گردد، انحراف درباره ی او کاملا ممکن است ولی موقتی است نه دائمی این همان چیزی است که از آن به عنوان وجدان اخلاقی یاد می کنند در بعضی از انسان ها بسیار قوی و نیرومند است و در بعضی بسیار ضعیف و ناتوان ولی به هر حال در هر انسانی وجود دارد. پس نفس لوامه روحی است بیدار و نسبتاً آگاه هرچند هنوز در برابر گناه مصونیت نیافته گاه لغزش پیدا می کند. مرحله ی سوم نفس مطمئنه است و آن مرحله ای است که پس از تصفیه و تهذیب و تربیت کامل، انسان به مرحله ای می رسد که غرایز سرکش در برابر او رام می شود و سپر می اندازد و توانایی پیکار با عقل و ایمان در خود نمی بیند چرا که عقل و ایمان آنقدر نیرومند شده است که غرایز نفسانی در برابر آن توانایی چندانی ندارد.[3] (نفس مطمئنه روح تکامل یافته ای است که به مرحله ی اطمینان رسیده نفس سرکش را رام کرده و به مقام تقوای کامل و احساس مسئولیت رسیده که دیگر به آسانی لغزش برای او امکان پذیر نیست )[4]
این همان مرحله ی آرامش و سکینه است آرامشی که بر اقیانوس های بزرگ حکومت می کند، اقیانوس هایی که حتی در برابر سخترین طوفان ها شکست به صورت خود نمایان نمی سازند. این مقام انبیاء و اولیاء و پیروان راستین آن هاست آنهایی که در مکتب مردان خدا درس ایمان و تقوا آموختند و سال ها به تهذیب نفس پرداختند و جهاد اکبر را به مرحله ی نهایی رسانده اند این همان است که قرآن در سوره ی فجر به آن اشاره می کند آنجا که می گوید:
«یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی »
ای نفس مطمئن و آرام باز گرد به سوی پروردگارت که هم تو از او خشنود هستی و هم او از تو، و داخل در زمره ی بندگان خاص من شو، و در بهشتم گام نه »[5]
[1]. سوره ی یوسف (12) ،آیه ی 53.
[2]. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ، جلد 25، تهران انتشارات دار الکتب الاسلامیه، 1381 ،صفحه ی 281.
[3]. رحیم توکل ، راه های خروج از صفات رذلیه، قم، ناشر مولف، 1377، صفحات57 الی 63.
[4]. ناصر مکارم شیرازی ، همان کتاب، صفحه ی 281.
[5] . رحیم توکل ، همان کتاب، صفحات 57 تا 63.