هدف خداوند از آزمایش بندگان
همه سختی ها در این آیه شریفه نهفته است: «الَّذي خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَياةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً »[13]؛ خدا کسی است که مرگ و زندگى را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك از شما نيكو كردارتر است.
فلسفه مرگ و حیات، مشخص شدن نیکوکار ترین است. آفرینش دنیا نیز برای ظهور رفتارهای نیک و بد است. قرآن کریم در این باره می فرماید:
«وَ هُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلا»[14]؛ و اوست كسى كه آسمانها و زمين را در شش روز آفريد و عرش او بر آب استوار است، تا شما را بيازمايد كه كداميك نيكوكارتراست.[15]
قرآن کریم می فرماید: حتماً شما را با اندکی از ترس، گرسنگی و آفت در مال ها و جان ها و محصولات می آزماییم و افراد صبور و با استقامت را مژده بده.[16]
یعنی بلاها و گرفتاری ها برای کسانی که مقاومت می کنند و ایستادگی دارند مفید و سودمند است و آثار بسیار خوبی در آنها به وجود می آورد و به همین جهت باید به آنها مژده داد، افرادی که بر مصائب و شدائد صبر و از آنها به عنوان نردبان تکامل و پیشرفت استفاده می کنند.
قرآن کریم به این انگیزه در امتحان خداوند تصریح می کند و می فرماید: «وَ لَیِبتَلیَ اللهُ ما فِی صُدُورِکُم وَ لِیُمَحِّصَ ما فی قُلُوبِکُم وَ اللهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدورِ؛[17] و تا خداوند آنچه را که در سینه های شماست بیازماید و آنچه در دلهای شما است، مصفا سازد و خداوند از آنچه که در سینه ها است آگاه است.» جمله «وَ اللهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدورِ» می رساند که هدف خدا از امتحان، تشخیص واقعیت نیست بلکه هدف، تربیت و آشکار ساختن زمینه هایی است که در کانون وجود انسانها قرار دارد.
به دلیل همین نقشی که امتحان در پرورش و تکمیل نفوس دارد، امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید که «هرگز نباید از خدا خواست که ما را در بوته امتحان قرار ندهد زیرا جهان آفرینش، جهان آزمون است بلکه باید از خدا خواست که ما را به امتحان هایی که از عهده آن برنمی آئیم دچار نسازد»[18]
شهید مطهری در مورد آیه «اَلّذی خَلَقَ الموتَ وَ الحیوۀَ لِیَبلُوَکُم اَیُّکُم اَحسَنُ عَمَلاً؛[19] خدا مرگ و زندگی را آفریده تا بیازماید کدام یک از شما نیکوکار ترید. باید توجه داشت که آزمایش خدا برای نمایان ساختن استعدادها و قابلیتهاست، نمایان ساختن یک استعداد همان رشد دادن و تکامل دادن به آن است، این آزمایش برای پرده برداشتن از رازهای موجود نیست بلکه برای فعالیت دادن به استعدادهای نهفتۀ چون راز است، در اینجا پرده برداشتن به ایجاد کردن است، آزمایش الهی، صفات انسانی را از نهانگاه قوه و استعداد به صحنه فعلیت و کمال بیرون می آورد، آزمایش خدا تعیین وزن نیست بلکه افزایش دادن وزن است»[20]