اوضاع فرهنگی دوران امام رضا(ع)
شیوههای مبارزه امام رضا(ع) با افکار منحرف
امام رضا(ع) در مواجهه با افکار و عقاید منحرف به طور کلی چهار رویکرد مهم داشتند که در ادامه بیان میشود:
الف. مناظره
از آنجا که فضای حاکم بر جامعه اسلامی در زمان حکومت مأمون، مملوّ از آرا و نظریات مختلف از سوی گروههای گوناگون بود، طبیعتاً نقش امام رضا(ع) در برابر این امواج فکری، بسیار خطیر و حساس بود. یکی از جریاناتی که امام(ع) در دوران خویش با آن مواجه گردید، بحثهای کلامی بود که از ناحیه جریانات گوناگون فکری به سرعت فراگیر شد و موجب گردید در هر زمینه اختلاف نظر ایجاد شود. دو گروه «معتزله» و «اهل حدیث» در برپایی این جدالها و جنجالهای فکری، بیشترین سهم را دارا بودند.[9] در برابر این دو گروه - که یکی عقل را بر نقل ترجیح میداد و دیگری نقل را بر عقل - امام(ع) میکوشید موضع خود را بیان فرماید، از این رو؛ بخش عمده روایاتی که از آن حضرت نقل شده در موضوعات کلامی آن هم در شکل پرسش و پاسخ و احیاناً مناظرات است.[10]
امام رضا(ع) در مناظراتی که مأمون به صورت تحمیلی تشکیل میداد، با پیروان مذاهب و مکاتب مختلف جهان گفتوگو و مناظره میکردند که از نگاه برون دینی همچون همایشهای بینالمللی بین ادیان بود و از نگاه درون دینی چنین گفتوگوهایی بین فرقههای گوناگون با شیعه دوازده امامی در تاریخ اسلام نظیر ندارد.
هنگامی که مناظره کنندگان به مقام والای علمی حضرت رضا(ع) پی میبردند به آگاهی تمام و کمال ایشان اقرار میکردند و حتی خود مأمون چندین مرتبه بیان داشت: «هذا أعلم هاشمی».[11] البته بعید نیست مأمون در عین اینکه میخواسته برتری حضرت بر سایر علویان دیگر معلوم شود، در عین حال میخواسته حضرت از بعضی علمای دیگر شکست بخورد تا هم شکستی برای آنحضرت باشد و هم سرشکستگی برای کل اولاد ابوطالب؛ لذا به سلیمان مَروَزی که از متکلمان خراسان بود،[12] گفت: «من به سوى تو نفرستادهام مگر به جهت معرفتم به توانایی تو و مراد من چیزى نیست، مگر آنکه او را از یک حجت قطع و مغلوب کنى».[13]
در حقیقت مناظراتی که مأمون برای امام رضا(ع) ترتیب میداد، مبارزاتی بود که میان بزرگترین دانشمندان زمان از فرقهها و مذاهب مختلف و امام رضا(ع) انجام میشد و در این مجالس اگر مدافع اسلام شخصی غیر از امام رضا(ع) بود شکست میخورد. علم امام(ع) به گونهای بود که بیشتر علمای آن زمان هم، به علم حضرت رضا(ع) اعتراف داشتند؛ چه اینکه روایتهای فراوانی حکایت از علم والای امام رضا(ع) دارد؛ مانند اینکه ابوصلت هروی میگوید: «از حضرت رضا(ع) داناتر ندیدم، مأمون در مجلس خود دانشمندان بزرگ ادیان و فقها را جمع میکرد، حضرت رضا(ع) بر همه پیروز میشد. کسی در میان آنها باقی نمیماند که به مقام آنجناب اعتراف نکند و خود را در مقابلش کوچک به شمار نیاورد».[14]