1.فرزندان خود را ببوسید. پس همانا برای هر بوسیدن درجهای است در بهشت.
2. با سلام کردن به فرزندانتان به او شخصیت دهید.
اگر کودک به بزرگتر سلام کرد، لازم است به گرمی جواب او را بگویند و با این عمل شخصیت
او را مورد اعتنا و احترام قرار دهند. اما از صفات پسندیدهی پیامبر(ص) این بود که به تمام
مردم از کوچک و بزرگ سلام میکردند.
3. کودک را در کارهای کودکانه خودتمسخر نکنید و کارهایش را احمقانه نخوانید.
4. زیاد امر و نهی به فرزند نکنید تا جرأت پیدا نکند( جرأت فرزند بر والدینش در کودکی،
باعث نافرمانی در بزرگی خواهد شد).
5. لوس کردن کودک آنها را موجوداتی ضعیف و بی اراده و خودرأی بار میآورد. این قبیل
اطفال در ایام کودکی، پدران و مادران خود را با اعمال نادرست خویش به زحمت میاندازد
و آنان را با مشکلاتی مواجه میکنند.
شخص لوس بار آمده، به دو مصیبت بزرگ گرفتار است: از ططرفی توقع دارد زن و مرد
اجتماع، مانند پدر و مادر او را نوازش کنند و بیحساب احترامش نمایند و اوامر او را بیچون
و چرا به کار ببندند. وقتی مشاهده میکند که مردم نه تنها احترامش نمیکنند، بلکه در
مقابل این توقع بیجا مسخرهاش مینمایند، سخت ناراحت میشود و در خود احساس حقارت
و پستی مینماید. از طرف دیگر شکستهای درونی و ناکامیهای روانی که منشأ عقده حقارت
شده، او را تندخو و عصبی، بیحوصله، بد اخلاق، زبون و فرومایه میکند، به مردم بدبین
میشود و با کلمات زشت و رفتار ناپسند خویش آنان را خشمگین و ناراحت مینماید.
6. هیچ چیز به قدر تحقیری که کودک در قبال قدرت و زور نمایی بزرگترها در خود احساس
میکند، اعتماد به نفس را خاموش نمیکند به خصوص وقتی که پس از توسل به زور به او
بگویند: بیخود سعی نکن، تو نمیتوانی، عرضهاش را نداری.
7. برای کودکان خود دعا کنید.
حضرت ابراهیم(ع) اینگونه از خداوند فرزندی صالح را طلب میکند:«رَبِّ هَبْ لِي مِنَ
الصَّالِحِينَ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ . اى پروردگار من مرا [فرزندى] از شايستگان بخش پس او را
به پسرى بردبار مژده داديم»
همچنین است درخواست زکریا و درخواست ابراهیم خلیل(ع).
«به زیور تقوا و بصیرت بیارای تا نیکو ببینند و نیکو بشنوند و در برابر فرمان تو مطیع و فرمانبردار باشند…»
8. تذکرات باید چنان با ملایمت باشد که سدی بین والدین و فرزندانشان نشود. امام حسن
مجتبی(ع) روزی فرزندان خود و فرزندان برادر خود را دعوت کردند و به آنان فرمودند: همه
شما کوردکان اجتماع امروز هستید و امید میرود که بزرگان اجتماع فردا باشید. پس دانش
بیآموزید و در کسب علم کوشش کنید و هر کدام که حافظه قویتری ندارید و نمیتوانید در
مجلس درس، مطلب استاد را حفظ کنید….
همانگونه که مشاهده میکنیم حضرت بدون توسل به ترساندن، شلاق و مجازات، عشق به
تحصیل را در آنها ایجاد کردند؛ یعنی به آنان فهماندند که درس خواندن امروز، راه وصول به
عزت و بزرگی فرداست.
9. اگر کودک مورد احترام باشد، در خانه کمتر از اوامر پدر و مادر سرپیچی میکند. احترام
به کودک و حسن معاشرت پدر و مادر با وی یکی از اساسیترین عوامل ایجاد شخصیت در
کودک است.
پیامبر اکرم میفرمایند: «اکرموا اولادکم و احسنو ادابکم به فرزندان خود احترام کنید و با
آداب و روش پسندیده با آنها معاشرت نمایید». مربی خوب کسی است که عاقلانه خواهش
های کودک را از راههای صحیح و با روش درست تعدیل کند.
10. ایمان را در کودکان خود پرورش دهید.
کودکانی که از اول با ایمان به خدا تربیت میشوند، ارادهای قوی و روانی نیرومند دارند، از
دوران کودکی رشید و با شهامت هستند و نتایج درخشان ایمان از خلالگفتار و رفتارشان به
خوبی مشهود است.
روان کودک برای پذیرش تعالیم ایمانی و اخلاقی، مانند زمین مستعدی استکه هر بذری را
در خود میپروراند. پس پدران و مادران در اولین فرصت باید دل کودک را به حب خدا و مهر
پیشوایان و رهبران دینی متوجه سازند.
11. از مچگیری و رفتار سرورانه با کورکان پرهیز کنید.
12 . یکی از وظایف پدر ومادر در تربیت فرزند پرورش فطرت راستگویی کودک است. آنها
موظفند در خانه طوری رفتارنمایند که کودکان به راستی و راستگویی عادت کنند واین امر
از پرورش بسیاری از صفات در کودکان دشوارتر است وبرای رسیدن به این نتیجه ، مراقبت
های علمی وعملی بسیاری لازم است.
در روایتی از پیامبر اکرم (ع) نقل شده است که فرمودند : خدا رحمت کند کسی راکه در
نیکی به فرزندش کمک کند. راوی سؤال کرد: چگونه؟ وحضرت در جواب چهار دستور فرمودند
ـ آنچه راکه کودک در قوه داشته وانجام داده است ، از او قبول کند.
ـ آنچه را انجام آن براو سنگین است از او نخواهد.
ـ او را به گناه وا ندارد.
ـ به او دروغ نگوید ودر برابراو مرتکب اعمال احمقانه نشود.
13 .کودک را به خاطر تربیت نباید ترساند؛زیرا ترس شخصیت کودک را از بین برده ودچار
اختلا لات روانی و ایجاد وابستگی می کند.
در تنبیه نیز ترساندن درست واثر بدی (خصوصا در کودکی ) به جا می گذارد. تنبیه رابطه
طفل را با مادر ، نامطلوب وارزش و اعتباری را که مادر در دل کودک دارد متزلزل می سازد.
به جای کتک زدن و ترساندن ، دوست و راهنمای او باشید و نمونه صادق عشق و محبت.
دربسیاری از مواقع می توان با یک سکوت یا با یک نگاه ، کودک را متوجه اشتباه وخطای
خود نمود.
14 . نوازش ، یکی از غذاهای روانی کودک است که باید به اندازه کافی از آن تغذیه شود
وگاهی گریه بچه فقط برای این است که تشنه ی محبت و نوازش است. بچه ای که در محیط
خانواده به قدر کافی محبت دیده است ،تشنه یمحبت نیست ودر مقابل چند جمله این و آن
خود را نمی بازد و شخصیت خود را گم نمی کند.
15 . بین نظم در خانه و بیرون فرق قائل شوید. بگذاریدکودک درخانه آزادانه بازی کند.
16 .رفتارهای غیر منتظره کودکان را تا حدودی تحمل کنید. خطای کودک را همیشه گناه
نابخشودنی تصورنکنید تا مجبور به تنبیه نشوید. صبر، گذشت وتحمل لازم است. اگر کودک
روش ناپسندی دارد ، پدر و مادر باید عاقلانه و بدون اهانت به شخصیت طفل ، راه صحیح را
به او نشان بدهند و از عمل نا پسندش باز دارند.
آنجائیکه پدرومادر، زبان به ملامت طفل می گشایند ودر این کاراصرار می ورزند ودر نتیجه با
سرزنش های مداوم خود، به فرزند خویش توهین می کنند و او را تحقیر می نمایند،اینگونه
والدین نه تنها به اصلاح کودک خود موفق نشده اند؛ بلکه با این عمل خام و ناصواب ، طفل را
به لجاجت وادار کرده اند.
از حضرت علی (ع) روایت شده است که فرمودند :
«ا لا فراط فی الملامةیشت نیران الجاج : زیاده روی در ملامت و سرزنش ، آتش لجاجت راشعله ور می کند».
17 . در تذکر ، دیگران را به رخ کودک خود نکشید و کسی رابا او مقایسه نکنید.
18 . از طریق داستان سرایی بسیاری از مفاهیم مانند حق دوستی ، ایمان ، رسواجلوه دادن
کار زشت وغیره را می توان به کودک القا کرد .قرآن ، داستان سرایی را وسیله زدودن غفلتها
می داند و می فرماید:« لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِي الأَلْبَابِ: همانا در قصه های ایشان
پندی برای خردمندان نهفته است ».
این داستان ها باید دارای خصوصیاتی باشد، از جمله :
ـ قصه جلوه خدایی داشته باشد و به قصد تربیت وتذکر بیان شود.
ـ به شرایط انسانی، عقلی وروحی شنونده توجه شود.
ـ افراط و تفریط، دروغ و شایعه و فرار از حقیقت نباشند.
-پاسخگوی سوالات ذهنی شنونده باشد.
ـ بهترین قصه انتخاب شود. همانطور که خداوند نیز می فرماید: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ
الْقَصَصِ: ما بهترین قصه ها را برای تو حکایت می کنیم ».
ـ در داستان ها پیروزی با حق باشد.
ـشخصیت داستان ها دور از هر گونه انحراف باشند .
داستان کوتاه باشد .
تربیت فرزند از دیدگاه اسلام
مریم قربانی