جغرافیای سیاسی و اجتماعی جهان در عصر ظهور
در این جا مناسب است شواهد این دو نگاه را به اختصار مورد بررسی قرار دهیم.
دیدگاه نخست: دخالت اراده تکوینی الاهی در ظهور منجی
برای اثبات دخالت اراده قهری خداوند در ظهور منجی حداقل به دو شاهد می توان استناد کرد که عبارتند از:
1. عدم سنخیت وضعیت کنونی جهان با جهان پس از ظهور
این دلیل را بر اساس سه مقدمه ذیل می توان تقریر کرد:
مقدمه اول:
چنان که از بررسی مولفه های عصر پس از ظهور بدست می آید، جهان پس از عصر ظهور در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دارای ویژگی های خاصی خواهد بود که آنها را عمدتا می توان در سه امر خلاصه کرد: 1. حاکمیت ارزش های اخلاقی و معنوی بر جهان؛ 2. حاکمیت اسلام به عنوان دین جامع؛ 3. حاکمیت نظام سیاسی واحد بر جهان؛
مقدمه دوم:
می دانیم که طفره محال است. به معنا که با فرض پذیرش طبیعی بودن تحولات، نمی توان توقع داشت که این تحولات بدون طی مراحل لازم و سیر منطقی و به ناگهانی اتفاق می افتد. بنابر این اگر وحدت ادیان و لزوما حاکمیت اسلام به جای تکثر ادیان را از مولفه های جغرافیای سیاسی و اجتماعی عصر ظهور دانستیم و از سویی دیگر تحقق چنین تحولی را مستند به اراده تکوینی و قهری خداوند ندانستیم، نمی توانیم مدعی باشیم که چنین تحولی به صورت ناگهانی و طفره اتفاق می افتد.
صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8· 9· 10· 11· 12· 13· 14· 15· 16· 17· 18· 19· 20· 21· 22· 23· 24· 25· 26· 27· 28· 29