شايد آن روز که سهراب نوشت:
“تا شقايق هست زندگي بايد کرد”
خبري از دل پر درد گل ياس نداشت
بايد اينگونه نوشت:
هر گلي هم باشد، چه شقايق چه گل پيچک و ياس
زندگي بي مهدي
زندگي با غمهاست
*****
چه انتظار عجيبي
تو بين منتظران هم
عزيز من چه غريبي !
عجيب تر آن كه چه آسان
نبودنت شده عادت
چه بي خيال نشستيم
نه كوششي ، نه تلاشی
فقط نشسته و گفتيم :
خدا كند كه بيايي
*****
امشب رسد از سامره بوی گل نرگس
گلها همه چشماند به سوی گل نرگس
یعقوب شنیده است بـوی پیرهن امشب
مهدی زده لبخند به روی حسن امشب
*****
سؤالي ساده دارم از حضورت
من آيا زندهام وقت ظهورت؟
اگر تو آمدي، من رفته بودم
اسير سال و ماه و هفته بودم
دعايم كن دوباره جان بگيرم
بيايم در حضور تو بميرم
*****
بر منتظرین مژده بده منتظر آمد
از مهد بقا مهدى ثانى عشر آمد
ای منتظران گنج نهان می آید
آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور
گفتند که صاحب الزمان می آید
*****
جلوه گل عندلیبان را غزلخوان می کند
نام مهدی صد هزاران درد درمان می کند
مدعی گوید که با یک گل نمی آید بهار
من گلی دارم که دنیا را گلستان می کند
*****
شد نیمه ی شعبان و جهان گشت جوان
از مقدم پاک آن ولی سبحان
آن پرده نشین کاخ وحدت امروز
بنمود رخ از پرده و گردید عیان
*****
ای وارث تاج و تخت محمود بیا
مرآت صفات پاک معبود بیا
خلق آرزوی بهشت موعود کنند
والله تویی بهشت موعود بیا