گونه هاى مختلف تاريخ نگارى مسلمانان
در نسخه چاپى در موارد متعددى به نقل از برقى مطالب تاريخى مربوط به قم آورده و در يك مورد مى گويد: برقى در كتاب بنيان چنين آورده …احتمال ديگر آن كه كشف الظنون آورده و آن اين كه نام كناب التبيان فى احوال البلدان بوده است
كتاب با نام البلدان والمساحد به پدر احمد، يعنى محمد بن خالد نيز نسبت داده شده است .كتابى نيز با نام البلدان و المساحه ابوجعفر محمد بن عبدالله بن جعفر بن حسين بن جامع حميرى در قرن سوم داشته است . وى در جستجوى كتاب احمد برقى بوده ودر اين باره از بغداد و رى و قم جستجو كرده اما آن را نيافته ، پس از آن خود كتابى دراين باره نوشته است .
كتاب مهم ديگر در اين زمينه تاريخ قم از حسن بن محمد بن حسن قمى است كه آن را در سال 378 نوشته است . اين اثر مهم تاريخى ، جالب ترين و علمى ترين كتابى است كه در تمدن كهن اسلامى نگاشته شده است . تواريخ محلى كه درتمدن اسلامى نگاشته شده بخش عمده اش شرح حال رجال شهر هاست در حالى كه كتاب تاريخ قم ، به دقت به نگارش مطالب علمى درباره تاريخ شهر پرداخته است .مؤ لف در مقدمه كتاب را به بيست باب تقسيم كرده كه متاءسفانه تنها ترجمه فارسى پنج باب آن به دست آمده است . از متن عربى آن نيز خبرى در دست نيست . متن فارسى ان از حسن بن على حسن عبدالملك قمى است كه در سال 805 به انجام رسيده است .در اين كتاب صرف نظر از آگاهيهايى كه درباره شهر قم آمده ، اطلاعات گرانبهايى ازوضعيت خراج در آن روزگار آمده است . بعلاوه درباره قبيله اشعرى از زمانى كه در يمن بوده و پس از آن در نزد رسول خدا (ص ) آمده و آنگاه به عراق و سپس به قم مهاجرت كرده اند به تفصيل پرداخته است . در آن ميان از نقش آنها درفتوحات به ويژه بتح برخى از مناطق ايران نيز سخن گفته شده است .
كتاب با ارزش اما مفقود ديگر تاريخ رى منتجب الدين صاحب الفهرست است كه در قرن ششم مى زيسته است .تنها مواردى از اين كتاب را ابن حجر در لسان الميزان نقل كرده است . ابوسعد منصور بن حسين آبى مؤ لف كتاب ادبى پرارج نثرالدر هم كتابى با نام تاريخ رى داشته است .كتاب ديگر تاريخ طبرستان از ابن اسفنديار است . اين اثر جاودانه ، مهمترين متنى است كه در تاريخ طبرستان نگاشته شده و مؤ لف كه در قرن ششم مى زيسته ، از مورخان شيعى بوده است . تاريخ رويان از مولانا اولياءالله آملى نيز از ديگر تواريخ محلى بسيار باارزش است . وى در اين كتاب بخشى از ديدگاه هاى تاريخى شيعه را به ويژه تازمان امامان عليهم السلام بدست داده است .
افزون بر كتاب هايى كه درشمار تواريخ محلى اند، كتاب هاى جغزافى نيز كه كارشان بيان جغرافياى دنيا يا مناطق محدودى بوده ، اطلاعات تاريخى و رجالى فراوانى را عرضه كرده اند.كتاب هايى چون اخبار البلدان از ابن فقيه همدانى ، مسالك و ممالك از اصطخرى احسن التقاسيم از مقدسى و مهمتر از همه معجم البلدان از ياقوت حموى والروض المعطار محمد بن عبدالمنعم حميرى از اين دست منابع هستند.
بايد ياآور شد كه كتاب بالنسبه جامعى درباره ادبيات جغرافى درتمدن اسلامى نگاشته شده كه با دقت درباره آثارى كه در اين زمينه نوشته شده ، بحث كرده است . عنوان اين كتاب تاريخ الادب الجغرافى العربى از كراتشكوفسكى (م 1951) است كه صلاح الدين عثمان هاشم آن را به عربى ترجمه كرده است .