جغرافیای سیاسی و اجتماعی جهان در عصر ظهور
در مبحث ما یعنی بررسی جغرافیای سیاسی و اجتماعی عصر ظهور نیز با فرض قهری دانستن تحقق اصل ظهور، باید تحولات اجتماعی پس از ظهور را بر اساس خواست و میل الاهی با بهره جستن از روش مطالعه علّّی، مورد بررسی قرار داد. بر این اساس، نوع مطالعه چنین خواهد بود که مثلا می گوییم چون خداوند تکثر ادیان را از آغاز نمی پسندیده است، از این رو مردم در جهان پس از ظهور در پی اراده قهری الاهی گرایش به سایر ادیان را از دست داده، و با تصرف تکوینی الاهی در دل های آنان خود به خود موحد و تابع اسلام خواهند شد.
اما اگر تحولات در آستانه ظهور را امری طبیعی و منطبق با اراده تشریعی الاهی بدانیم، به این معنا که معتقد باشیم که جهانیان در عصر غیبت از چنان رشد و تعالی فکری برخوردار خواهند شد، که بدون دخالت اراده قهری و تکوینی الاهی، خود آماده پذیرش منجی خواهند بود، و خود مقدمات ظهور او را فراهم خواهند ساخت، در این صورت با روش مطالعه از نوع مطالعه انّی و پدیدار شناسانه در باره مسایلی همچون وحدت ادیان در عصر ظهور به داوری خواهیم نشست و خواهیم گفت مقتضای رشد و تعالی فکری بشر و باور آنان به نقص و کاستی ادیان کنونی، و درک کمال و جامعیت اسلام، آنان را به طور طبیعی به کنار گذاشتن سایر ادیان و پذیرش اسلام به عنوان دین کامل سوق خواهد داد.
با این مقدمه می توان اذعان کرد که در باره چگونگی شکل گیری تحولات در آستانه ظهور دو نگاه اصلی وجود دارد؛ بر اساس یک نگاه مقدمات ظهور منجی بر اساس اراده تکوینی و قهری خداوند شکل خواهد گرفت و بر اساس نگاه دوم این تحولات به صورت طبیعی و با خواست و رغبت جهانیان تحقق خواهد یافت.
صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8· 9· 10· 11· 12· 13· 14· 15· 16· 17· 18· 19· 20· 21· 22· 23· 24· 25· 26· 27· 28· 29