صفات مبلّغ
مبلّغ در انجام اعمال دينى مردم ، بايد حالت نشاط و بى نشاطى يا ضعف و قوت آنها را در نظر بگيرد كه اين شيوه قرآن است .
بطور مثال پس از اينكه توان جنگيدن مسلمانان كم مى شود خداوند متعال از آنان مى خواهد كه صد نفر در مقابل دويست نفر بايستند. در حالى كه حكم اوليه ، ايستادگى بيست نفر در مقابل دويست نفر بود؛
(الا ن خَفَّفَ اللّه عنكم و عَلِمَ انّ فيكم ضَعفاً فان يَكنْ منكم ماءة صابرة يغلبوا ماءتين )
((اكنون خدا به شما تخفيف داد (و در حكم جهاد آسان گرفت ) و دانست كه شما ضعيف شده ايد (و يك نفر با ده نفر تاب مقاومت نداريد) پس اگر صد نفر صبور باشيد بر دويست نفر از كافران غلبه خواهيد كرد.))
و يا در جايى ديگر از مردم مى خواهد كه هر مقدار مى توانيد قرآن بخوانيد در حاليكه حكم اوليه ، خواندن قرآن به اندازه ثلث شب بوده است . خداوند متعال حكم را آسان مى كند زيرا مى داند كه مردم نمى توانند مقدار شب و روز را بطور دقيق اندازه گيرى كنند؛
(عَلِمَ اَن لَن تُحصُوه فَتاب عليكم فَاقرَؤ ا ما تَيَسّر من القُران )
در خاتمه اين بحث متذكر مى شويم كه برخورد نرم و محبت آميز مربوط به انسان هاى پاك سرشت و غير لجوج است . بنابراين در برخورد با دشمنان قسم خورده دين خدا و كافران لجوجى كه به هيچ وجه دست از دشمنى برنمى دارند نبايد هيچگونه راءفت و مهربانى نشان داد.
همچون رسول خدا عليهم السلام و يارانش كه با يكديگر بسيار مهربان و با كافران بسيار شديد بودند:
(محمد رسول اللّه والّذين معه اشدّاء على الكفّار رحماء بينهم )
صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7· 8· 9· 10· 11· 12· 13· 14· 15· 16· 17· 18· 19· 20· 21· 22· 23· 24· 25· 26· 27· 28· 29· 30· 31