سخن دوست...
برادرها و خواهرها عاشق شويد. زندگي به عشق است.گرچه زود رفت،اما بسيار برايمان گذاشت تا بتوانيم از دادههايش بهره ببريم.
در سخناني كه سالهاي دور و در اوايل انقلاب داشت دربارهي عشق اينگونه گفته بود.
آدم اين عقل حسابگر و معامله گر را از خانهي تنش بيرون نكند،عشق خدا به خانهي دلش قدم نگذارد.
عاشق شويد،برادرها و خواهرها عاشق شويد،زندگي به عشق است.عقل به آدم زندگي نميدهد.
عقل به آدم حساب ميدهد كه چه جور بهتر بخورد،چه جور بهتر بخوابد،چه جور بهتر پلاسيده شود،چه جور بهتر دل مرده باشد.عشق است كه در درون انسان آتش زندگي و شعلهي زندگي را بر ميافروزاند.
مسلمان عاشق است.عاشق خداست.عاشق حق است،عاشق عدل است.عاشق انسان شدن است.عاشق ملكوت است و دنيا با همهي زيبندگيها و فريبندگيها برايش صرفاً ميدان ساخته شدن و ره پيمودن به سوي آن معبود و معشوق جاودانه است.
«شهيد بهشتي مظلوم زيست مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.»
**انقلاب کفر ستیز و ظلم ستیز ما با هیچ قدرت سلطهگر نمیتواند در سازش در آید.
** آمریکا همه دنیا را میخواهد. جواب او را نیز وقتی که لازم باشد، ملت خواهد داد.
** انقلاب اسلامی به معنای برآشفتن خواب همه کشورهای جهان سوم و ملتهای مستضعف است.
**همه تلاش ملت مبارز ما باید در راه ایجاد جامعه اسلامی که در آن حق و اخلاق توحیدی و الهی حاکم باشد، متمرکز گردد.
**ما ایمانمان را، اخلاصمان را، عملمان را درست میکنیم و با اسلام منطبق میکنیم، این را داشته باشیم یاری خدا، تضمین شده است.
**برخورد آراء و افکار، نیازی به استفاده از چماق ندارد.
**هر کس خط دارد، دشمن دارد.
** شهید بدهید و قویدل باشید.
**مرگ بر آمریکا، مرگ بر سازشکار.
**ما روزی به دست میآییم که شهید شویم.
**ما شهیدان را از دست ندادهایم، بلکه آنها را بدست آوردهایم.
**پیروزی اصیل، حرکت در راه حق است.
خفتگان
کسی که خواب باشد را اگر صدا کنیم بیدار میشود اما هستند کسانی که خود را به خواب
زده اند و با هیچ صدایی بیدار نمیشوند
جهانی دیگر
برای دیدن برخی رنگ ها و فهمیدن برخی حرف ها, از نگریستن و اندیشیدن کاری ساخته
نیست. باید “از آنجا که همیشه هستیم” برخیزیم.
آدمی در برشهای گوناگونش حقیقت های گوناگون می یابد.
در هر برشی, بعدی دارد و در هر بعدی, موجود دیگری است و جهانش نیز جهانی دیگر
می شود و لاجرم نگاهی دیگر وزبانی دیگر می یابد
پاسداری یعنی ...
قبل از طلبگی یک فدایی ولایت است
قبل از فدایی ولایت یک منتظر عامل است
سپاه سرباز خانه ی امام زمان است
سپاه سازمان مهدی است
برایت بهترین ها را آرزو می کنم...
از خدا میخواهم آنچه را که شایسته توست به تو بدهد ،
نه آنجه که ارزو داری
زیرا گاهی آرزو های تو کوچک و شایستگی تو بسیار . . .
سخنانی از ناپلئون:
- در دنیا فقط از یک چیز باید ترسید و آن خود ترس است .
- اولین شرط توفیق شهامت و بی باکی است .
- نایاب ترین چیزها در جهان دوست صمیمی است .
- دردها و رنج ها فکر انسان را قوی می سازد
- کسانی که روح نامید دارند مقصرترین مردم هستند.
- کسی که می ترسد شکست بخورد حتما شکست خواهد خورد.
- یک روز زندگی پر غوغا و در شهرت و افتخار بهتر از صد سال گمنامی است.
- پیروزی یعنی خواستن .
- عشق گوهری است گرانبها ، اگر با عفت توام باشد.
- عفت در زن مانند شجاعت است در مرد ، من از مرد ترسو همچنان متنفرم که از زن نانجیب
- فداکاری در راه وطن از همه فضایل باارزشتر است.
مردی از جنس باران ...
** گویی شخصیتی از شخصیتهای آزمون بزرگ صدر اسلام (فتنه الکبری) با معجزه ای به دنیا بازگشته تا پس از امویان و به خون غلتیدن شهیدان اهل بیت علیهم السلام سپاه علی علیه السلام را رهبری کند.
محمد حسنین هیکل (نویسنده مشهور مصری)
**وی از جمله افرادی بود که خداوند سبحان، علمی نافع و عقلی جلوتر از زمان به وی اعطاء کرده بود.
شیخ محمد طنطاوی (مفتی اعظم دانشگاه الازهر مصر)
**در نظر بسیاری از آمریکاییان چهره واقعی اسلام آن است که توسط امام خمینی معرفی شده است.
دیوان حداد (استاد دانشگاه ماساچوست)
**در خمینی ذوب شوید همانگونه که او در اسلام ذوب گردید.درمیان پیروان پیامبر اکرم(ص) طی چهارده قرن که از تاریخ اسلام گذشته است کمتر کسی را می توان پیدا کرد که تأثیر جامعی چون امام خمینی از خود بر جای گذاشته باشد.
شهید حضرت آیت الله سید محمد باقر صدر (ره)
**نهضت موفقیت آمیز امام خمینی در ذات خود یک انقلاب فرهنگی جامع و فراگیر را علیه غرب و ارزش های آن در بر داشت. مثال ایران مجدداً نشان داد که تصورات غرب، مبنی بر اینکه فرهنگ های خارج از اروپا و آمریکا ، ارزشهای غربی را نیز خواهند پذیرفت، باطل و گمراه کننده بود.
پرفسور محمد حسین هدی (اندیشمند مسلمان- مقیم اتریش)
**امام خمینی از نظر بسیاری از مسلمانان، آخرین شخصیت از سلسله آموزگاران و داعیان بازگشت به خودآگاهی در عصر جدید محسوب می گردند . سرمشق امام خمینی، اسلام گرایان را در سراسر گیتی به حرکت در آورده است.
کلاوس برینگ (نویسنده برجسته اتریشی)
**امام خمینی مبشر عصر جدیدی در ادوار زندگی بشریت اند که به نظر می رسد در این مرحله برای روحیه آشفته بشریت بیش از هرچيز به معنویت نیاز خواهد بود
والنتين پروساکوف (اندیشور و نویسنده روسی)
هر روز را با این باور آغاز کنم ...
یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند، نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باش
وصيت اسكندر
گویند اسكندر قبل از مرگ وصیّت كرد هنگام دفنم دست راست مرا بیرون ازخاك بگذارید،
پرسیدند: چرا ؟
گفت : میخواهم تمام دنیا بدانند كه اسكندر با آن همه شكوه و جلال دست خالی از دنیا رفت …
بهترین آرزو ...
سلام به شما بندگان خدای متعال
در لیله الرغائب، شب آرزوها
چه نزدیکند به هم گردنهایی که در ساحت عظمت تو کج میشوند و
آرزوهایی کهش روی دستهایی خالی، فقط و فقط به سمت تو بالا میآیند .
دوستان عزیز
منتظر انعکاس بهترین و زیباترین آرزو، خواسته و حاجت شما در این شب عزیز هستیم.
آرزویی بر خواسته از ضمیر پاک و آسمانی شما
اگر دلتان لرزید ، چشم هایتان بارید ، آسمانتان از نور الهی مشحون شد ما را از دعای خیرتان بی
نصیب نگذارید .
فرازی از وصیتنامه شهید جهان آرا
انقلاب بیش از هرچیز برای ما یك ابتلای الهی و یك آزمایش تاریخی و اجتماعی است و در جریان این ابتلا باید رنج، محرومیت، مصایب و ناملایمات را با آغوش باز بپذیریم و در برابر آشوبها فتنهها با خلوص و شهامت بایستیم و از طولانی شدن این ابتلا و افزایش سختیها و ناملایمات نهراسیم، زیرا علاوه بر اینكه خود را از قید آلودگیهای شركین و وابستگیها، پاك و خالص میكنیم، انقلابمان و حركت امت شهیدپرور، عمیقتر و استوارتر میشود و از انحراف و شكست مصون میماند.
معبود در کلام صدرالمتألهین
ملاصدرا می گوید:
خداوند بینهایت است و لامکان و بی زمان
اما به قدر فهم تو کوچک میشود
و به قدر نیاز تو فرود میآید، و به قدر آرزوی تو گسترده میشود،
و به قدر ایمان تو کارگشا میشود،
و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود،
و به قدر دل امیدواران گرم میشود…
پــدر میشود یتیمان را .
برادر میشود محتاجان برادری را.
طفل میشود عقیمان را. امید میشود ناامیدان را.
راه میشود گمگشتگان را. نور میشود در تاریکی ماندگان را.
شمشیر میشود رزمندگان را.
عصا میشود پیران را.
عشق میشود محتاجانِ به عشق را…
خداوند همه چیز میشود همه کس را. به شرط اعتقاد؛ به شرط پاکی دل؛ به شرط طهارت روح؛
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.
بشویید قلبهایتان را از هر احساس ناروا!
و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف،
و زبانهایتان را از هر گفتار ِناپاک،
قطره ای از دریای معرفت
سخنانی از آیة الله بهجت(ره) در باب فرج امام
ـــ بهترین کار برای به هلاکت نیفتادن در آخرالزّمان، دعای فرج امام زمان(عج) است؛ البته دعایی که در همة اعمال ما اثر بگذارد. قطعاً اگر کسانی در دعا جدّی و راستگو باشند، مبصراتی (دیدنیهایی) خواهند داشت. باید دعا را با شرایط آن خواند و «توبه از گناهان» از جملة شرایط دعا است.
ـــ ابتلائات شیعه امروز بسیار زیاد است. از ظلم و ستم و بلا و فشاری که بر سر اسلام و مسلمانان به خصوص اهل ایمان میآید، کارد به استخوان رسیده است. بیماریهای مختلف و حوادث زیاد شده است. باید در مشاهد مشرّفه و مواقف مهمّه برای رفع ابتلائات شیعه دعا کرد و تضرّع نمود. ما باید از همه بخواهیم که متوسل شوند و دعا کنند و تضرّع نمایند تا بلکه فرجی حاصل شود. دعای فرج اگر موجب فرج عمومی نشود برای دعا کننده موجب فرج خواهد بود. إنشاءالله چنانچه در بعضی از روایات آمده: «دعا کنید که در آن فرج شماست». برخی از مردم به مرحوم آقای شیخ حسنعلی تهرانی متوسل میشدند و نتیجه میگرفتند ولی متوجّه امام عصر(عج) نیستند. ما باید به بیش از اینها به امام عصر(عج)متوسل باشیم تا نتیجه بگیریم. اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود حضرت صاحب(عج) را بشناسد و به آن پناه برند امکان ندارد که از آن ناحیه مورد عنایت واقع نشوند.
ـــ از مهمترین دعاها، دعای فرج امام زمان(عج) است. همه مشکلات مردم و حکومتها از غیبت آن حضرت است. برای رفع مشکلات اجتماعی و حوائج مردم باید همانطوری دعا کرد که انسان برای رفع مشکل خودش دعا میکند. دعا اگر دعا باشد تأثیر خواهد کرد».
مادر در نگاه دیگران
فساد مادر، با فساد نسل برابر است.
(ساموئل اسمایلز، نویسنده اسکاتلندی)
مادر با یک دست گهواره، و با دستی دیگر جهان را تکان می دهد.
(ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسوی)
کودک، مادرش را از لبخندش می شناسد.
(ورژیل، شاعر رومی)
اگر فرزند، مار هم باشد، باز مادر او را به سینه اش می چسباند.
(عربی)
خدا می خواست همه جا جلوه کند، مادر را آفرید.
(عربی)
مهربانی پدر از قله فراتر است، مهربانی مادر از اقیانوس عمیق تر است.
(ژاپنی)
وقتی بچه زمین می خورد، مادر گریه می کند؛ وقتی مادر زمین می خورد، بچه می خندد!افریقایی)
استاد مطهری در کلام مقام معظم رهبری
بزرگترین هنر شهید مطهری
مقام معظم رهبری ضمن سفارش فراوان به کاوش در شناخت شخصیت شهید مطهری، درباره ی بزرگترین و دشوارترین هنر استاد شهید، فرمودند: «… برخی از خطوط این چهره ی منور، همچون اصلیترین و سازندهترین خطوط برای ترسیم چهرهای که امروز به حق یکی از بزرگترین معماران بنای فکری نظام اسلامی به حساب میآید، بیش از پیش مورد مداقّه قرار گیرد. یکی از خطوط، نابگرایی در فهم و ارایه ی اسلام است که شاید بتوان آن را بزرگترین و دشوارترین هنر شهید مطهری شمرد».
مطهری؛ شخصیتی استثنایی
مقام معظم رهبری جنبههای استثنایی شخصیت استاد مطهری را چنین بیان میدارند :
«… فهم و شناخت اسلام ناب مستند، هوشمندی و بصیرت وافر در شناسایی جریانهای منحرف و آلوده، شجاعت و بیپروایی در برخورد با جریانها، سه خصوصیتی بودند که به شخصیت چند بُعدی و کم نظیر استاد فرزانه ی شهید ما، جنبهای استثنایی میبخشیدند اما بیشک آن روح لطیف و حساس و آن دل خاشع و با صفا و آن اندیشه ی بزرگ و توانا و آن نستوهی و پیگیری در کار و تلاش علمی و فرهنگی و آن تحصیلات عمیق و علم وافر و آن آگاهی از جریانات سیاسی و اجتماعی و آن هوشمندی در شناخت مصالح اسلام و مسلمین و آن قوت استدلال و چیره دستی در گفتن و نوشتن و آن گسترش ذهن و همه سونگری در مقولات فکری و فلسفی و بالاخره آن اخلاص و عرفان و معنویت، ابعادی هستند که شخصیت بزرگ و کم نظیر او بدون شناخت آنها شناخته نخواهد بود».
شکلگیری شخصیت استاد
یکی از پرسش های اساسی درباره ی شخصیت استاد مطهری این است که چه عواملی در رشد و شکلگیری شخصیت ایشان مؤثر بودهاند. پاسخ این پرسش را در کلام مقام معظم رهبری جستوجو میکنیم. ایشان دراین باره فرمودند:
«اولاً محیط خانوادگی آقای مطهری، یک محیط ممتاز بود. پدر ایشان جزو روحانیونی بود که از جنبه ی معنوی و زهد و تقوا یک فرد ممتاز بود…. مسأله ی بعدی، دوران طلبگی آقای مطهری بود که جزو دورههای بسیار خوب حوزه بود. تازه در قم، آن نشو جدید حوزه شروع شده بود… قم از آن فشار و اختناقی که بر اثر حکومت پهلوی داشت، خارج شده بود… بعد از اینها مسأله ی اساتید ایشان است؛ ایشان درس اخلاق و فلسفه را اول بار از امام آموختند. خوب پیداست که تأثیر استادی مثل امام خمینی رحمهالله بر روی یک شاگردی در آغاز نشو علمی چقدر زیاد است…. از جمله عناصر دیگری که روی شخصیت مرحوم مطهری موثر بود، علامه طباطبایی بود. ایشان بارها از علامه طباطبایی به صورت یک مراد و یک معشوق اسم میبرد… آمدن به تهران و آشنایی با اصحاب فکر و اندیشه … یقیناً اگر آقای مطهری در قم میماندند، ممکن بود یک مرجع تقلید بزرگی بشوند، اما آن بینش وسیع و اطلاعات همه جانبه در تهران… در ارتباط با محیطهای مختلف و شخصیتهای فکری و علمی مختلف دست داد…. اما چیزی که همه این استفادهها را برای آقای مطهری ممکن میکرد، استعداد قوی این مرد بود».
نقش استاد مطهری در انقلاب اسلامی
درباره ی نقش استاد مطهری در انقلاب شکوهمند اسلامی، مقام معظم رهبری فرمودند: «نقش ایشان در اندیشه ی اسلامی، یک نقش بارزی بود؛ یعنی کم نظیر یا بینظیر بود و بهترین کتابها، آن هم در حجم بسیار زیاد در زمینه ی اندیشه ی سالم و استوار اسلامی را مرحوم مطهری فراهم کرده و تهیه کرده و نوشته… این باور اسلامی بود که مردم را این طور میکشاند به صحنه ی مبارزه، این باور راچه کسانی به وجود آورده بودند،… مرحوم مطهری جزو کسانی است که قبل از شروع مبارزات نیز در این میدان نقش مهمی داشته است… نتیجه میگیریم که آقای مطهری در پیروزی این انقلاب، بلکه در به وجود آوردن این انقلاب هم نقش بسیار مؤثر داشتند… ایشان اولین کسی بود که روی خط التقاط حساس شد… .»
نامه حضرت آیت الله بهجت به جوانان
بسم الله الرحمن الرحیم
نوجوانها و جوانها باید ملتفت باشند که همچنانی که خودشان در این سن هستند و روز به روز به سن بالا می روند، علم و ایمانشان هم باید همین جور باشد، مطابق این باشد، معلوماتشان، از همان کلاس اول علوم دینیه، به بالا برود، ایمانشان ملازم با همین علمشان باشد.
باید بدانید اینکه ما مسلمانها، امتیازی از غیر مسلمانها نداریم الا به قرآن و عترت، و الا ما هم مثل غیر مسلمانها می شویم. اگر ما قرآن نداشته باشیم، مثل غیر مسلمانها هستیم، اگر ما عترت را نداشته باشیم، مثل مسلمانهایی که اهل ایمان نیستند هستیم.
باید ملتفت باشیم روز به روز در این دو امر ترقی بکنیم. همچنان که سنّ ما به بالا می رود، معلومات ما هم در همین دو امر، بالا برود. این طرف، آن طرف نرود و الا گم می شود، گمش نکنند؛ گمراهش نکنند؛ این دو اصل اصیل را از اینها نتوانند بگیرند.
ما می گوییم: اگر [می گویید] اسلام درست نیست [و] شما قرآن را قبول ندارید، [پس] مثل قرآن بیاورید، یک سوره ای مثل قرآن بیاورید. می گویند: نه، نمی توانیم بیاوریم و نمی آوریم و مسلمان هم نمی شویم!
این ادعا و این کلام، جواب ندارد، برای اینکه می گویند: « ما می دانیم و عمل نمی کنیم »
همچنین کسانی که صورتاً با قرآن هستند و با عترت نیستند، به اینها می گوییم که این آثار عترت؛ این فضائل عترت؛ این ادعیه اینها؛ این احکام اینها؛ این خطب اینها؛ این رسائل اینها؛ این « نهج البلاغه »؛ این « صحیفه سجادیه »؛ در مخالفین عترت، مثل اینها را بیاورید! اگر آوردید، ما دست بر می داریم.
این علمیّاتشان، این عملیاتشان، این ایمانشان، این کراماتشان این معجزاتشان، باید بدانیم این دو تا را از ما نگیرند.
می دانید چقدر پول به ما می دهند اگر اینها را به آنها بدهیم؟ خیلی می دهند؛ لکن این پول ارزش ندارد، فردا از راه غیر مستقیم همین پول را از ما می گیرند و یک بلایی هم بر سر ما می آورند. اینها به ما وفا نمی کنند؛ تا خودشان استفاده شان را از ما بگیرند، دیگر کار ما را می سازند.
بالاخره باید ملتفت باشیم قرآن را یاد بگیریم، الفاظش را یاد بگیریم که از غلط، محفوظ باشد. آنچه را که می دانیم، قرائتش را تصحیح کنیم، تجویدش را تصحیح کنیم، در نمازمان صحیح القراءة باشیم.
و همچنین تفسیرهای آسان و ساده را ما که فارسی زبانیم، بدانیم؛ و [یک] تفسیر فارسی پیدا کنیم که از روی آن سهل باشد ما قرآن را بفهمیم؛ مثلاً «منهج الصادقین» را کم و بیش مطالعه کنیم، بلکه از اول تا به آخر، چون کتاب فارسی است و کتاب خوبی هم هست. اگر بهتر از او پیدا بکنیم عیب ندارد، اما کجا پیدا شود بهتر از او که معتبر باشد؟
حفظ کنیم قرآن را که همیشه با ما باشد، ما با او باشیم، تحصن بکنیم به قرآن، تحفظ بکنیم به قرآن، وسیله حفظمان در فتن و شدائد دنیا قرار بدهیم.
از خدا بخواهیم که از قرآن ما را جدا نکند، همچنین از خدا بخواهیم ما را از عترت جدا نکند که عترت با قرآن است و قرآن هم با عترت است، اگر کسی یکی از این دو تا را ندارد هیچ کدام را ندارد.
ملتفت باشیم دروغ به ما نگویند و دروغ خودشان را به ما نفروشند! از مردم دنیا، دروغ را نخریم!
ما از عترت و قرآن نمی توانیم دوری کنیم؛ اگر دوری کردیم، در دامن گرگها می افتیم، [و] خدا می داند آیا بعد، از دستشان نجات می یابیم؟ بعد از اینکه سرها شکست و دستها بریده شد و بلاها به سر ما آمد.
ملتفت باشید! از این دو اصل کسی را بیرون نبرند.
شما مدرسه می روید، معلم خودتان را ملتفت باشید در صراط مستقیم باشد. اگر معلم را با رشوه و غیر رشوه، منحرف کردند دیگر کار بچه ها زار است، چرا؟
به جهت اینکه او، از راه مستقیم یا غیر مستقیم، باطل خودش را به بچه ها می فروشد، به این بچه ها می خوراند.ملتفت باشید! خیلی احتیاط بکنید!بلکه امروز بزرگها هم همین جورند، باید خیلی سعی بکنید که غیر یقین را، داخل یقینیات ما نکنند، آب را توی شیر ما نریزند!
اگر یک نفر، هزار کلمه حقیّ گفت، این هزار کلمه را خوب تأمل بکنیم، و از او بگیریم، بعد[ تأمل کنیم که] هزار و یکم هم درست است؟ [یا] نه آن ظنّ است، یقین نیست.
هر کلمه ای از هر کسی شنیدید، دنبال این بروید که « آیا این صحیح است، تام است، مطابق با عقل و دین هست، یا نه؟ » [و بدانید که] در وقتی [که] ما خلوت کردیم [ خداوند] مطلع است، وقتی جلوی مردم هستیم مطلع است، حرف می زنیم مطلع است، ساکتیم مطلع است.
همین که شخص مطلع شد: [که] « صاحب این خانه، صاحب این عالم، از هر فرد فرد، به تمام افعال و تروک، به تمام نوایا، مطلع شد، آنچه که نیت کرده و می کند، آنها را هم مطلع است؛ بلکه نیّت خیر را می نویسد؛ نیت شّر را نمی نویسد تا شّر محقق نشده؛ شر هم که محقق شد، یک مقدار صبر می کند تا ببیند، توبه می کند یا نه، برمی گردد یا نه »؟ کار تمام است.
مقصود، همین که انسان بداند که خدا می داند، کار تمام شد، دیگر معطل نباشد، همه چیز را تا به آخر می فهمد [که] چه باید بکند و چه باید نکند، از چه منتفع می شود و از چه متضرر می شود، [خداوند] ما را می بیند.
[آیا] میتوانیم [با اینکه] سر سفره او نشسته ایم، با همدیگر نزاع بکنیم؟ [مثلاً] آن غذا را من جلوتر دیدم، من باید بخورم؛ او می گوید من اول این را برداشتم، من باید این غذا را بخورم، سر این دعوا بکنیم و مقاتله بکنیم؟!
سخنانی گهربار از بهجت عارفان
دعا کنید که خداوند از کری و کوری نجاتتان بدهد ،وتا هنگامی که انسان غیر از خدا بخواهد ،هم کور است و هم کر.
- دل آیینه است .غیر خدا را در آن راه ندهید ،که اگر یک لکه کوچک پیدا کند زودنشان می دهد.
- اگر مواظب دلتان باشید و غیر خدارا در آن راه ندهید ،آنچه را که دیگران نمی بینند شما می بینید،و آنچه را دیگران نمی شنوند شما می شنوید.
- سعی کنید صفات خدایی در شما زنده شود.خداوند کریم است ،شما هم کریم باشید .رحیم است ،رحیم باشید ستار است ،ستار باشید…
مناجات زینت عبادت کنندگان
حمد و سپاس خدای را آن نخستین بی پیشین را وآن آخرین بی پسین را
خداوندی را که دیده بینایان از دیدارش قاصر آید واندیشه واصفان از نعت او فرو ماند
آفریدگان را به قدرت خود ابداع کرد و به مقتضای مشیت خویش جامه هستی پوشید و به همان راه که ارادت او بود روان داشت و رهسپار طریق محبت خویش گردانید
چون ایشان را به پیش راند کس را یارای واپس گراییدن نبود،و چون واپس دارد کس را یارا ی پیش تاختن نباشد
هر زنده جانی را از رزق مقسوم خویش توشه ای معلوم نهاد آن سان که کس نتواند از آن که افزونش داده اندکی بکاهد و بر آنکه اندکش عنایت کرده چیزی بیفزاید
سپس هر یک از آدمیان را عمری معین مقرر کرد و مدتی محدود که با گام های روز ها و سالهایش می پیماید تا آنگاه که به سر آردش آن سان که چون آخرین گام ها را بر دارد و پیمانه عمرش لبریز شود او را فرو گیرد :یا به ثواب فراوانش بنوازد ،یا به ورطه عقابی خوفناکش اندازد،تا بد کاران را به کیفر عمل خویش برساند ونیکو کاران را به پاداش کردار نیک خویش و این خود عین عدالت اوست
منزه و پاک است نامهای او و نا گسستنی است نعمتهای او
کس را نرسد که او را در برابر اعمالش بازخواست کند و اوست که همگان را به بازخواست کشد
حمد و سپاس خدایی را که اگر معرفت حمد خویش را از بندگان خود دریغ می داشت،در برابر آن همه نعمت ها که از پس یکدیگر به آنها فرو می فرستاد آن نعمتها به کار می داشتند و لب به سپاسش نمی گشادند، به رزق او فراخ روزی می جستند وشکرش نمی گفتند،واگر چنین می بود از دایره انسانیت برون می افتادند و در زمره چارپایان در می آمدند چنان می شدند که خداوند در محکم تنزیل خود گفته است “چون چارپایانند بل از چارپایان هم گمراه تر”
نیایش یکم از صحیفه سجادیه
فرازهایی از مناجات صحیفه سجادیه
پروردگارا به درگاه تو پناه می آورم و تو نیز پناهم بخش تا
موجودی آزمند و خویشتن دوست نباشم .
مگذار که صولت خشم حصار بردباری مرا درهم بشکند و حمله ی حسد مناعت فطرت مرا به خفت و مذلت فرو کشاند .
پروردگارا از بد خویی که دل دوستان بشکند و به دشمنان نشاط و نیرو بخشد از لجاج شهوت که همت های بلند را پست سازد و پرده ی عفاف و عصمت چاک زند به درگاه تو پناه می آورم.
پروردگارا روا مدار که سر به دنبال هوس بگذارم و در ظلمات جهل و ضلال از چراغ هدایت به دور افتم و بیغوله را از شاهراه باز نشناسم.
روا مدار که به خواب غفلت فرو افتم و کیفر غفلت خویش بینم.
آن چنان کن که خاطر زیر دستان ما از دست ما نرنجد و زیر دستان ما که در حق ما محبت و مرحمت روا داشته اند از پاداش سپاس ما خشنود شوند.
آن چنان کن که قدر نعمت بدانیم و شکر نعمت به جای آوریم
دسته بندی زیبای انسانها
دسته اول آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند. عمده آدم ها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آن هاست که قابل فهم می شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.
دسته دوم آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند. مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویت شان را به ازای چیزی فانی واگذاشته اند. بی شخصیت اند و بی اعتبار. هرگز به چشم نمی آیند. مرده و زنده شان یکی است.
دسته سوم آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم هستند. آدم های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می مانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
دسته چهارم آنانی که وقتی هستند نیستند ، وقتی که نیستند هستند. شگفت انگیزترین آدم ها در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه اند که ما نمی توانیم حضورشان را دریابیم، اما وقتی که از پیش ما می روند نرم نرم آهسته آهسته درک می کنیم. باز می شناسیم. می فهمیم که آنان چه بودند. چه می گفتند و چه می خواستند. ما همیشه عاشق این آدم ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می گیریم قفل بر زبانمان می زنند. اختیار از ما سلب می شود. سکوت می کنیم و غرقه در حضور آنان مست می شویم و درست در زمانی که می روند یادمان می آید که چه حرف ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.
دکتر شریعتی