س است و محورهای این عید بر ترویج حسن نیت، بخشندگی، مهربانی و گردهمایی های خانوادگی استوار است.
کریسمس به صورت سنتی روز ۲۵ دسامبر برگزار میشود، اما برخی کلیساهای ارتدکس شرقی روز ۷ ژانویه را به عنوان کریسمس جشن میگیرند که با ۲۵ دسامبر در تقویم جولیان یکسان است. این تاریخها تنها سنتی بوده و به نظر نمیرسد تاریخ حقیقی تولد مسیح چنین روزی بوده باشد.
کریسمس در بسیاری از کشورهای سراسر جهان جشن گرفته میشود و این امر به چگونگی پراکندگی مسیحیان و فرهنگ غربی و ترکیب آن با جشنهای زمستانی ارتباط دارد. علی رغم نفوذ شایع سنتهای کریسمس آمریکایی و بریتانیایی که در فیلمها، ادبیات، تلویزیون و سایر رسانه ها مشاهده میشود، سنتهای متعددی به منظور جشن کریسمس هنوز هم در مناطق و محلهای مختلف برگزار میشوند.
جشنهای زمستانی پیش از کریسمس
در سنتهای بسیاری از فرهنگها جشن زمستانی از جشنهای بسیار محبوب تلقی میشود و بخشی از آن به کم شدن کارهای کشاورزی در فصل زمستان برمیگردد، از دیدگاه دینی ایستر (عید پاک) مهمترین جشن در تقویم کلیسایی بوده و کریسمس از اهمیت کمتری برخوردار بود، از سوی دیگر کلیساهای اولیه به جشن گرفتن تولد اعضای کلیسا معترض بودند. برتری جشن کریمسمس در دوران مدرن از بسیاری لحاظ منعکس کنده تأثیر فزاینده سنت جشنهای زمستانی است که در آن میان میتوان به جشنهای ساتورنالیا، ناتالیس سولیس ایویچتی، یول اشاره کرد.
در عصر رومنها، جشن ساتورنالیا مشهورترین جشن زمستانی و زمان استراحت، جشن، شادی و پایان قوانین رسمیمحسوب میشد. این جشن به احترام ساتورن از ۱۷تا ۲۴ دسامبر برگزار میشد اما در دوره امپراطوری این جشن از هفت به پنج روز تقلیل یافت.
ناتالیس سولیس ایویچتی روز ۲۵ دسامبر تحت عنوان “تولد خورشید مغلوب نشدنی” جشن گرفته میشد و دربرگیرنده ستایش الههها و خدایان خورشید بود. الگابالوس امپراطوری رومی (۲۲۲-۲۱۸) بنیانگذار این جشن بود که مجبوبیت آن در دوران اریلیان به اوج خود رسید. روز ۲۵ دسامبر همچنین تاریخ انقلاب زمستانی است و این جشن نشان دهنده عدم مغلوب شدن خورشید در زمستان بود. بسیاری از نویسندگان اولیه مسیحیت تولد دوباره خورشید را به تولد مسیح نسبت داده اند و کاتولیکها استدلال میکنند که جشن سول اینویکتوس همان تاریخ کریسمس و میلاد مسیح است.
جشن یول در اواخر دسامبر و اوایل ژانویه برگزار میشد و هدف از آن احترام و ستایش خدای رعد بود؛ یک کنده بزرگ چوب را با این اعتقاد بود که هر جرقه رعد بیشتر باشد نشان دهنده تعداد خوک یا گوسالهای است که سال آینده متولد خواهد شد آتش میزدند و جشن تا سوختن کامل کنده ادامه داشت و گاهی به ۱۲ روز میکشید. از آنجا که اروپای شمالی از آخرین بخشهایی بود که به مسیحیت روی آورد جشنهای غیر مسیحی آنها تأثیر بسیاری بر شکلی گیری جشن کریسمس داشت. اسکاندیناویها هنوز هم کریسمس را یول مینامند، که این کلمه به تدریج در زبانهای انگلیسی و آلمانی معادل کریسمس شد.
خاستگاه های جشن کریسمس
به درستی مشخص نیست که چه زمان و چرا ۲۵دسامبر را به تاریخ تولد مسیح نسبت دادند، چرا که عهد جدید هیچ تاریخی را در اینباره ذکر نکرده است. ***توس جولیوس آفریکانوس نخستین مورخ مسیحی بود که شرح وقایع جهانی را آغاز کرد در رایج کردن این ایده که مسیح روز ۲۵دسامبر متولد شد نقش محوری داشت. این تاریخ نه ماه پس از تاریخ آبستن شدن حضرت مریم(س) (۲۵ مارسمحسوب میشود. از سوی دیگر ۲۵ مارس تاریخ اعتدال بهاری بوده و خلق حضرت آدم )ع) تلقی میشود.
مسیحیان در دوران اولیه ظهور مسیح بر این باور بودند که ۲۵ مارس تاریخ مصلوب شدن مسیح است.
تعیین تاریخ میلاد مسیح(ع) در ابتدا الهام بخش برگزاری جشن و سرور نبود. ترتولیان از متألهان اولیه مسیحیت میلاد مسیح را به عنوان جشن مهمی در کلیسای رومیآفریقا تلقی نکرده است. در سال ۲۴۵، اوریگن فیلسوف و متأله مسیحی یونانی جشن گرفتن میلاد مسیح را تقبیح کرد و اظهار داشت که تنها گناهکاران روز تولد خود را جشن میگرفتند.
نخستین اشاره به جشن کریسمس (میلاد مسیح( در تقویم فیلوکالوس مشاهده میشود که در سال ۳۵۴ در روم گردآوری شد. در شرق نیز مسیحیان تولد مسیح را به عنوان بخشی از عید تعمید مسیح و دیدار سه مرد حکیم ستاره شنان ایرانی از عیسی جشن گرفته میشود؛ اگرچه این جشن بر تعمید مسیح تمرکز دارد. پس از مرگ والنس امپراطور طرفدار عقاید اریوس در نبرد ادیرنه سال ۳۷۸ جشن کریسمس در شرق رنگ بیشتری به خود گرفت، اما این روند در قرن چهارم بیش از پیش مجادله برانگیز بود و پس از آنکه گریگوری نازیانزوس در سال ۳۸۱ به عنوان اسقف منصوب شد این جشن از میان رفت و در سال ۴۰۰ با انتصاب جان کریستوستوم بار دیگر به قوت خود باز گشت.
بابا نوئل
بابانوئل یک شخصیت تاریخی و داستانی در فرهنگ عامیانه کشورهای غربی و مسیحی است. نام بابانوئل با جشن کریسمس آمیخته شده است. بابا نوئل عمدتاً یک پیرمرد با ریش سفید بلند و لباس قرمز است که در روز کریسمس یا شب قبل از آن هدیههایی را برای بچهها میآورد. بابانوئل یا پاپانوئل که در زبان فارسی نیز به کار برده میشود، برگرفته از اصطلاح فرانسوی پاپانوئل Papa Noël و یا Père Noël (پدر نوئل) است. در بیشتر کشورهای دنیا نام انگلیسی - آمریکایی آن سانتا کلاوز Santa Claus استفاده میشود. سن نیکولاس، بابا کریسمس و کریس کرینگل دیگر نامهای آن است. بابا نوئل اشاره به نام یکی از کشیشان مسیحی به نام سن نیکولاس دارد که در قرن چهارم میلادی میزیست و از اهالی بیزانس و منطقه آناتولی در ترکیه فعلی بوده است. وی به خاطر کمک و دادن هدیه به فقرا شهرت داشت.
درخت کریسمس
سنتهای کریسمس دربرگیرنده نصب تصویر سنتی تولد حضرت مسیح، تزئین درخت کریسمس و تبادل هدیه و کارت تبریک و حضور بابانوئل در شب عید کریسمس است و محورهای این عید بر ترویج حسن نیت، بخشندگی، مهربانی و گردهماییهای خانوادگی استوار است.
مسیحیان برای روز کریسمس درختی تهیه میکنند و آن را در خانه قرار دهند. درخت کریسمس معمولاً از درختان دارای برگهای سوزنی بهویژه کاج تهیه میشود و میتواند در اندازههای مختلف باشد. خانوادههای مسیحی با تزئین درخت کریسمس، سعی در شاداب کردن محیط خانه دارند.
سابقه تزئین درخت کریسمس به قرن شانزدهم میلادی برمیگردد. آلمانیها نخستین کسانی بودند که سنت تهیه و تزئین درخت کریسمس را بنیان نهادند. پرنس آلبرت، همسر ملکه ویکتوریا در سال ۱۸۴۱ میلادی درخت کریسمسی را به کاخ ویندسور آورد و به این ترتیب موجب محبوبیت بیشتر آن شد.
کریسمس در بسیاری از کشورهای جهان جشن گرفته میشود و این امر به چگونگی پراکندگی مسیحیان و فرهنگ غربی و ترکیب آن با جشنهای زمستانی ارتباط دارد.
تا قبل از قرن 4 میلادی تصور میشد که عیسی مسیح در فصل بهار متولد شده است؛ اما پاپ ژولیوس اول، در سده چهارم میلادی، روز 25 دسامبر را برای تجلیل از میلاد مسیح اعلام کرد.
در همان سده چهارم، یکی از اسقفهای آسیای صغیر (ترکیه امروز) به خاطر رفتار مهربانانهاش با کودکان شهرت یافت.
این شخص که بعدها به سنت نیکولاس (نیکولاس قدیس) شهرت یافت، در نقاشیهای قرون وسطا و عصر رنسانس به شکل مردی بلند بالا با چهرهای جدی و نجیبانه نشان داده شده است و تا حدود قرن شانزدهم، جشن مخصوص او در روز ششم دسامبر در سراسر اروپا برگزار میشد، اما از آن پس، این جشن، تنها به پروتستانهای هلند منحصر شد.
بچههای هلندی، شب کریسمس کفشهای خود را کنار بخاری دیواری خانههایشان میگذاشتند و کمی علوفه هم برای اسب نیکولاس قدیس بیرون در خانه مینهادند و سنت نیکولاس، سوار بر اسب خود، بر بالای بام خانهها میگذشت و از راه دودکش خانهها، آب نبات و شیرینی به داخل کفشهای کودکان میانداخت، همزمان معاون او - پیتر سیاه - نیز از لوله دودکشها پایین میرفت و هدایایی را که برای بچهها آورده بود، در خانهها میگذاشت.
مهاجران هلندی که به آمریکای شمالی کوچ کردند، این رسم را با خود به آن کشور بردند و در آنجا بود که نام او به SANTA CLAUS تغییر یافت. در یک داستان منظوم با عنوان شب پیش از کریسمس برای نخستین بار از یک شیطانک (پری) پیر و شوخ نیز یاد شده، که سوار بر سورتمهای به وسیله یک گوزن کشیده میشود.
کریسمس در اعصار انجیلی جشن گرفته نمیشد، اما در برخی کلیساها مراسمی برگزار میشد.
سنت درخت كریسمس، به قرن شانزدهم میلادی در آلمان و زمانی كه مسیحیان، درختان تزیین شده را به خانه های خود آوردند، برمی گردد. همچنین در آن زمان عده ای هرم هایی از چوب می ساختند و آن را با شاخه های درختان همیشه سبز و شمع تزیین می كردند.
به تدریج رسم استفاده از درخت كریسمس در بخش های دیگر اروپا نیز طرفدارانی پیدا كرد و بسیاری از آمریكایی های قرن نوزدهم، درخت كریسمس را چیزی غریب می دانستند و اولین درخت كریسمس در آمریكا، مربوط به سال 1830 است كه آن هم توسط ساكنان آلمانی پنسیلوانیا به نمایش گذاشته و این درخت برای جلب كمك های مردمی برای كلیسای محلی برپا شده بود.
در سال 1851، چنین درختی در محوطه خارجی یك كلیسا برپا شد اما وجود آن برای ساكنان این قصبه بسیار توهین آمیز و نوعی بازگشت به بت پرستی به شمار می آمد و آنها خواستار جمع كردن تزیینات شدند.
در حدود سال های 1890، لوازم تزیینی كریسمس از آلمان وارد می شد و درخت كریسمس به تدریج در ایالات متحده محبوبیت یافت و در اوایل قرن بیستم، آمریكایی ها درخت های كریسمس را بیشتر با لوازم تزیینی دست ساز خود تزیین می كردند اما بخش های آلمانی - آمریكایی همچنان به استفاده از سیب، بلوط، گردو و شیرینی های كوچك بادامی مبادرت می كردند. .
قرون وسطی
اوایل دوران قرون وسطی روز کریسمس تحت تأثیر جشن تعمید مسیح بود و در غرب بر دیدار سه مرد ستاره شناس ایرانی از نوزاد مسیح تمرکز میکردند. اما تقویم قرون وسطی تحت نفوذ تعطیلات مربوط به کریسمس قرار گرفته بود. برجستگی کریسمس پس از امپراطوری شارلمان تقویت شد، چرا که مراسم تاجگذاری وی در روز کریسمس سال ۸۰۰ و ویلیام اول پادشاه بریتانیا روز کریسمس سال ۱۰۶۶انجام شد.
در اواسط قرون وسطی تعطیلات کریسمس به قدری پررنگ بود که وقایع نویسان و مورخان به کرات اشاره کرده اند که بسیاری از نجیب زادگان و اشراف کریسمس را جشن میگرفتند. ریچارد دوم پادشاه انگلستان در سال ۱۳۷۷ جشن کریسمسی برگزار کرد که ۲۸ گاو و ۳ هزار گوسفند به عنوان غذا سرو شد. سرود خواندن در جشنهای کریسمس نیز از قرون وسطی شکل گرفت، اما بسیاری از نویسندگان آن زمان این گروه های موسیقی را تقبیح کرده و اظهار داشتند که این شیوه ممکن است به ادامه یافتن سنتهای ساتارنولیا و یول منتهی شود.
اصلاحات دهه ۱۸۰۰
در طول دوره اصلاحات مسیحیت، پروتستانها جشن کریسمس را به عنوان تجملات کلیسای کاتولیک و پاپها محکوم کردند. کلیسای کاتولیک نیز به واسطه افزایش مؤلفه های دینی این جشنها به انتقاد پروتستانها واکنش نشان داد. طی جنگ داخلی بریتانیا، در سال ۱۶۴۷پروتستانهای هوادار ساده زیستی و سخت گیری مذهبی کریسمس را ممنوع کردند اما طرفداران کریسمس در چندین شهر تظاهرات کرده و به مدت چند هفته کنترل کانتربری (مقر اسقف اعظم انگلیس) را در دست گرفتند. در سال ۱۶۶۰، دوران بازگرداندن چارلز دوم به سلطنت این ممنوعیت از بین رفت، اما هنوز هم برخی از روحانیون انگلیکن با استناد به استدلالهای پروتستان با جشن کریسمس مخالف هستند.
در آمریکا که مستعمره انگلستان بود، پیوریتنها (پروتستانهای هوادار ساده زیستی و سختگیری مذهبی) با کریسمس مخالفت کردند و جشن کریسمس از سال ۱۶۵۹تا ۱۶۸۱ در بوستن غیرقانونی تلقی میشد. در همان زمان ساکنان ویرجینیا و نیویورک مراسم کریسمس را آزادانه برگزار میکردند، پس از انقلاب آمریکا به علت نسبت دادن کریسمس به رسوم انگلیسی جشن کریسمس محبوبیت خود را از دست داد.
طی دهه ۱۸۲۰ که تنشهای فرقه ای در انگلستان آرام شده بود، نویسندگان بریتانیایی نسبت به از بین رفتن و کمرنگ شدن جنش کریسمس ابراز نگرانی کردند و تلاشهایی در راستای احیای این سنتها صورت گرفت. کتاب ترانه کریسمس چارلز دیکنز که در سال ۱۸۴۳ منتشر شد نقش مهمی در خلق مجدد کریسمس با محور خانواده، حسن نیت و مهربانی ایفا کرد.
اوایل قرن نوزدهم علاقه به کریسمس در آمریکا به واسطه چند داستان کوتاه نوشته واشنگتن ایروینگ احیا شد. مهاجران آلمانی و آمریکایی هایی که پس از جنگ داخلی آمریکا به کشور بازگشتند سهم مهمیدر آوردن سنتهای کریسمس اروپایی به قاره آمریکا برعهده داشتند. کریسمس در سال ۱۸۷۰ به عنوان یکی از تعطیلات فدرال ایالت متحده اعلام شد.
قرن بیستم و پس از آن
در سال ۱۹۱۴، نخستین سال جنگ جهانی اول میان سربازهای آلمانی و بریتانیایی آتش بس موقت وغیر رسمی شکل گرفت و سربازان هر دو طرف اقدام به خواندن سرودهای کریسمس کرده و جنگ را متوقف کردند، از سوی دیگر داستانهای بسیاری درباره این آتش بس روایت شده اما شواهدی مبنی بر وقوع این رویداد وجود ندارد.
اواخر قرن بیستم ایالات متحده با مناقشه ای برسر ماهیت کریسمس و جایگاه آن به عنوان جشن دینی یا سکولار مواجه شد، چرا که برخی به رسمیت شناختن کریسمس را به عنوان تعطیلات فدرال نقض قانون جدایی کلیسا و دولت میدانند و این امر چندین بار در دادگاه های مختلف مطرح شد و دادگاه عالی ایالات متحده روز ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰ حکم داد که به رسمیت شناخت روز کریسمس به عنوان تعطیلات رسمیو عمومینقض کننده قانون جدایی دین از حکومت نیست چرا که این روز یک هدف واضح سکولار در پی دارد.
نگرانی هایی که در رابطه با ترکیب ماهیت سکولار با کریسمس مسیحی وجود داشت در قرن بیست ویکم نیز ادامه دارد. در سال ۲۰۰۵برخی از مسیحیان همراه محافظه کاران آمریکایی علیه سکولار شدن کریسمس تظاهرات کردند. برخی اعتقاد دارند که کریسمس با روندهای سکولار یا اشخاص و سازمانهای ضد مسیحی مورد تهدید واقع میشود
به نقل از سایت همشهری آنلاین و قطره.