اوضاع فرهنگی دوران امام رضا(ع)
امام رضا(ع) در مناظراتی که با سران ادیان و مکاتب داشتند، پاسخ خود را بر مبنای اعتقاد شخص مخاطب بیان میفرمودند؛ و این مظهر دیگری از توانمندی امام(ع) بود؛ لذا هنگامی که مأمون از بزرگ مسیحیان (جاثلیق) خواست با امام(ع) مناظره کند، او گفت چگونه با کسی بحث کنم که به کتابی استدلال میکند که من آنرا قبول ندارم و به گفتار پیامبری احتجاج میکند که من به او ایمان ندارم؟ و حضرت فرمود: «ای مرد مسیحی! اگر از انجیل برایت دلیل بیاورم میپذیری؟» جاثلیق گفت: «آری».[15] در واقع امام رضا(ع) بر اساس مشترکات قابل قبول با وی مناظره نمود، به گونهای که جاثلیق پس از مناظره با ایشان گفت: «به حق مسیح، گمان نمیکردم در میان مسلمانان کسی مانند تو باشد».[16]
آنچه در مناظرات امام(ع) با اهمیت میباشد، این است که این مناظرات در شناسایی مکتب تشیع نقش مهمی داشت؛ زیرا با توجه به اینکه رهبران ادیان ادعای برتری آیین خود را داشتند و هرکدام برای شکست امام(ع) آمده بودند، شکست آنان توسط امام رضا(ع) پیروزی بزرگی برای اسلام و مسلمانان تبدیل گشت و به پیروان آنان ثابت کرد با وجود اسلام، هیچ آیینی قابل پیروی نیست و در میان مسلمانان مکتبی برتر از تشیّع نیست؛ زیرا سایر عالمان مسلمان از پاسخگویی به علمای ادیان دیگر عاجز میشدند؛ به گونهای که عمران صابی متکلم بزرگ زمان امام(ع) ادعا داشت: کسی نتوانسته است در مناظره او را شکست دهد. وی بعد از مناظره با امام رضا(ع) مسلمان شد.[17]
ب. تربیت شاگردان
یکی از شیوههایی که امامان(ع) در طی چند قرن برای تثبیت عقاید صحیح اسلام و انتشار آن به کار میبستند، از طریق پرورش اصحاب و شاگردان مکتب اهل بیت(ع) بود تا در برابر جریانات منحرف جامعه و یا در مناظراتی که بین اصحاب و علمای سایر فرقهها در مکتب خلفا روی میداد، با آمادگی کامل در مقابل این جریانات فکری مقابله نمایند. در ادامه به نمونههایی از شاگرد پروری امام رضا(ع) اشاره میشود:
سلیمان بن جعفر جعفری میگوید: در محضر امام رضا(ع) درباره جبر و تفویض صحبت شد. آن حضرت فرمودند: «آیا میخواهید در این مورد اصلی را به شما آموزش دهم که هیچ زمان دچار اختلاف نشوید و با هرکس بحث کردید پیروز شوید؟» گفتیم: اگر صلاح است بفرمایید. فرمودند: «خداوند با مجبوری بندگان اطاعت نگردد (همگی مختارند) و اگر انسانها نیز نافرمانی میکنند از این بابت نیست که بر خداوند غلبه پیدا کردهاند، و در عین حال، او بندگان خود را به حال خویش رها نکرده است. او خود مالک همان چیزهایی است که به آنان عطا فرمود و نیز نسبت به آنچه آنان را در آن مورد، توانا ساخته، قادر و تواناست. اگر مردم تصمیم به اطاعت خدا گیرند، خداوند مانع آنها نخواهد شد و اگر تصمیم به معصیت و نافرمانی بگیرند، اگر بخواهد از کار آنان جلوگیری میکند، ولی اگر از کار آنان جلوگیری نکرد و آنان مرتکب معصیت شدند، او آنها را به گناه و معصیت نینداخته است». سپس فرمود: «هر که حدود این گفتار را دریابد و مراعات نماید، بر هر فردی که در این مورد با او مخالفت کند، پیروز است».[18]