گونه هاى مختلف تاريخ نگارى مسلمانان
شعبه اى خاص از تواريخ محلى كه در عصر نخست تدوين تاريخ سخت مورد توجه بوده ، آثارى است كه درباره فتح شهرهانوشته شده است : نگاهى به آثار مورخان بنام ، نشان مى دهد كه حجم قابل توجهى از آثار آنها با كلمه فتوح يا فتخ آغاز مى شود.در ميان آثار ابومخنف و مدائنى و نيز عمر بن شبّه و ديرگان اين قبيل عناوين فراوان است :
فتوح كور دجله ، فتوح الدينور، فتوح مدن قم و قاشان و اصبهان ، فتوح الشام ، فتوح خراسان و جراجان و… در اين اين دانش سهم مدائنى از همه بيشتر است .
سخاوى فهرستى از اين نمونه تواريخ محلى زا آورده است كه متاءسفانه تعداد زيادى از آنها ازميان رفته سات .اين فهرست حاكى از وسعت كارى است كه مسلمانان در اين زمينه انجام داده اند.
نمونه هاى ديگرى كه درباره برخى از شهرها به دست ما رسيده عبارتند: از تاريخ بيهق از ابن فندق بيهقى ، تاريخ سيستان از مؤ لفى مجهول و تاءليف شده ميان سالهاى 445 تا 725،(با تصحيح ملك الشعراء بهار) تاريخ طبرسات ابن اسفنديار. اثر بسيار مهم در تواريخ محلى شهرهاى ايران تاريخ نيشابور حاكم نيشابورى (م 450) است كه از ميان رفته و تنها نام رجالى كه مدخلهاى كتاب را تشكيل مى داده اند برجاى مانده است .(38)از متن اصلى كتاب نيز قطعاتى در ساير مآخذ نقل شده است .
تنها در حيطه خراسان براى بسيارى از شهرهاى يك يا چند كتاب تاءليف شده كه از بيشتر آنها آگاهى دردست نيست . برخى از آنها عبارتند از: تاريخ ابيورد از ابولمظفر محمد بن احمد ابيوردى (م 507) تاريخ بخارا، يكى از ابوعبدالله محمد بن اسماعلى جعفى بخارى (م 256) كه تنهانقل هايى ازآن باقى مانده . ودوم از ابوبكر محمد بن جعفر نرشخى (م 348) فارسى آن از ابونصر احمد بن محمد قباوى (م 522) باقى مانده و متن عربى آن در 1965 در مصر چاپ شده است .سوم از سعدبن جناح و چهارم از ابوعبدالله محمد بن احمد بن سلمان بخارى معروف به غنجار (م 410 يا 412).تاريخ بلخ از نه نفر. تاريخ بيهق يكى از ابن فندق (م 560) كه چاپ شده و ديگرى از على بن ابى صالح خوارى كه از ميان رفته است . تاريخ خوارزم از شش نفر كه اثرى جزچند نقل برجاى نمانده است . تاريخ سمرقند از سه نفر. تاريخ كش از دونفر. تاريخ مرو از يازده نفر. تاريخ نسا، تاريخ نسف ، تاريخ نيشابور، تاريخ هرات از نه نفر.