نامه بسیار مهم جهت استخدام یاران حقیقی امام زمان
بسم الله الرحمن الرحیم
فرض کنید نامه ای از طرف امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به این مضمون برای کل جهانیان ارسال شده است :
جهت استخدام مؤمنین حقیقی ،برای خدمت در محضر آقا امام زمان حضرت مهدی (علیه السلام) و یاری ایشان برای زمینه سازی و تعجیل در امر ظهور و همچنین خدمت به حضرت پس از این امر عظیم و وعده الهی بنا به شرایط زیر از واجدین شرایط که بالاترین امتیازات را کسب کنند دعوت به عمل می آید.
نحوه امتیاز دهی بدین صورت است :
1- خواندن نماز اول وقت
2- ترک محرمات ( دروغ - غیبت - تهمت - فحش و ناسزا - عصبانیت برای غیر از خدا - نا امیدی- غرور و تکبر - ضایع کردن حقوق دیگران خصوصا همسایگان - دوستی با دشمنان خدا و امامش و یا دوستی با مصادیق آن از جمله گوش کردن به موسیقی ها و یا دیدن فیلم های فاسدشان - تلف کردن وقت و بی برنامگی در زندگی و سایر گناهان کبیره)
3- عمل به واجبات و اعمال خیر به شرط خلوص نیت (نیکی به پدر و مادر - نیکی به دیگران - کمک به فقرا و نیازمندان - اخلاق و خوی نیکو - وفای به عهد - کسب علم و معرفت - تبلیغ برای دین اسلام و خصوصا امر ظهور و مهدویت - امر به معروف و نهی از منکر - دفاع از حق - صله ارحام و سایر اعمال نیک و خداپسندانه)
دستورات مرحوم حاج ميرزا علي آقا قاضي طباطبائي در ماه هاي رجب و شعبان و رمضان
آگاه و متوجه باش! كه ماههاي حرام (رجب و شعبان و رمضان كه در نزد أهل عرفان ماههاي حرامند) از راه رسيد؛ بيدار باش! تا اينكه براي مسافرت خويش توشه برداري و اين فرصت را از دست مده و غنيمت بشمار!.
قبل از هر چيز آنچه كه بر ما واجب و لازم است، توبه ايست كه داراي شرايط لازمه و نمازهاي معلومه است مقصود همان دستور توبه ايست كه رسول خدا صلي الله عليهِ وَ اله و سلم در ماه ذوالقعدة الحرام داده اند و در كتب ادعيه مثل «مفاتيح الجنان» آمده و چهار ركعت نماز دارد و كيفيت آنچنان است كه در روز يكشنبه غسل كند و وضو بگيرد و چهار ركعت نماز گذارد: در هر ركعت حمد يك مرتبه و قل هوالله احد، سه مرتبه و معوذتين يك مرتبه، پس استغفار كند هفتاد مرتبه و ختم كند استغفار را به «لا حَوْل وَ لا قوَّةَ الا باللهِ العَليِّ العَظيم» پس بگويد: «يا عَزيزُ يا غفار أغْفر ذُنوبي وَ ذنوبَ جَميع المُؤْمنينَ وَ المُؤمناتِ فإنَّه لا يَغْفِر الذُّنوبَ إلا أنْتَ»
اعتقاد به خدا
دلها با ياد خدا، آرام ميگيرد. اين را قرآن به ما مسلمانان آموخته و تجربه اعصار و قرون، آن را تاييد کرده است. در همة اديان و مذاهب، آموزههاي مشابهي در همين زمينه وجود دارد. ايمان و اطمينان به قدرت معنوي نامتناهي، کمکمان ميکند كه آرامتر و آسودهتر، زندگي کنيم و قدر موهبت زندگي را بيش، از پيش بدانيم.
یا صاحب الزمان
مناجات با امام زمان
یا صاحب الزمان (عج )
نکرده ام عملی تا ز تو ثواب بخواهم
منی که تشنه نبودم چگونه آب بخواهم
شبی که بی تو شود صبح بهتر آنکه نیاید
تورا بخواب ندیدم چگونه خواب بخواهم
هزار و سیصد و اندی سوال در دل من ماند
ادب اجازه نداده ز تو جواب بخواهم
رضا نده دهمت من قسم به چادر زهرا (س)
رضا نده فرجت را از آن جناب بخواهم
رضا نده دهمت من قسم به دست اباالفضل(ع)
رضا نده که ز عباس(ع) فتح باب بخواهم
شاعر : جعفر ابوالفتحی
تقدیم نامه به امام عصر
من را نمی شناخت کسی اینجا، گم نامم و به نام تو می نازم
شادم که مثل عده معدودی،شعری برای نام نمی سازم
شعرم برای توست شعاری نیست،کشتی برای موج سواری نیست
باور مکن که دل به زمین دادم،وقتی تویی بهانه پروازم
هر جا که نام نامی تو آنجاست،قلبم بهانه غزلی دارد
این سوز ریشه ای ازلی دارد،پس با غم عزیز تو دمسازم
شعرم اگر چه هیچ نمی ارزد،سوزانده است نام و نشانم را
می سوزم و به هیزم ابیاتم،بیتی به عشق شعله می اندازم
یا صاحب الزمان و زمین موعود،دانای هرکه آمد و هر چه بود
گم نامم و تویی تو،که می دانی،تنها به نام سبز تو می نازم
وحیده افضلی
* * * * *
کیست مهدی ...
كيست مهدي؟ مهد هستي را، شرف
تيرگاه تيره روزان را، هدف
كيست مهدي؟ محور كل امور
ذات حق را، جلوه فيض حضور
كيست مهدي؟ قطب غايب از نظر
منتظر ما و بود او،منتظر
كيست مهدي؟ خاتميت را امام
مصلح كل، دين احمد را قوام
كيست مهدي؟ در خفا، سر جلي
وارث نشر ولايت را، علي
كيست مهدي؟ برگ سبز فاطمه (ع)
نظم را با عدل و دادش، قائمه
کيست مهدي؟ كاخها را، انهدام
خون ناحق را، قصاص و انتقام
كيست مهدي؟ صبح شادي را، نسيم
قوت ايمان حق، قلب سليم
كيست مهدي؟ چلچراغ روزگار
صبح روشن، حكم مرگ شام تار
كيست مهدي؟ نور خاتم در سرشت
كارپرداز اصول سرنوشت
كيست مهدي؟ آفتابي بيغروب
آيهاي از ،سر ستار العيوب
شعر از شاعر شوريده
دست نياز
خداوندا !
ما مدعيان دروغزن انتظاريم .حرف از چشم انتظاري محبوب مي زنيم .
اما به اندازه ساده ترين دوستانمان هم گوش به زنگ آمدنش نيستيم . الفباي انتظار را به
ما بياموز و لذت انتظار را به ما بچشان .
اگر بناست آن محبوب آسماني را فقط چشمهاي پاك ببينند ، پس آلودگان
و ترد امنان سر بر شانه كه بگذارند ؟
خدايا !
به چه كار مي آيد اين چشم اگر به روي آن عزيز غايب از نظر گشوده نشود
و به چه كار مي آيد اين دل اگر قربان ظهور نگردد ؟
خدايا!
همراهي ،همدمي ،همنفسي ،به ستوه آمديم از اين همه بي كسي !
خدايا !
در اين وانفساي آخرالزمان كه عموم خلايق بنده نان يا برده شيطان گشته اند ،
جرعه اي آزادگي نصيب ما فرما !
خدايا !
شيعه آخر الزمان را همين شرمساري بس كه محبوب و مرادش مدام ياد او كند
-ولاناسين لذكركم -
و او هيچ از مراد خويش ياد نكند .ما را ازاين شرمساري برهان !
خدايا!
تنها چاره جاهليت آخرالزمان ،ظهور حجت خاتم است ،در فرجش تعجيل فرما !
خدايا !
به كه بايد گفت جز خودت كه هجرت محبوب ،ريشه طاقتمان را سوزانده
و درخت وجودمان را به خشكي نشانده است .
نوِسنده : سيد مهدي شجاعي
فصل امتحان سخت ما ظهور کن !
کارنامهام
پر از تقلب و گناه
خط خطی سیاه
هیچ وقت درسخوان نبودهام ولی
در شب تولدت
مثل کاج
توی طاق نصرت محله کار کردهام
شاخههای خشک داربست را
بهار کردهام
*
راستی دو روز قبل
سرزده به خانهی دل امید - همکلاسیام - سر زدی
ولی چرا
به خانهی حقیر قلب من نیامدی؟
رد شدم، قبول
ولی به من بگو
کی به من اجازهی عبور میدهی؟
راستی اگر ببینمت
به من هر چه خواستم میدهی؟
کارنامهی مرا
دست راستم میدهی؟
نا امید نیستم ولی به خاطر خدا
از کنار نمرههای زیر ده عبور کن!
ای عصاره گل محمدی!
فصل امتحان سخت ما ظهور کن !
شب های بی قراری
مولایم !
بی تو دفتر دلمان پُر است از مشق های انتظار و
من با دلم می خواهم آن روز که می آیی
زیبا ترین مدال ایثار را تقدیم نگاه تو کنم .
تو طلیعه نوری، برگی از قرآن ،فرشته ای والاتر از
فرشتگان مقرب الهی که جایگاهش را زمین خدا نهاده اند
یوسف دیگر که اگر یوسف را تنها زلیخایی عاشق بود،
تو را دنیایی مشتاقند.
امان از فراق ...
*سید کریم پینه دوز*
در گوشه ای از بازار تهران به پینه دوزی و پاره دوزی مشغول بود و از این راه امرار معاش می کرد.
نامش کریم و شهرتش محمودی و چون از سادات بود او را سید کریم می گفتند.
بزرگ مردی که از توسلات مداوم در هر صبح و شام به ساحت
حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به مقامی بار یافته بود
که امام زمان (ع) به طور هفتگی برای او وعده دیدار قرار داده بود.
و اینک بنگرید یکی از تشرفات شورانگیز او را:
امام زمان روحی فداه به مغازه او تشرف آورده بود و در کنار سید کریم نشسته بود.
سید کریم نیز در حالی که محو گفتگو با آن حضرت بود
پاره کفشی را به دست گرفته و مشغول دوختن آن گشته بود.
در حین گفتگو حضرت به او فرمودند:
سید کریم! آیا کفش مرا هم تعمیر می کنی؟ و او بلافاصله از روی صداقت گفته بود:
« آقا جان! با کمال منت! به چشم! اما چون قول داده ام ابتداء این کفش را بدوزم»
دقایقی دیگر حضرت فرموده بودند:« آیا کفش ما را هم می دوزی؟»
و سید بلافاصله گفته بود: منت دارم اما پس از این کفش.
بار دیگر حضرت تقاضای خود را تکرار کرده بودند و سید کریم دیگر طاقت نیاورده بود.
برخاسته بود و مولا را در آغوش گرفته و پیشانی اش را بوسیده و گفته بود:
« من غلام و نوکر و خاک پای شمایم این همه مرا امتحان نکنید!
اگر یکبار دیگر تقاضای خود را بفرمایید و مرا شرمنده خود کنید
من هم مردم کوچه و بازار را خبردار می کنم که شما در مغازه من هستید»
و آنگاه حضرت او را دلداری داده و عمل او را در تعهد به قول و پیمان تأیید فرموده بودند.
به نقل از حضرت استاد شیخ کاظم صدیقی
شهادت ششمین شمع روشنگر و وصی پیغمبر، امام صادق (ع) بر شیفتگان مکتب تشیع علوی تسلیت باد.
امشب دوباره اندوهی جانکاه قلب ها را می فشرد و چشم ها به خون می گریند.
امشب دوباره دفتر تاریخ داغی بزرگ را در سینه خود ثبت می کند
داغی که تا ابد سنگینی و عظمت ان بر تارک قلبمان می نشیند.
بقیع امشب میزبان مردی از تبار پاکان و از سلاله رسول مهربانی هاست،
رسولی که تنها رحمت و عطوفت را برای بشریت به همراه داشت،
اما تاریخ چه خوب پاسخ رسول را برای همیشه به یادگار گذاشتی؟
بقیع ای نهان خانه دردها و اندوه ها، چگونه مردی با انهمه گنجینه حلم و دانش و وقار را
در خود جای دادی؟
چگونه دریایی با آن وسعت از معرفت و بصیرت را در زمینی به آن حقارت جای دادی؟
آغوش بگشا! و جسم بیجانِ جان عالم را، در برگیر! آرامتر! که این پیکر مطهر،
زخم فراوان دیده است!
زخم کینهتوزی دنیا! زخمِ نامردمیها! زخم اسلام نمایان بیدین!
زخم نابرابریها! شقاوتها!
- صدای گریه میآید! … صدای ضجه فرشتگان!
بقیع، امشب دوباره، در خاک تو خورشیدی خواهد دمید و ستارهای به آسمان خواهد شتافت!
بقلم فائزه
امید منتظر
نمی دانم چه کرده ایم یا چه نکرده ایم که جمعه های قرمز تقویم تند تند می روند و ما هنوز غزل فراق می خوانیم
دعا کن برایمان
دعا کن که روز،ماه ،سالمان تمام زندگیمان پر باشد از حس دوست داشتنی با تو بودن
فردا می زنم به دل کوه به صحرا به دشت
سر بر شانه های نسیم می گذارم
و رو به خدا پا به پای شکوفه های امیدوار بهار دعای فرج می خوانم.
خدایا جه زمان لحظه دیدار یار فرا می رسدلحظه ای که نوگل نرگس و اميد شيعه از راه مىآيد. از سفرى دور، به دورى قرنهاى طولانى،
كوله بار سفر «انتظار» را زمين نهاده و از درون آن، سبزى و طراوت و عدل و عدالت را كه ارمغان سفر براى منتظران چشم به راه است بيرون مىآورد.
مىدانم خود او نيز منتظر آن لحظه است، لحظه اى كه در زمين و آسمان بانگ:
«أين المضطرّ الّذي يجاب إذا دعى» طنين انداز شود. منتظر لحظه اى كه تكيه به ديوار كعبه داده و بانگ برآورد:
«أنا بقيّةاللّه، (بقية اللّه خيرٌ لكم إن كنتم مؤمنين)»،
منتظر لحظه اى كه وعده حق تحقق پذيرد و «جاء الحق وزهق الباطل» تحقق يابد.
منتظر لحظه اى كه مستضعفان به امر خداوند وارثان زمين شوند و پرچم «سبز آمحمّدصلّى اللّه عليه و آله» در سراسر گيتى به اهتزاز در آيد.
در پس اين قرنها چشمانم به در دوخته شده است و منتظر آمدنت هستم.
خدایا به تو پناه می بریم که مبادا در غیبت آقا سهمی داشته باشیم و ما مانع پرتو افشانی خورشید عالم داشته باشیم
بقلم فائزه
فرا رسیدن ماه شعبان، ماه ولادت شکوفه های بوستان احمدی مبارک باد.
ای دل شیدای ما، گرم تمنّای تو
کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو
گر چه نهانی ز چشم، دل نبود ناامید
می رسد آخر به هم چشم من و پای تو
نیمه ی شعبان بود روز امید بشر
شادی امروز ما نهضت فردای تو
*****
شعبان که سرور هر مرد و زن است
تابان زوجود جلوه چهارتن است
هم مولد سجاد و ابوالفضل و حسین
هم مولد پاک حجت ابن الحسن است
بوی یار
ما پيروان راه هزاران ساله انبيا هستيم و به عهد ازلي خويش با آفريدگار متعال لبيك گفته ايم و براي تحقق آن عصر موعود ،عصر عدالت و حاكميت احكام خدا ،قيام كرده ايم تا راه تاريخ را به سوي نور بگشائيم و اگر چشم دل باشد خواهد ديد كه اين راه با بالهاي ملائكه فرش شده است .
امروز بعد از يازده قرن كه از تولد آخرين حجت خدا در ركره زمين مي گذرد نشانه هاي صدق وعده هاي قرآن و احاديث ظهور بيشتري يافته است ،عصر جاهليت ثاني تاريك ترين روزهاي خويش را نيز سپري كرده و اين خود نشانه اي ديگر است مگر نه اينكه فجر صادق هنگامي فرا مي رسد كه شب كامل شده است ؟
رايحه ظهور موعود ،دل شيفتگان حق را بي تاب كرده و آنان را به صحنه حضور كشانده است .
اما ،مهدي جان !اين قرن قرني است كه حق در كره زمين به حاكميت خواهد رسيد آينده در انتظار توست .
در اين سالهاي نخستين قرن پانزدهم هجري قمري پيشگويي حضرت نبي اكرم ،صلي الله عليه و آله به تحقق پيوست و قوم سلمان فارسي ،ايرانيان ،طليعه دار نهضت آخرالزماني اسلام ،علم قيام انبيا را بر دوش گرفتند و وجودشان شمسي تازه شد كه در خلاصه ظلماني جاهليت ثاني تولد يافت .
در ميان بيدار دلان سراسر كره ارض هستند بسا دلدادگاني كه اين عهد تازه را دريافته اند و به خيل منتظران موعود پيوسته اند .منتظران موعود اهل مبارزه اند و مي دانند خلوص عشق موحدين جز به ظهوركامل نفرت از مشركين و منافقين ميسر نخواهد شد اما از آن فراتر اهل ولايت و اطاعتند و انتظار مي كشند تا فرمان چه در رسد .بسيجي خود را در نسبت ميان مبدا و معاد مي بيند و انتظار موعود با اين انتظار هويت تاريخي انسان را باز يافته است و خود را از روز مرگي و غفلت ملازم با آن رهانده.
او آسايش تن را قرباني كمال روح كرده است و خود را نه در روز و ماه وسال و شهر و كوچه و خيابان كه در فاصله ميان مبدا و موعود تاريخ باز شناخته است .
بوي ظهور در شامه جهان پيچيده است .صداي گامهاي كسي كه آمدني است در گوش گيتي طنين افكنده است .آينه ها تمام قد ،به صيقل زنگارهاي خويش ايستاده اند ،طلايه دار نرگس انتظارند و ظهو ر فرزند عشق و مهرباني را لحظه مي شمرند.
سروها بيقرار سرك مي كشند و خط افق را پيوسته دوره مي كنند.
بيدها كمرهاي خميده از انتظار خويش را راست مي كنند تا بلكه اولين طليعه هاي فجر را بتوانند ببينند .آنان كه الفباي ظهور نخوانده اند ،گمان مي برند كه بناي الحاد شرق ،كاخ شرك غرب را محكم مي كند ،غافل از اين زلزله با تماميت استكبار در آويخته است و شرق و غرب نمي شناسد .
اين زلزله بناست كه سدهاي ستم را بشكند ،دره هاي فاصله را پر كند و برج و باروي غلو و استكبار را از ميان بردارد .
آري !تا درخت انتظار كهنه نشود،ميوه فرج نميرويد و اكنون عطش ظهور ،لبهاي همه مظلومين جهان را كويري كرده است .
اما …
اما اين لحظه هاي آخر انتظار هميشه سخت مي گذرد ،اين ثانيه هاي مشرف به ظهور چه كند تر عبور مي كنند .
و … (سخت )و (شيرين ) يعني همين ، يعني در آستانه ايستادن معشوق .
خداوند اين چشمان خسته ما را به ظهور عزيزش و عزيزمان روشن كند .ان شا الله .
سيد شهيدان اهل قلم ،سيد مرتضي آويني
کلام یاس آدینه
اگر از خداوند ( صاحب عرت و جلال ) طلب آمرزش کنی ، خداوند تو را می آمرزد .
(بحار الأنوار ، ج 51، ص 329.)
حق با ماست و در ميان ماست ، کسی جز ما چنين نگويد مگر آنکه دروغگو و افترا زننده باشد .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 191.)
فضيلت دعا و تسبيح بعد از نمازهای واجب در مقايسه با دعا و تسبيح پس ازنمازهای مستحبی ، مانند فضيلت واجبات بر مستحبات است .
(الإحتجاج للطبرسی ، ج 2 ، ص 487.)
اما علت و فلسفه آنچه از دوران غيبت اتفاق افتاده است ، پس خداوند عز و جلدر قرآن فرموده است : ” ای مؤمنان از چيزهايی نپرسيد که اگر آشکار شود ، بدتان آيد . “
(بحار الأنوار ، ج 78، ص 380.)
هيچ چيز مانند نماز بينی شيطان را به خاک نمی مالد ، پس نماز بگزار و بيني شيطان را به خاک بمال .
(بحار الأنوار ، ج 53، ص 182.)
ملعون است ، ملعون است کسی که نماز مغربش را به تأخير بيندازد ، تا زمانی که ستارگان آسمان پديدار شوند .
(بحار الأنوار ، ج 52، ص 15.)
رای زود فرارسيدن فرج ( و ظهور ما ) زياد دعا کنيد ، که آن همان فرج و گشايششماست .
(کمال الدين للصدوق ، ج 2 ، ص 485.)
دیدار یار غائب دانی چه ذوق دارد ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
از عشق تو گفتیم و نمک گیر شدیم / تا ساحل چشمان تو تکثیر شدیم
گفتند غروب جمعه خواهی آمد / آنقدر نیامدی که ما پیر شدیم
غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی / غروب این همه غربت چرا نمی آیی؟!
زمین به دور سرم چرخ می زند پس کی / تمام می شود این روزهای یلدایی
آقای جمعه های غریبی ظهور کن / دل را پر ازطراوت عطر حضور کن
یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق / یک دم فقط بیا و از اینجا عبور کن
دلم هر جمعه در تاب و تب است / عاشقانه بی قرار دلبر است
گفتم جمعه شود پایان غمم / جمعه رفت و باز چشمم به راه است
سلام آقاجان
نمي دوني چه ارادت خاصي بهت دارم نمي دوني كه چقدر دوست دارم ….. نمي دوني كه هميشه ورد زبونم اسم قشنگ توهست …….. بهت فكر كه ميكنم يه آرامش خاصي سراسر وجودمو ميگيره …
مهدي جان
دعاي عهدت هر روز صبح روح و جانم رو سرزنده ميكنه و باهاش تكرار ميكنم العجل العجل يا مولاي يا صاحب الزمان ….
آقاجان
دلم خيلي تنگه … نمي دونم آيا قسمت من هم ميشه كه صورت ماهت رو ببينم … آخه خيلي دوست دارم ………………..مهدي جان بيا كه آسمان دلم هواي باريدن دارد ……….. بيا كه غصه ها دست از سرم بردارد ………… بيا كه دلخوشي من ديدن توست ……….. بيا مولايم كه جانم فداي توست ……………
“من عاشق گل نرگس ام”
گل نرگس من، گل نرگسی یگانه است.
او صاحب تمامی گل های عالم است.
او مقتدای تمامی پروانه های عاشق پیشه است.
من گل های زیادی دیده ام…
اما هیچ كدامشان برای من، گل نرگس نمی شوند.
گل یگانه ، تنها نوازشگر من !!!
با خود عهد كرده ام تا آن هنگام كه در سرزمین ما گل نرگس هست از عشق هیچ گل دیگری سخن نگویم.
تو بگو !!!
آیا تا وقتی وجود نازنین گل نرگس هست، می توان عاشق دل باخته ی گل دیگری بود؟!
میلادت مبارک باد، ای سپیده پنهان که اهل زمین در آرزوی بوی بهشتی تو، هماره دعای فرج را زمزمه می کنند
نیمه شعبان سرود زندگی است
نیمه شعبان فرار از بردگی است
نیمه شعبان سلامی از خــــدا
بر همه افراد شهر بنــدگی است
*****
امشب ز کَرَم حق گُهرى داد به نرجس
وز برج ولایت قمرى داد به نرجس
خوش باش که حق بال و پرى داد به نرجس
برخیز که زیبا پسرى داد به نرجس
*****
سلام ای انتظــار انتظـــارم
سلام ای رهبر و ای یادگارم
سلامم بر تو ای فرزند زهرا
سلامم بر تو ای نـــاجی دنیا
*****
شد نیمه ی شعبان و جهان گشت جوان
از مقدم پاک آن ولی سبحان
آن پرده نشین کاخ وحدت امروز
بنمود رخ از پرده و گردید عیان
*****
جلوه گل عندلیبان را غزلخوان می کند
نام مهدی صد هزاران درد درمان می کند
مدعی گوید که با یک گل نمی آید بهار
من گلی دارم که دنیا را گلستان می کند
*****
بر منتظرین مژده بده منتظر آمد
از مهد بقا مهدى ثانى عشر آمد
ای منتظران گنج نهان می آید
آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور
گفتند که صاحب الزمان می آید
*****